به گزارش
دفاعپرس از گلستان، «گرگان» نگین گلستان، شهری که تا دیروز «استرابادش» میخواندند، در محرمالحرام، غرق در شور و ماتم میشود.
اینجا در محله میخچهگران، آئینی دیرپا به نام «دستهچوبی»، دلهای شیفتگان حسین(ع) را به پرواز درمیآورد، شبی از شبهای غم، جوانان دلداده، چوبهایی به نماد نیزه در دست میگیرند و همراه با نوای حماسی نوحهخوان، در کوچههای شهر به حرکت درمیآیند.
«ما غلامان علی، ما غلامان علی، چوبه دَوران میزنیم، تیغ برفرق یزید نامسلمان میزنیم.»
این نوای جانسوز، دلها را به آتش میکشد و اشکها را جاری میسازد. دستهچوبی، تنها یک مراسم نیست؛ فریاد خونخواهی است، تجدید بیعت با آرمانهای امام حسین(ع) است.
مسیر عاشقان، از تکیه میخچهگران آغاز میشود و به تکایای سرپیر، سبزه مشهد، سرچشمه، دوشنبهای، درب نو، میدان عباسعلی، نعلبندان و پاسرو میرسد. در هر تکیه، نوحهها و مرثیهها، دلها را صیقل میدهند و اشکها را، چون باران، بر گونهها جاری میکنند.
در پایان این سفر عشق، عاشقان به تکیه میخچهگران بازمیگردند و چوبها و پرچمها را به امانت میسپارند. سپس، لباس نوحهخوان اصلی را به تبرک پارهپاره میکنند و هر تکه را، چون گوهری گرانبها، با خود به خانه میبرند و چه شیرین است پایان این شب غم، با جرعهای شیر داغ که کام دلدادگان را شیرین میکند.
روایت است که در سال ۶۱ هجری، نامهای از سوی امام حسین(ع) به مردم استرآباد رسید و آنان را به یاری فراخواند. دلدادگان اهلبیت (ع) گرد هم آمدند و با تجهیز خود به نیزه و شمشیر، عزم کربلا کردند. اما خبر شهادت امام(ع)، در میانه راه به آنان رسید و با دلی شکسته، به شهر خود بازگشتند. از آن پس، هر سال در عصر عاشورا، این آئین را به یاد آن حرکت تاریخی، برپا میدارند.
سندی بر این مدعا، عکسی است از دوره ناصرالدینشاه که اهالی استرآباد را در حال برگزاری این مراسم نشان میدهد.
نویسنده؛ غلامرضا خارکوهی - مؤلف و تاریخنگار گلستانی
انتهای پیام /