به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، ۲۳ تیرماه ۱۳۵۸ شهادت ۸ پاسدار محلی به طرزی فجیع توسط ضد انقلاب رقم خورد، از جمله این شهدا شهید «عبدالله طرطوسی» اولین فرمانده سپاه تازه تاسیس مریوان بود.
من خواهم ایستاد
«سید لطیف راستگو نژاد» همرزم شهید طرطوسی در وایت خاطرهای از شهید طرطوسی میگوید: «گروه بسیار كوچكی بودیم، اما بچهها با یاری خدا، همتی بسیار بزرگ و استوار داشتند. آنها در آن اوضاع بحرانی، سپاه مریوان را تشكیل داده و فعالیتهای مذهبی و قرآنی خود را دنبال نمودند. اولین شبی كه سپاه تشكیل شد، با شهید طرطوسی نشستیم و درباره استراتژی (راهبرد) سپاه و برنامههای آینده آن بحث كردیم، مسایل زیادی مطرح شد، اما آنچه بیش از همه برای او مهم بود موضوع حفظ و صیانت سپاه بود.
شهید طرطوسی اطلاعات خوبی در زمینه مسایل سیاسی و نظامی داشت و فرماندهی سپاه نوپای مریوان را هم برعهده داشت، صحبتهای ما تا ساعت شش صبح طول كشید، ماحصل كلام او این بود كه من برای دفاع از اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی سلاح برداشتهام و با خدای خود عهد و پیمان بستهام كه تا جان در بدن دارم به این مبارزه ادامه دهم.
ما باید كاملاً مواظب توطئههای دشمنان باشیم كه ضربه نخوریم، ضربه خوردن سپاه در اینجا یعنی ضربه خوردن انقلاب اسلامی و با این سخنان، همه همرزمان را تشجیع كرد تا در راهی كه انتخاب كردهاند، كمترین شك را به خود راه ندهند.
شهید طرطوسی به خاطر شهامت، شجاعت، دیانت و پایگاه اجتماعی خاصی كه داشت، قوت قلب بسیار خوبی برای همه ما بود، به خاطر ویژگیهای ممتازی كه داشت سران ضدانقلاب از ابتدای پیروزی انقلاب سعی كردند او را جذب نمایند و یا حداقل وی را از طرفداری و حمایت از انقلاب منصرف كنند، اما هیچگاه پیشنهادهای آنان را نپذیرفت.
یك شب قبل از شهادتش در سپاه با هم بودیم، تا صبح بیدار بود، صبح به من گفت: برو منزل چند ساعتی استراحت كن! من هم از سپاه خارج شدم تا به منزل بروم، وقتی وارد خیابان شدم، دیدم افراد ضدانقلاب تجمع كردهاند و به طرف سپاه در حركت هستند، فوراً برگشتم و موضوع را به اطلاع عبدالله طرطوسی رساندم، بلافاصله دستور داد تا همه برادران آماده شدند، قبل از شروع درگیری خطاب به همرزمانش گفت: برادران! من تصمیم خود را گرفتهام تا آخرین گلوله خواهم جنگید، همه یك صدا فریاد زدند: ما هم خواهیم جنگید. اندكی بعد، صدای تیراندازی در فضای كوچك محوطه سپاه پیچید، افراد ضدانقلاب یك صدا فریاد میزدند ما فقط، (عهبه حهبیب) (عبدالله طرطوسی) را میخواهیم، اما آن دلاور سرافراز، مردانه جنگید تا آنكه در سنگر دفاع از شرافت و عزّت دینی خود، شربت گوارای شهادت نوشید.»
انتهای پیام/ 119