بازی با روح و روان ارتش اسرائیل در غزه

سرباز اسرائیلی می‌گریزد، نیروی مقاومت او را از پا درمی‌آورد، سلاحش را برمی‌دارد و با آرامش عقب‌نشینی می‌کند. این صحنه، نبردی روانی را به تصویر می‌کشد که به‌اندازه نبرد نظامی تأثیرگذار است.
کد خبر: ۷۶۲۷۷۸
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۷ - 15July 2025

به گزارش گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، از زمان آغاز دوباره جنگ در مارس ۲۰۲۵ (۲۸ اسفند ۱۴۰۳)، پس از لغو آتش‌بس از سوی تل‌آویو، حجم حملات ارتش اسرائیل به شدت افزایش یافته است، اما همزمان به دور از هرگونه شعار، غزه به معنای واقعی کلمه به یک باتلاق برای نظامیان اسرائیلی تبدیل شده است. طی هفته‌های اخیر حجم حملات و کمین‌های نیرو‌های مقاومت و تعداد کشته شدگان ارتش اسرائیل، حتی بهت و حیرت محاقل اسرائیلی را نیز برانگیخته است.

بازی با روح و روان ارتش اسرائیل در غزه

آنها بار‌ها می‌پرسند که ارتش اسرائیل برای نابودی حماس و دیگر گروه‌های مقاومت چه اقدامی باید انجام می‌داده که نداده است؟

مرز‌های نفوذ و شکست‌های تکراری ارتش اسرائیل

ارتش اسرائیل نه از گذشته درس گرفته، نه از حوادث نه ماه اخیر. عملیات‌های نظامی‌اش در مناطقی مانند الشجاعیه، جبالیا، الزیتون و خان‌یونس الگویی تکراری از شکست را نشان می‌دهند: ورود، عقب‌نشینی، بازگشت، تلفات، افت روحیه و در پایان، داستان‌هایی ساختگی از پیروزی.

اما چرا این روند بار‌ها تکرار می‌شود؟ دلیل ساده است: اسرائیل هیچ گزینه سیاسی یا راهبردی مشخصی ندارد. نه توان نابود کردن حماس را دارد، نه می‌تواند حکومت جایگزینی در غزه ایجاد کند. برای همین، عملیات‌های زمینی به اقدامی بی‌هدف تبدیل شده‌اند؛ فقط برای خرید زمان تا شاید تحولی از بیرون رخ دهد، مانند فشار آمریکا یا فروپاشی درونی مقاومت. اما حتی این امید‌ها هم اکنون بی‌نتیجه مانده‌اند.

نبردی با طراحی دقیق از سوی مقاومت

جدا از شعار‌ها و احساسات، مقاومت فلسطین امروز الگویی پیشرفته از جنگ چریکی مدرن را به نمایش می‌گذارد. برخلاف ارتش‌های کلاسیک، برای اعلام پیروزی نیازی به تصرف سرزمین ندارد. کافی است آسیب بزند، افسانه شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل را از بین ببرد و در دل نظامیان اسرائیلی ترس ایجاد کند.

انفجار تانک‌های مرکاوا، تلاش برای اسارت سربازان و کمین در مناطقی مانند التفاح و عبسان فقط عملیات تاکتیکی نیستند، بلکه پیام‌های راهبردی روشنی دارند: مقاومت با اطمینان عمل می‌کند، از وضعیت نیرو‌های اسرائیلی باخبر است و کنترل درگیری را در دست دارد.

به اذعان رادیو ارتش اسرائیل، حماس توانسته است فرماندهی میدانی خود را بازسازی کند و افزایش عملیات‌ها گواه یک برنامه‌ریزی و هماهنگی بالا است؛ بنابراین ما با مقاومتی روبه‌رو هستیم که می‌داند چه زمانی، کجا و چگونه ضربه بزند و مهم‌تر از همه، می‌داند چرا باید ضربه بزند.

جنگ روانی؛ تصویر وارونه از قدرت

اسرائیل دیگر توانایی کنترل روایت را ندارد. ویدئو‌هایی که گردان‌های قسام و سرایا القدس منتشر می‌کنند، به ابزاری برای جنگ روانی تبدیل شده‌اند که تصویر سرباز اسرائیلی را در ذهن مخاطبان فرو می‌ریزند و برتری فنی اسرائیل را زیر سؤال می‌برند.

فیلم تلاش برای اسارت یک نظامی در شرق خان‌یونس فقط ثبت یک عملیات نبود، بلکه بازتعریفی از مفهوم بازدارندگی بود: سرباز اسرائیلی می‌گریزد، نیروی مقاومت او را از پا درمی‌آورد، سلاحش را برمی‌دارد و با آرامش عقب‌نشینی می‌کند. این صحنه، نبردی روانی را به تصویر می‌کشد که به‌اندازه نبرد نظامی تأثیرگذار است. 

پیامی که به جامعه اسرائیل داده می‌شود روشن است: ارتش شما شکست می‌خورد و سربازانتان در برابر نخستین ضربه، فرو می‌پاشند. این دقیقاً همان‌جایی است که کرامت ملی اسرائیل هدف قرار می‌گیرد؛ درست مانند زمانی که آمریکا در ویتنام شکست خورد.

نتانیاهو و جنگی برای بقا

بنیامین نتانیاهو که تحت تعقیب دادگاه کیفری بین‌المللی است، این جنگ را نه برای امنیت، بلکه برای بقای سیاسی خود ادامه می‌دهد. تصمیمات او برای به‌تعویق انداختن انتخابات، تضعیف قوه قضائیه، کنار زدن رقبا و ساختن نظریه‌ای برای اشغال دائمی غزه است.

اصرار او بر ادامه جنگ و ادعای نابودی کامل حماس در عرض ۶۰ روز چیزی جز بهانه برای ادامه تجاوز نیست. اما خود او و فرماندهانش خوب می‌دانند که نه حماس خلع سلاح می‌شود و نه از بین می‌رود؛ بلکه امروز مقاومتی قوی‌تر و سازمان‌یافته‌تر از همیشه روبه‌روی آنها ایستاده است.

تناقض همین‌جاست: هرچه جنگ ادامه یابد، هزینه‌هایش هم بیشتر می‌شود؛ نه فقط برای غزه، بلکه برای خود اسرائیل.

فرسایش جنگ؛ ابزاری برای فشار

مقاومت تنها در میدان نمی‌جنگد، بلکه با دقت درگیری را مدیریت می‌کند. امروز مقاومت با زبان آتش مذاکره می‌کند؛ هر عملیات، بندی جدید در میز مذاکرات دوحه است. کشته شدن هر سرباز، انفجار هر تانک و انتشار هر ویدیو، فشاری است که اسرائیل را یا به‌سوی توافق می‌برد یا به‌سوی فروپاشی.

حتی خود ارتش اشغالگر نیز علاقه‌ای به ماندن در غزه ندارد. آنها می‌دانند که ادامه حضور یعنی تبدیل شدن از یک نیروی جنگی به پلیسی محلی؛ یعنی از بین رفتن روحیه نظامی، گم شدن هویت ارتش و تحمیل هزینه‌هایی که ارتش توانش را ندارد.

به همین دلیل، صدای انتقاد از داخل ساختار نظامی اسرائیل بلند شده است. شکاف میان ارتش و نتانیاهو عمیق شده، اهداف مشخصی وجود ندارد، اعتماد به رهبری از بین رفته و اختلاف‌نظر میان فرماندهان نظامی آشکار شده است.

انتهای پیام/۹۵۵

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار