سردار شهید مهدی نعمتی به روایت خانواده+ فیلم

مهدی خیلی به حاج قاسم علاقه داشت؛ وقتی حاجی شهید شد، خیلی برای ایشان گریه و دلتنگی کرد. او می‌گفت زمان مرگ هرکس مقدر است، شهادت هم نوعی از مرگ است که انسان با زندگی درست به آن می‌رسد.
کد خبر: ۷۶۲۸۸۰
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۹ - 16July 2025

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سردار پاسدار شهید «مهدی نعمتی» از شهدای فرماندهی انتظامی کل کشور در دفاع مقدس ۱۲ روزه است که در زمان شهادت معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اطلاعات فراجا بود. این شهید والامقام در سوابق خود در دوره پاسداری در سپاه، دو بار اعزام به ماموریت دفاع از حرم در سوریه را هم داشت که در این ماموریت افتخار جانبازی را کسب کرد؛ اما تقدیر آن بود که دوره ماموریت در فراجا و در دفتر کار خود در تهران، بوسیله شقی‌ترین دشمن خدا در زمین به شهادت برسد.

نعمت الله پدر شهید در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس می‌گوید: وقتی بچه‌های ما مطلع شدند که ساختمان محل کار مهدی را زدند به من و مادرش چیزی نگفتند، بعد از ۲۴ ساعت که پیکرش پیدا شد. به ما گفتند.

«فاطمه جعفری‌شاد» مادر شهید خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش را اینگونه روایت می‌کند: مهدی از بچگی خوش رفتار و خنده‌رو بود، یادم است، وقتی می‌خواست از دبستان به راهنمایی برود، معلم کلاسشان خیلی ناراحت بود که مهدی به راهنمایی می‌رود و می‌گفت مهدی عین پسر خودم است و دوستش دارم. از ده سالگی نماز خواندن را شروع کرد و به مسجد می‌رفت. من که بیشتر از پدرش در خانه بودم همیشه نگران بودم و دنبالش می‌رفتم که به مسجد برسد و بر می‌گشتم؛ مهدی دو برادر و یک خواهر دارد. خیلی به حاج قاسم علاقه داشت؛ لذا وقتی حاج قاسم شهید شد، خیلی برایش گریه و دلتنگی کرد؛ در سوریه خیلی با حاج قاسم دمخور بود.

نرگس خواهر شهید نیز در باره برادر شهیدش می‌گوید: آقا مهدی ۱۴ بهمن ۵۷ به دنیا آمد، دقیقا خاطرم هست که داخل خانه صدای تیراندازی و شعار می‌آمد. مهدی دوبار به سوریه اعزام شد؛ هر دفعه وقتی می‌خواست به سوریه برود می‌رفتم و طلب حلالیت می‌کردم؛ مهدی بعدش در جایی گفت آبجی یک جوری اومدی حلالیت بگیری که انگار من می‌خواهم شهید شوم؛ الآن خوشحال هستم که آن موقع طلب حلالیت کردم. دخترم می‌گوید: مادر تو آنقدر شهادت و شهدا را دوست داشتی که خدا برادرت را شهید کرد. یک جمله خیلی حکیمانه‌ای داشت، می‌گفت مرگ هرکس زمانش مقدر است، شهادت نوعی از مرگ است که انسان با زندگی درست به آن می‌رسد.

مجید برادر شهید نیز از برادر اینگونه روایت می‌کند: دوره نوجوانی آقا مهدی با حاج حمیدرضا بنیاد، یکی از جانبازان دفاع مقدس آشنا می‌شود و کار می‌کند و در قالب یگ گروه سرود فعالیت داشتند، این برادر جانباز که بعد بواسطه ترکشی که در بدنش بود شهید شد، تاثیر زیادی روی آقای مهدی داشت. این فعالیت‌ها را در کانون شهید مطهری در میدان شوش داشتند.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار