واکنش قاطع امام راحل به احتمال اشغال دوباره خرمشهر

هرچند برای عملیات مقابله با تهاجم سراسری پایانی صدام نام خاصی برگزیده نشد؛ اما دفاع صورت گرفته در برابر تهاجم عراق را می‌توان عملیات سرنوشت نامید، زیرا پیروزی در آن موجب ناامیدی و یاس دشمن برای باقی ماندن در خاک ایران شد.
کد خبر: ۷۶۴۴۲۵
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۲ - 06August 2025

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، تنها سه روز بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، سپاه سوم ارتش متجاوز بعث، با استعداد ۱۳ لشکر، تهاجم خود را در روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ آغاز کردند. ارتش بعث که حالا استعداد نیرو، ادوات، تیپ و لشکرهایش بصورت چندین برابری نسبت به شروع تهاجم در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ داشت با تصور تضعیف ایران در سال پایانی جنگ و ادامه روند عقب‌نشینی‌ها به دنبال امتیازگیری بیشتر و کسب برگ برنده پیش از اجرای مفاد قطعنامه بود.

عملیات سرنوشت جنگ با حضور و حماسه مردم سرنوشت ساز شد

در واقع دشمن همان حد نیرو و توانایی را که ابتدای جنگ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از قصر شیرین تا خرمشهر به‌طور پراکنده به کار گرفته بود، در ۳۱ تیر ۱۳۶۷ به‌طور متمرکز، در حدفاصل طلائیه تا شلمچه، به قصد تصرف اهواز و سقوط خوزستان وارد عملیات کرد. این تجاوز ارتش عراق که یادآور بلندپروازی‌های صدام در روز‌های آغازین جنگ بود، با تصور از هم پاشیدن انسجام داخلی ایران، پس از موافقت امام خمینی با قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد.

در کتاب «اطلس لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس» نوشته برادر گرامی حجت شیری که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده، در رابطه با اهداف ارتش صدام از این تهاجم چنین آمده است:

اهداف ارتش بعث

در واقع ارتش متجاوز عراق می‌خواست، آنچه در طول ۸ سال تحمیل جنگ بر ایران حاصل نشده بود، به دست آورد. همچنین حداقل هدف دشمن از این تجاوز این بود که با اشغال قسمت‌های ارزشمندی از سرزمین خوزستان و به اسارت گرفتن بسیاری از نیرو‌های ایرانی، ضربه‌ای مهلک به ایران وارد کند که در صورت موفقیت، به هنگام مذاکرات پس از جنگ، برگ برنده در دست عراق بود و می‌توانست بیشتر خواسته‌های خود را به‌طرف شکست‌خورده جنگ تحمیل کند.

تجاوز بسیار سنگین آن روز‌های متجاوزان عراقی، وضعیت بسیار حساسی برای کشور به وجود آورده بود و نه‌تنها خرمشهر در آستانه سقوط قرار داشت، بلکه خطر سقوط اهواز، مرکز استان خوزستان نیز محتمل بود. همچنین چنین وضعیتی می‌توانست ابتکار عمل امام خمینی را که با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ افکار عمومی جهان را به نفع ایران بسیج کرده بود، خدشه‌دار کند و توازن را در صحنه راهبردی جنگ به سود عراق برگرداند.» 

همچنین سردار «حسین علایی» از فرماندهان پیشکسوت سپاه در دفاع مقدس در جلد دوم کتاب تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق در این‌باره نکات و مطالبی را بیان کرده است: «...ولی این برداشت و تصور رژیم صدام خیلی زود نقش بر آب شد و رزمندگان اسلام یک‌بار دیگر دفاع در مقابل ارتش دشمن را برای آزادسازی خاک میهن عزیز و پشیمان کردن دشمن آغاز کردند و مردم بزرگوار کشور هم فهمیدند که فقط خواست آنها برای صلح و نجنگیدن با دشمن، موجب خاتمه جنگ و درگیری‌ها نمی‌شود و باید قوی بود تا دشمن طمع تجاوز را از سرخود به در کند.

پیروان امام خمینی یک‌بار دیگر قدرت حماسه خود را به دشمن نشان دادند و رزمندگان داوطلب در شرایطی بسیار سخت درحالی‌که خود فرماندهان لشکر‌های سپاه در خطوط مقدم و در کنار جاده اهواز- خرمشهر با قوای دشمن درگیر شده بودند، توانستند ظرف کمتر از ۲ شبانه‌روز، قوای دشمن را به طور کامل در جبهه جنوبی تا نوارمرزی به عقب برانند.

باید متر به متر بجنگید

به‌محض اینکه تانک‌های ارتش عراق از مرز عبور کردند، احمد آقا با فرمانده سپاه تماس گرفت و گفت که امام می‌فرمایند: یا خرمشهر یا سپاه. همچنین درحالی‌که خرمشهر در معرض سقوط احتمالی دوباره قرارگرفته بود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیام دادند: باید متر به متر بجنگید. اینجا نقطه حیاتی کفر و اسلام است.

پیام امام خمینی (ره)، روح حماسی در بین رزمندگان اسلام را به اوج خود رسانید و مردم ایران را در مقابل خوی جنگ‌طلبانه دشمن برای یک‌بار دیگر بسیج کرد و در پیروزی‌های رزمندگان اسلام در هوای داغ و طاقت‌فرسای خوزستان، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت و موجب عقب زدن دشمن تا مرز شد.

من به جبهه رفتم، شما هم بیایید

با ادامه حملات ارتش عراق به خاک ایران، همه علاقه‌مندان به امام به جبهه‌ها هجوم بردند. امام‌جمعه تهران که رئیس‌جمهور وقت هم بودند (امام خامنه‌ای)، طی پیامی به ملت ایران اعلام کردند: من به جبهه رفتم، شما هم بیایید.

مردم یک‌بار دیگر احساس کردند که دشمن به هیچ‌چیز پای بند نیست و می‌خواهد دوباره سرزمین‌های ایران عزیز را به اشغال خود درآورد. آنها تحت تأثیر شدید مظلومیت ایران به یاری رزمندگان شتافتند و راهی جبهه‌های نبرد شدند تا نشان دهند که بازهم سلاح شهادت است که پیروزی خون بر شمشیر را به ارمغان می‌آورد.

بسیجیان داوطلب قهرمان با توکل بر خداوند بزرگ، تحت هدایت فرماندهان یگان‌های رزمی سپاه که خود پیشاپیش رزمندگان لشکر‌ها و تیپ‌ها می‌جنگیدند، موفق شدند؛ هجده تیپ زرهی و مکانیزه ارتش بعثی عراق در تهاجم به خوزستان را برای یک‌بار دیگر مورد حمله قرار دهند و آنها را وادار به عقب‌نشینی نمایند.

آمادگی برای تصرف بصره!

حمله رزمندگان اسلام به مواضع دشمن آن‌قدر پرقدرت بود که فرماندهان سپاه، آمادگی حمله به بصره را نیز در خود می‌دیدند. بر همین اساس رئیس‌جمهور وقت که خود به جبهه‌ها آماده بود، از امام خمینی اجازه می‌خواهد تا تعقیب دشمن در خاک عراق صورت گیرد. اما امام اجازه ندادند و فرمودند فقط در داخل مرز‌های ایران و در هرکجا که دشمن حضور دارد، حمله صورت گیرد.

ایشان فرمودند: ما در چارچوب قطعنامه به صلحی پایدار فکر می‌کنیم. همچنین امام خمینی در دیدار خود با فرمانده سپاه که در روز جمعه ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ در جماران برگزار شد، فرمودند: ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق، جواب دشمنان اسلام را در جبهه‌ها خواهیم داد؛ بنابراین دفاع صورت گرفته در برابر تهاجمات عراق را می‌توان عملیات سرنوشت نامید، زیرا پیروزی در آن موجب ناامیدی و یاس دشمن برای باقی ماندن در خاک ایران شد.»

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار