گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ سلسله مباحث «عدالتنامهای برای عصر بیپناهی» با شرح تطبیقی دعای چهاردهم صحیفه سجادیه با عصر حاضر در پیش روی شما است که بخش چهارم آن با عنوان «صبر مؤمنانه، نه تسلیم مظلومانه» پرداخته شد.
فراز دعا (فقره ششم):
«وَ تَعَمَّدَنِی بِسُوءٍ فَعَلِمْتُهُ، وَ تَحَمَّلْتُهُ لِمَا أَمَّلْتُهُ أَوِ ارْتَقَبْتُهُ مِنْ نَصْرِکَ لِی» او عمداً به من بدی کرد و من آن را دانستم؛ اما تحمل کردم، بهخاطر آن امیدی که به یاری تو داشتم یا آن نجاتی که در انتظارش بودم.
مقدمه:
در این بخش، امام سجاد (ع) ما را وارد یک مرحله جدید از مواجهه با ظلم میکند:
تحمل آگاهانه با افق بلند، نه از سر ضعف، نه از سر ناچاری، بلکه، چون امید به نصرت الهی، از درون او را استوار نگه داشته است.
امروز هم ما در معرض دو خطر جدی هستیم: یا مظلوم، صدای خود را در خشم و واکنش بیثمر گم میکند یا در برابر فشار، تسلیم و سرخورده میشود اما امام، راه سومی نشان میدهد: «صبر مؤمنانه با چشمی دوخته به افق یاری خدا»
تحلیل و تطبیق:
این فراز سه عنصر کلیدی دارد:
شناخت دقیق ظلم
فَعَلِمْتُهُ: یعنی من جاهل نبودم، نفهم نبودم، ساده نبودم؛ میدانستم دارد عمداً به من آسیب میزند.
در دنیای امروز، این نکته بسیار مهم است:
تحمل ظلم، با نادانی فرق دارد.
مظلوم باهوش کسی است که بدی را دقیق میشناسد، اما واکنشش را حکیمانه انتخاب میکند.
تحمل فعال، نه انفعال خفته
«تَحَمَّلْتُهُ»: تحمل کردم، اما نه از روی ترس یا بیپناهی. تحملی است برخاسته از عقل و هدفدار. یعنی در دلِ سکوت، یک غوغا پنهان است: «من صبر میکنم، چون میدانم عدالت در راه است.»
امید، موتور پنهان عدالتخواهی
«لِمَا أَمَّلْتُهُ… أَوِ ارْتَقَبْتُهُ»
امام دو واژه ظریف بهکار میبرد:
«أَمَّلْتُ»: امید بستم
«ارْتَقَبْتُ»: انتظار کشیدم با چشم دوخته
این یعنی: صبر من، سکون نبود؛ نگاه من مدام در پی نشانههای نصرت تو بود.
عدالتخواهی یعنی: امید به نقطهی برگشت.
نتیجهگیری:
در این فراز، امام سجاد به ما میآموزد: ظلم را باید شناخت و در برابرش باید واکنش داشت اما گاهی واکنش، سکوتی هدفمند و تحملی پرامید است و این نوع صبر، شروع اعتماد به عدالتی فراتر از دسترس زمینیان است.
صبر مؤمنانه یعنی:
«من، فریاد نمیزنم، چون ضعیفم؛ فریاد نمیزنم، چون ایمان دارم خدا خودش خواهد خروشید.»
«گاهی بهترین واکنش، صبر آگاهانه است؛ صبری که نه تسلیم، که تکیهگاه طوفانیترین عدالت است.»
و حالا در بخش پنجم، به سراغ یکی از پیچیدهترین مفاهیم این دعا میرویم: «وَ أَشْرَفْتَ یَا إِلَهِی عَلَى تَظَلُّمِی لَهُ وَ سَمِعْتَ الدُّعَاءَ مِنِّی» تا ببینیم چگونه شکایت مظلوم، حتی اگر به زبان نیاید، به عرش میرسد؛ و چگونه «تظلّم» با «دعا» درهم تنیده میشود.
انتهای پیام/