به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «از سرگذشت» برنامه شبهای محرم شبکه نسیم با اجرای «علیاکبر قلیچ»، میزبان «علی صدرینیا» پژوهشگر و مستندساز و «مهدیه شادمانی» فرزند سپهبد شهید «علی شادمانی» شد.
مهدیه شادمانی، فرزند سپهبد شهید شادمانی در این برنامه به ذکر خاطراتی از پدر پرداخت و با بیان اینکه ایشان همیشه میگفت «من سرباز ولایت و ایران هستم»، اظهار داشت: شهید شادمانی هیچگاه درگیر عناوین نبود؛ لذا همواره تأکید میکرد که من «سردار شادمانی» نیستیم، «سرباز شادمانی» هستم.
وی حضور پدر در زندگی را پررنگ و برجسته توصیف کرد و عنوان کرد: پدرم حامی معنوی ما بود و البته هرگز از جایگاهشان برایمان استفاده نمیکرد. مدل رفتار ایشان با وجود اینکه روحیه نظامیگری داشت، بسیار مهربانانه بود؛ بهطوری که مورد تعجب اطرافیان بود و برای افرادی که ایشان را نمیشناختند، غیرقابل باور بود.
فرزند سپهبد شهید شادمانی به ذکر خاطراتی پرداخت و درباره محل تولدش گفت: من در دل جنگ و در پاوه متولد شدم. در دوران جنگ با اینکه مادرم معلم بود و برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران قبول شده بودند، اما ایشان تحصیل و دانشگاه را رها کرد و با پدرم راهی پاوه شد. یکی از دلایل حضور مادرم در پاوه، تاکیدات پدرم بود؛ چراکه ضدانقلاب قصد داشت که شهر را تخلیه کند و پدرم معتقد بود که حضور خانواده در کنارش مایه دلگرمی مردم برای حضور در شهر میشود.
مهدیه شادمانی به حضور گروهکها در پاوه پرداخت و ادامه داد: مادرم در خاطراتشان میگویند، رادیو عراق روزانه اسم پدرتان را پخش میکرد و گفته میشد، مزدور خمینی علی شادمانی کشته شد؛ لذا تا وقتی پدرم از مأموریت و عملیات برمیگشت، مادرم به همراه سه فرزند کوچک با دلهره و اضطراب همراه میشد.
فرزند سپهبد شهید شادمانی در پاسخ به این سوال که چرا پدرتان با وجود اینکه دشمن، او را به خوبی میشناخت، در جامعه شناخته شده نبود، گفت: من این روزها این جمله را چندبار گفتهام، علی شادمانی مشهور در نزد دشمن و گمنام در میان مردم بود؛ نمیخواهم فخرفروشی کرده باشم، چون میدانم که ایشان راضی نیستند، اما فکر میکنم پدرم نسبت به پاسداری از ارزشها ادای دِین و ۴۷ سال مجاهدت خاموش کردند.
وی شهید شادمانی را یک نابغهی عملیاتی معرفی کرد و ادامه داد: یکی از افرادی که طرحریزی عملیاتهای مهم دوران دفاع مقدس و حتی وعده صادق ۱، ۲ و ۳ را انجام داده بود، شهید شادمانی بودند که البته هیچگاه دوست نداشتند درباره آن صحبت کنند و بسیار خاضع بودند.
مهدیه شادمانی خاطرنشان کرد: ما پدرمان را کم میدیدیم، اما حضور ایشان همیشه مفید بود. ایشان اگر برای یک یادواره شهید در یک روستای دورافتاده هم دعوت میشد، قبول میکرد و میگفت ما نباید مادران شهدا را فراموش کنیم؛ لذا من فکر میکنم شهید شادمانی مزد خودش را از مادران شهدا در روستاها گرفته است.
فرزند سپهبد شهید شادمانی ادامه داد: یکی از اثرات خون این شهدا که بابت آن خوشحال هستیم، همین حضور مردم و وحدت ملی بود. ما افراد زیادی را دیدیم که شاید در ظاهر نمیشد آنها را علاقهمند به شهدا دانست، اما علاقهمند و حاضر در مراسم شهدا بودند و یکی از چیزهایی که ما را تسکین میدهد، همین مسئله است که نشان میدهد خون شهدا بیثمر نبوده است.
وی حفظ مقاومت مردم را ضروری دانست و گفت: فکر میکنم مقاومت و ایستادگی مردم مهمتر از تسلیحات نظامیمان است که حتمأ باید آنها را حفظ کنیم. مردم تحت تأثیر عملیات روانی دشمن قرار نگیرند؛ چراکه آنها انسجام ما را هدف قرار میدهند. ما که فرزندان شهدا هستیم از شهادت پدرانمان ناامید نیستیم، بلکه معتقدیم که خون این شهدا برکت و ثمر دارد و مطمئن باشید پرچم شهید بر زمین نمیمانَد و توسط سردار دیگری به اهتزاز درمیآید.
مهدیه شادمانی درباره آخرین دیدار خود با پدر شهیدش گفت: آخرین دیدار ما مربوط به پنجشنبه قبل از شهادتشان بود؛ با اینکه عید غدیر شنبه بود، پدرمان عیدی ما را دادند و گفتند، دوست دارم زودتر عیدی شما را بدهم.
انتهای پیام/ 121