به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با اشاره به سابقه ترور12 هزار شهروند ایرانی توسط فرقه مجاهدین خلق مینویسد: مجاهدین خلق یک فرقه شناخته شده تروریستی در منطقه و جهان است. نام این فرقه در فهرست گروههای تروریستی کشورهای مختلفی است. مسعود رجوی، رهبر این فرقه به دلیل جنایات تروریستی و نقض گسترده اصول اولیه حقوق بشری همچون رییسان دیگر گروههای شناخته شده تروریستی جهان زندگی مخفی در پیش گرفته است. اما موضوعی که آسیبها و مصائب ناشی از جنایات رجوی و دیگر عوامل فرقه را بر دوش خانوادهها سنگینتر کرده، این است که رهبران این فرقه بدون این که نسبت به گذشته تروریستیشان اظهار ندامت کنند مورد حمایت برخی از محافل تندرو در غرب بوده و نهادهای حقوق بشری نیز نسبت به این وضعیت سکوت اختیار کردهاند.
این انجمن ضمن انتقاد از خلاصه کردن حقوق بشر به روابط میان دولتها و افراد و بیتوجهی به نقض حقوق بشر از سوی گروهها و فرقهها، میافزاید: حق حیات سادهترین و اولین حق بشری است که همگان باید از آن بهرهمند باشند. از آن جایی که حقوق بشر منوط به زنده بودن بشر است، حق زندگی بر حقوق دیگر اولویت دارد؛ زیرا بدون حیات، دیگر حقوق، ارزش یا کاربرد ندارد. به همین دلیل است که ماده ششم میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بر این حق تاکید داشته و اشعار میدارد:"حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. این حق باید به موجب قانون حمایت بشود. هیچ فردی را نمیتوان خودسرانه (بدون مجوز) از زندگی محروم کرد." اما فرقه مجاهدین خلق هزاران شهروند بیگناه را صرفا به این دلیل که عقاید مخالف با آنها داشتند ترور کردند. فراتر از این تیمهای ترور مجاهدین خلق با گشتزنی در خیابانها، کسانی که محاسن داشته و تصور میشد طرفدار جمهوری اسلامی هستند را به رگبار میبستند. آنها هنوز هم به مناسبت سالگرد این ترورها مراسم جشن برپا میکنند.
انجمن خانوده شهدای ترور کشور در ادامه مینویسد: اما این تنها بخشی از ماجراست. قربانیان فرقه تروریستی مجاهدین خلق به کسانی که مستقیما در انفجارهای و حملات تروریستی از بین رفتهاند محدود نمیشود. دسته دوم قربانیان نقض شدید حقوق بشر به وسیله مجاهدین خلق اعضاء این فرقه هستند. بسیاری از اعضای مجاهدین خلق تحت شرایط ضد حقوق بشری به عضویت این گروهها درآمده و در وضعیتهای غیر انسانی به انجام اقدامات تروریستی وادار میشوند یا در اردوگاههای این گروههای تروریستی به گروگان گرفته میشوند. این موضوع وقتی مهمتر جلوه میکند که هزار تن از اعضای فرقه مجاهدین خلق را زنان تشکیل میدهند. آنها یا مجرد هستند یا از شوهرانشان طلاق گرفتهاند و کاملاً تنها زندگی میکنند. این خواست فرقه است. به آنها القاء شده که خود را وقف فرقه و خواستههای رهبران فرقه کنند و این گونه به رستگاری برسند.
در ادامه درخواست انجمن دفاع از قربانیان تروریسم آمده است: شاید تصورش دشوار باشد اما واقعیت این است که اعضای فرقه مجاهدین خلق حق ازدواج ندارند. آنها اگر هم ازدواج کرده باشند میبایست از همسرانشان طلاق بگیرند. در فرقه به آنها گفته میشد که این برای تشکیلات ضروری است. این در حالی است که حق ازدواج و تشکیل خانواده از سادهترین حقوق اولیه و بنیادین هر فرد است. این حق مانند حقوق اولیه دیگری نظیر داشتن شغل و انتخاب محل زندگی سلب نشدنی است و هیچکس نمیتواند این حق را از دیگری سلب کند، اما اعضای فرقه در عراق از این حق بنیادی محرومند.
به گزارش این انجمن غیر دولتی، بر اساس آمار مرکز تحقیقات دفاع ملی آمریکا (رند) 70 درصد از اعضای مجاهدین خلق در عراق مجرد بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند و در مجموع 10 درصد از آنها که متاهل بودهاند دارای فرزند هستند. با این حال آنها از حق دیدن و سرپرستی کودکانشان محرومند. در گزارش اداره امنیت فدرال آلمان آمده است: کودکان خردسال اعضایی که در سازمان مشغول فعالیت بودند در «خانههای کودکی» که سازمان ایجاد کرده بود، در کشورهای غربی و همچنین شهر کلن اسکان داده شدند. این بچهها از والدین خود جدا شده تا با تربیت مجاهدین جهت جنگجویی و نبرد در ارتش آزادیبخش آماده شوند. این در شرایطی است که بر اساس بند "و" ماده شانزدهم کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان: داشتن حقوق و مسئولیتهای یکسان در رابطه با حضانت (سرپرستی)، قیمومت کودکان و فرزند خواندگی یا رسمهای مشابه با این مفاهیم که در قوانین داخلی وجود دارد. در کلیه موارد منافع کودکان از اولویت برخوردار است.
در این گزارش تاکید شده است که فرقه مجاهدین خلق به اعضای فرقه اجازه نمیدهند با خانوادههایشان ارتباط برقرار کنند. آنها اعضاء را در یک محیط کاملاً ایزوله نگهداری میکنند و اجازه نمیدهند که از فرقه جدا شده و به ایران بازگردند یا به یک کشور ثالث بروند. در بسیاری از موارد، عوامل فرقه مجاهدین خلق به خانواده اعضای فرقه در ایران اطلاع دادهاند که بستگان آنها (عضو در فرقه) کشته شده یا مردهاند. فرقه مجاهدین خلق خصوصاً در اروپا با ژستهای حقوق بشری تلاش میکنند خود را طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان معرفی کنند. آنها خصوصاً در اروپا از مساوات و آزادی انسانها حرف میزنند، گروهها و تشکلهای بسیار زیادی بهنام زنان ایجاد کرده و در گروههای حقوق بشری فعالیت میکنند و به نام زنان و دفاع از آزادی زنان ایران، کنفرانسها و همایشهای متعددی برگزار میکنند، اما در عمل خود به آن چه میگویند، اعتقاد و التزام عملی ندارند و سابقهشان خلاف ادعاهایشان را نشان میدهد. در چنین شرایطی سکوت نهادهای حقوق بشری نسبت به جنایات گسترده عوامل فرقه مجاهدین خلق بیش از هر چیز بر مصائب خانوادههای قربانی ترور میافزاید، چرا که عدم توجه کافی نهادهای حقوق بشری به این موضوع عملا زمینه تداوم نقض گسترده حقوق بشر از سوی این فرقه این بار نسبت به اعضای خود را فراهم میآورد. به عنوان مثال بیتوجهی به نقض گسترده حقوق بشر به وسیله عوامل فرقه مجاهدین خلق سبب شده تا عوامل فرقه ساکنان لیبرتی را به اعتصاب غذا در راستای اهداف جاهطلبانه خود واداشته و کمترین تلاشی از سوی مریم رجوی و دوستانش برای انتقال این افراد به کشورهای ثالث صورت نگیرد.
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با هشدار نسبت به ادامه وضعیت اسفناک ضد بشری حاکم بر مناسبات کمپ لیبرتی از دیدبان حقوق بشر میخواهد که برای پایان دادن به این وضعیت وارد عمل شده و دست کم به اطلاعرسانی در این خصوص بپردازد.