به گزارش خبرنگار دفاعپرس بوشهر، یکم دی ۱۳۳۶ در روستای چاهخانی از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد. پدرش کرم و مادرش شــاهزاده نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پســر و سه دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. نهم آذر۱۳۶۰ در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.

وصیت نامه شهید
وَالعَصر، اِنَّ الانسانَ لَفی خُسر، اِلّا الَّذینَ آمَنوا و عَمِلُوا الصّالحاتِ وَ تَواصَوا بالحَقِّ و تَواصَوا بالصَّبر
قسم به عصر که انسان همه در خسارت و زیان است، مگر آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند، و یکدیگر را به راستی و پایداری در دین سفارش کردند.
خدایا! فقط برای رضای تو این راه را در پیش میگیرم.
خدایا! میکُشم و برای تو کشته میشوم، برای تو. خودت در این راه مرا یاری کن.
پدرم، مادرم، همسرم و فرزندانم، برادران و خواهرانم، همرزمانم!
بدانید کسی مرا به رفتن به جبهه اجبار نکرده، بلکه خودم با میل و رغبت، سرشار از علاقه و ایمان به این راه، به جبهه رفتم. من خودم، به حکم امام و ولی فقیه، راه امام حسین (ع) را انتخاب کردم.
ایمان دارم اگر شایسته آن باشم و این متاع ناقابل را از من پذیرفتند، همان لحظه امام حسین (ع) را ملاقات خواهم کرد.
از تمامی پاسداران اسلام و قرآن میخواهم که امام بزرگوارمان را لحظهای فراموش نکنید.
بدانید که اگر از هر پیام امام، حتی یک جمله را به مرحله عمل درآوریم و خود را با چنین رهنمودهایی مطابقت دهیم، در آیندهای نزدیک پاسداری، چون علیاکبر امام حسین (ع) خواهیم بود.
ضمناً در موقع تشییع جنازهام، تمامی برادران و خواهران حزباللهی را خبر کنید و بعد مرا در بهشت صادق، کنار قبر شهید مرادزاده به خاک بسپارید.
فرزندانم را فراموش نکنید.
منظورم از فراموش نکردن، این نیست که به نان و مسکن آنها برسید، بلکه منظورم این است که آنها را در خط امام، که همان راه پیامبر اکرم (ص) است، راهنمایی کنید.
خانوادهام بدانند که شهدا، شهیدِ افراد نیستند بلکه شهیدِ اسلام هستند؛ پس توقع را کم کنند.
والسلام — پاسدار عباسقلی کامکاری
انتهای پیام/