گروه بینالملل دفاعپرس: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در دوره دوم ریاستجمهوری خود بارها با رفتارها و اظهاراتی غیرمعمول توجه رسانهها و کارشناسان را به خود جلب کرده است. این رفتارها که شامل انحرافات ناگهانی از موضوع اصلی گفتوگو , ادعاهای نادرست و خاطرات غیرواقعی است، پرسشهایی جدی درباره سلامت روان و توانایی شناختی او ایجاد کرده است.
رفتارهای غیرمعمول و انحرافات گفتاری
یکی از برجستهترین ویژگیهای رفتارهای اخیر دونالد ترامپ، انحرافات ناگهانی او از موضوع اصلی در گفتوگوها و سخنرانیهاست. به عنوان مثال، در دیدار اخیر او با رئیس کمیسیون اروپا «اورسولا فون در لاین»، ترامپ بهطور غیرمنتظرهای بحث را از موضوع مهاجرت، به توربینهای بادی تغییر داده و سخنان نامربوط و غیر علمیای درباره تأثیرات منفی این توربینها بر طبیعت، پرندگان و حتی نهنگها مطرح کرد. وی ادعا کرد که توربینهای بادی تاثیرات منفی روی نهنگها داشته و پرندگان را به کشتن میدهد، در حالیکه شواهد نشان میدهد تعداد پرندگان کشتهشده توسط توربینها در مقایسه با عوامل دیگر مانند گربههای خانگی یا برخورد با خطوط برق بسیار ناچیز است.
«هری سگال» مدرس ارشد روانشناسی در دانشگاه کرنل، این رفتار را نشانهای از نداشتن کنترل در گفتار میداند. به گفته او، ترامپ بدون داشتن روایتی منسجم، بهطور ناگهانی موضوعات را تغییر میدهد؛ این خود نشاندهنده ضعف ترامپ در حفظ تمرکز است. این انحرافات گفتاری تنها به دیدارهای بینالمللی محدود نمیشود. در جلسههای دولت آمریکا با اعضای کابینه، ترامپ بارها به موضوعات غیرمرتبط مانند دکوراسیون اتاق جلسات پرداخته است. به عنوان مثال در جلسهای که برای بحث درباره موضوعات حساسی مانند سیل در تگزاس، جنگ در اوکراین و غزه و همچنین تعرفههای جهانی برگزار شده بود، او ۱۳ دقیقه درباره انتخاب تابلوها، قابها و لامپهای اتاق صحبت کرد و حتی به جزئیاتی مانند انتخاب رنگ «بژ» برای دیوارها و احتمال افزودن ورق طلا به گوشههای اتاق اشاره کرد.
ادعاهای نادرست و اختلال در حافظه
یکی دیگر از جنبههای نگرانکننده رفتارهای ترامپ، ادعاهای نادرست و خاطرات غیرواقعی اوست که کارشناسان از آن به عنوان «توهمسازی» (Confabulation) یاد میکنند. به عنوان مثال، او در اظهاراتی ادعا کرد که عمویش، پروفسور جان ترامپ، «تد کازینسکی» (معروف به یونابامبر) را در دانشگاه MIT تدریس کرده و او را دانشآموزی «خوب» توصیف کرده است. این ادعا از چند جهت نادرست است: اولاً، جان ترامپ در سال ۱۹۸۵ درگذشت، در حالی که کازینسکی در سال ۱۹۹۶ به عنوان یونابامبر شناسایی شد. ثانیاً، کازینسکی هرگز در MIT تحصیل نکرده است. سگال این نوع اظهارات را نشانهای از «زوال توانایی شناختی» میداند، زیرا ترامپ این داستانها را با اطمینان و بهگونهای بازگو میکند که گویی خاطرهای واقعی است.
در نمونهای دیگر، در پاسخ به پرسشی درباره بحران قحطی در غزه، ترامپ ادعا کرد که آمریکا دو هفته پیش ۶۰ میلیون دلار به غزه کمک کرده و هیچ کشور دیگری، از جمله کشورهای اروپایی، کمکی ارائه نکرده است. با این حال، هیچ سندی از چنین کمکی یافت نشد و برعکس، شواهد نشان میدهد که بریتانیا و اتحادیه اروپا مبالغ قابلتوجهی (به ترتیب ۸۰ میلیون دلار و ۱۹۵ میلیون یورو) به غزه اختصاص دادهاند. این خطاها در بهیادآوری اطلاعات، بهویژه در زمینه سیاست خارجی، نگرانیهایی را درباره توانایی وی در مدیریت مسئولیتهای پیچیده ریاستجمهوری به وجود آورده است.
واکنشهای سیاسی و دفاعیات کاخ سفید
در حالی که «جو بایدن»، رئیسجمهور پیشین، به دلیل مشکلات مشابه در مناظره ژوئن ۲۰۲۴ با انتقادات کوبندهای مواجه شد و در نهایت از رقابت انتخاباتی کنارهگیری کرد، ترامپ تا حد زیادی از بررسیهای مشابه مصون مانده است. با این حال، اخیرا برخی از دموکراتها، از جمله «یاسمین فلیسیا کروکت»، نماینده تگزاس و «گوین نیوسام»، فرماندار کالیفرنیا، انتقادات شدیدی نسبت به سلامت روان ترامپ ایراد کردند.
در مقابل، کاخ سفید و متحدان سیاسی ترامپ، تمام قد به حمایت از او برخاستند. «لیز هیوستون»، سخنگوی کاخ سفید، گزارشهای روزنامه «گاردین» را به عنوان رسانهای چپگرا، به تندی مورد انتقاد داده و عنوان داشت که کارشناسان استفاده شده توسط این رسانه، هیچیک واجد صلاحیت نیستند. همچنین، «رونی جکسون»، پزشک سابق کاخ سفید، با تأکید بر سلامت جسمی و ذهنی استثنایی ترامپ، او را «سالمترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا» توصیف کرده است. پزشک فعلی کاخ سفید، دکتر «شان باربابلا»، نیز در گزارشی که در ماه آوریل منتشر کرد، نتایج ارزیابی شناختی ترامپ را طبیعی اعلام کرده و اذعان داشت که او از نظر جسمی و ذهنی در شرایط مناسبی قرار دارد.
تحلیل روانشناختی و پیشبینیهای کارشناسان
روانشناسان و روانپزشکانی نظیر «ریچارد فریدمن»، استاد روانپزشکی بالینی در کالج پزشکی «ویل کرنل»، خبر از مشاهده نشانههای نگرانکنندهای در رفتارهای ترامپ میدهد. فریدمن، معتقد است که اگر بیماری با علائمی مانند ناتوانی در حفظ انسجام کلامی، فکر مشوش و تکرار بیش از حد جملات به او مراجعه کند، او را برای ارزیابی جامع روانشناختی ارجاع خواهد داد.
جان گارتنر، روانشناس و نویسنده، که سالها در دانشگاه «جانز هاپکینز» تدریس کرده، معتقد است که رفتارهای کنونی ترامپ نشانههای «زوال عقل» (Dementia) را نشان میدهد. او با مقایسه سخنان ترامپ در دهه ۱۹۸۰ که در آن زمان او را فردی «بسیار خوشبیان» توصیف میکند با وضعیت کنونیاش، به کاهش چشمگیر توانایی او در تکمیل افکار و حفظ انسجام گفتاری اشاره دارد. گارتنر، پیشبینی کرده که این زوال ممکن است در طول دوره دوم ریاستجمهوری او تشدید شود.
تأثیرات سیاسی و اجتماعی
رفتارهای غیرمعمول ترامپ نهتنها بر ادراک عمومی نسبت به هدایت و رهبری آمریکا تأثیر گذاشته، بلکه به بحثهای گستردهتری در خصوص تعیین سطح استانداری از سلامت روان برای رهبران سیاسی آمریکا دامن زده است. حذف متن رسمی سخنرانی ترامپ از تارنمای کاخ سفید در ماه مه که به بهانه «حفظ ثبات» انجام شد، به شایعات درباره تلاش برای پنهان کردن مشکلات روانی او دامن زده است. از سویی دیگر، حامیان ترامپ این انتقادات را بیاساس خوانده و تنها تلاشی برای تضعیف ترامپ و دستاوردهای بینالمللی وی میدانند.
در پایان باید گفت، اظهارات و رفتارهای عجیب و غیرمعمول «دونالد ترامپ»، از انحرافات گفتاری گرفته تا ادعاهای نادرست و خاطرات غیرواقعی، پرسشهای جدی درباره سلامت روان و توانایی شناختی او ایجاد کرده است. در حالی که برخی کارشناسان این رفتارها را نشانههایی از زوال شناختی میدانند، کاخ سفید و متحدان سیاسی او با قاطعیت از سلامت جسمی و ذهنی او دفاع میکنند. این تضاد بین دیدگاههای کارشناسان و حامیان سیاسی، به پیچیدگی موضوع افزوده است. با این وجود، با توجه به اقدامات بیپروا و خارج از کنترل ترامپ، انتظار میرود که بله قربان گویان او، به فکر چارهای برای نجات آمریکا از مهلکههای سیاسی و بینالمللی پیشرو برای این کشور باشند.
انتهای پیام/ ۱۳۴