به گزارش خبرنگار دفاعپرس بوشهر، شهید «ماشاءالله غضنفری» دوم اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان بوشهر به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش خاتون نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی و یکم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه شهید
وصیتنامه اینجانب ماشاءالله غضنفری در تاریخ ۱۰/۱/۶۱، بدینصورت در واپسین لحظههای رسیدن به اوج شهادت تنظیم میشود.
من، همانند تمام شهدای انقلاب در جبهههای حق علیه باطل، در وهلهٔ اول پیروزی را برای تمام مسلمین جهان آرزو میکنم و از آنان میخواهم هرچه بیشتر در پیروزی انقلاب بکوشند و با اتحاد و صفوف منظم، خود را در نبرد با آمریکا و دیگر اجانب هرچه مستحکمتر نمایند.
از نظر قرآن، آخرین سخنان من این است که رفتنم به جبهه، در وهلهٔ اول برای رضای خدا و در وهلهٔ دوم برای رسیدن به شهادت در زمانی است که هیچ مزدوری در خاک کشور من نباشد.
بله، من میروم تا انتقام شهادت پسر دائیم را از این مزدوران بگیرم. من فردی بودم که در آرزوی رفتن به جبهه، در آتش خود میسوختم تا روزی فرا رسید که خداوند مرا برای جبهههای اسلام برگزید تا شاید خاطرات حسینبنعلی (ع) را زنده نگه دارم.
خواهرم! از اینکه به شما خبر ندادم و مشتاقانه راهی جبهه شدم، پوزش میطلبم و تمام وسایلم را به تو، که تنها یادگار زندگی من هستی، میبخشم تا بتوانی از آنها استفاده کنی. از اینکه نتوانستم در زمان حیاتم خدمتی یا کاری برای تو انجام دهم، معذرت میخواهم.
پیام من به مادرم و خانوادهام این است که در واپسین دقایق رسیدن من به شهادت، هیچگونه گریهای نکنید و حتی قطرهای اشک بر مزار من — که شاید آن هم نباشد — نریزید، چرا که این نشاندهندهٔ ضعف است. پس از شهادت من، گریه مرا زنده نمیکند، بلکه همراهی با انقلاب است که مرا در میان انقلاب زنده نگه میدارد.
دیگر سخنم با ملت این است که هیچوقت اجازه ندهند انقلاب را مشتی عناصر بیارزش به فراموشی بسپارند. خط مقدم حاکمیت حزبالله این است که در تمام صحنهها حاضر شوند تا زمینهای برای انقلاب مهدی (عج) فراهم گردد.
انتهای پیام/