به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، قادر آشنا، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، به مناسبت رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب «پاسیاد پسر خاک» در دیار قزوین، در یادداشتی درباره شخصیت مرحوم حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی فرد نوشت: «وقتی از مکتب ابوترابی سخن میگوییم، در حقیقت از الگویی برای امروز ایران سخن گفتهایم؛ الگویی که اخلاق، سیاست و معنویت را در یک مسیر جمع میکند.» به گفته او، این مراسم فراتر از یک آیین فرهنگی، بازخوانی راه و رسم مردی بود که معنویت، مقاومت و اخلاق را به هم پیوند زد.
در ادامه متن یادداشت دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور آمده است: چند روز پیش، آیین رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب» پاسیاد پسر خاک «در دیار قزوین. زادگاه حکومت ملی تشیع و خاستگاه بزرگ مردی، چون مرحوم حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی فرد.
رویدادی فراتر از یک برنامه فرهنگی معمول رقم خورد. این مراسم، بار دیگر یاد و پیام مردی را زنده ساخت که توانست خالق، سیاست و معنویت را در مسیر واحدی به هم پیوند زند. در متن و زمینه پیرامونی این رونمایی، نه صرفاً پاسداشت گذشته، بلکه بازخوانی مکتبی جریان داشت که ایمان، اخلاق و خدمت را درهم آمیخته است. مکتبی که از دل اسارت و مبارزه سر برآورد و امروز، بیش از هر زمان دیگر، جامعه به آن اندیشه و الگو محتاج است. در چنین لحظاتی از تاریخ، یک کتاب به صراطی روشن بدل میشود و یک تقریظ، پرچمی است که راه را از بی راهه باز میشناساند.
ابوترابی مردی بود که در اسارت، اسارت را به اسارت گرفت؛ با کلام و سکوتش ایمان را زنده کرد و دشمن را به احترام واداشت. او پدر معنوی همه اسیران ایرانی بود، بی آنکه به مرز قومیت، مذهب یا گرایش سیاسی بیندیشد و آنگونه که در پیام مقام معظم رهبری) به مناسبت درگذشت ایشان در خرداد ۱۳۷۹ توصیف شد» چون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید، چون ستارهای درخشان، راه را مینمود و، چون ابری فیاض، امید و ایمان را میبارید «در زمانهای که بخشی از جوانان به شکافهای فکری و اجتماعی کشانده میشوند و دین گریزی به یک دغدغه بدل شده است، مکتب ابوترابی، با جلوه رحمانی دین و کرامت انسانی، راهی است برای بازگرداندن نشاط و امید به جامعه. او دین را نه از مسیر تحکم و انحصار، که از راه محبت و همراهی ترویج میکرد.
جاذبه حداکثری داشت، بر اشتراکات انسانی و دینی تأکید میورزید و آگاهانه چشم بر تفرقات بیهوده میبست.
ابوترابی، با تکیه بر سیره پیامبر رحمت، مرز میان مؤمن و غیر مؤمن را نه دیوار جدایی، بلکه پل گفتوگو قرار داد. در نگاه او، دردی به نام «چالش سازی هزینه زای بیهوده» جایی نداشت. او خوب میدانست که ملت سازی، محصول همدلی و همزبانی است و تفرقه، نه تنها امروز را بلکه فردای یک ملت را نیز میسوزاند.
در تقریظ مقام معظم رهبری آمده است:«نمیتوانم تردید کنم که او در شمار شهیدان عالی مقام است «و این تعبیر، خود گویای ژرفای شخصیت عرفانی و کوششهای شهادت گونهای او در سراسر حیات، از میدان مبارزات تا ایام اسارت و سرانجام عرصه سیاست و اجتماع است. فرامتن پیام آن است که ابوترابی تنها یک چهرهی تاریخی نیست؛ بلکه به مثابه مکتبی زنده، همچنان در متن نیازهای امروز ما حضوری پرفروغ دارد.
در شرایطی که جامعه ما بیش از هر چیز به اخلاق اسلامی، بردباری سیاسی و اتحاد ملی نیازمند است. بازخوانی این مکتب، حکم نوشدارویی برای زخمهای اجتماعی و سیاسی را دارد. مکتب ابوترابی نه فقط پاسخ به بحرانهای دهه شصت و هفتاد، بلکه الگویی برای مشارکت اجتماعی و حکمرانی اخلاق مدار در هر زمانهای است.
راز ماندگاری ابوترابی در انسان بودن اوست. او به جای تحمیل، تاثیر میگذاشت؛ به جای طرد، جذب میکرد؛ بهجای برجسته کردن اختلاف ها، ظرفیتها را مییافت. این نگاه، امروز میتواند به ستون فقرات حرکت ملی ما بدل شود: پذیرش تفاوت ها، پاسداشت کرامت ها، و ترجیح گفتوگو بر تقابل. اگر جامعه امروز ایران میخواهد در برابر فشارهای خارجی تاب بیاورد و در عین حال انسجام درونی اش
را حفظ کند، نیازمند بازگشت به همین منطق است؛ منطقی که هم مقاومت میآورد و هم نشاط، هم دینداری را تقویت میکند و هم همزیستی را. مکتب ابوترابی نه شعاری انتزاعی، بلکه تجربهای زیسته و آزموده است.
ابوترابی نشان داد که راه نجات یک ملت، نه فقط از میدانهای نبرد که از میدان دلها میگذرد. او با صبر، اخلاق و ایمان اثبات کرد که میتوان حتی در سختترین شرایط، نماد امید و انسجام بود. گرچه فرصت زیادی از دست دادیم، اما به نظر میرسد بهترین زمان برای احیای این مکتب و ترجمه آن به عمل اجتماعی و سیاسی رسیده باشد.
انتهای پیام/ 121