به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «سید محمد صنیعخانی» در سال ۱۳۳۲ در شهرستان قم و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. همپای پدر، دوران کودکی را در محافل قرآن و اهل بیت(ع) گذراند و ایام نوجوانی را با ترغیب و تشویق پدر به مبارزه علیه رژیم پهلوی سپری کرد. تلاش بیوقفه او در راه افشای مفاسد حکومتی باعث شد تا به دست عوامل ساواک دستگیر، شکنجه و زندانی شود. در اوجگیری انقلاب اسلامی و طلیعه پیروزی، همراه با دیگر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد.
وی تا پیروزی انقلاب اسلامی، در حرکتهای مردمی و راهپیماییها شرکت جست و در استقبال از حضرت امام بهعنوان عضو کمیته استقبال از ایشان، عاشقانه تلاش کرد و در حماسه ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در تسخیر مراکز مهم و پادگانها، نقش ارزندهای را انجام داد.
سـید محمد صنیعخانی بهعنوان فرمانده ترابری در سپاه مشغول به فعالیت و منشاء تحول در ترابری سـپاه شد. برابر اسـناد موجود، وی در عملیـات شلمـچه به تنهــایی در یک شب، دو هزار وسیله سنگین را به خطوط مقدم جبهه رساند و شبانه در استقـرار مواضع و سلاحهای سنگین همت گمارد.
حضـور مستمر سید محمد در صحنههای رویارویی با بعثیها و مدیریت پشتیبانی او در زیر انبوه بمبهای شیمیایی، زخمهای عمیقی را بر پیکرش وارد ســاخت تا آنجا که سالها پس از جنگ، این دردها را تحمل میکرد. ایشان به جهت مصدومیت ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی که توسط بعثـیها در دفاع مقدس مورد استفاده قرار گرفته بود، مـدتها در داخل و خارج از کشور تحت درمان قـرارگرفت و در نهایت در سیزدهم شهریور ماه ۱۳۷۴ به فوز عظیم شهادت نائل شد.
تولد در قم و عزیمت به تهران
سیدمحمد صنیعخانی پانزدهم دیماه ۱۳۳۲ در شهر مقدس قم، دیده به جهان گشود. وی در خانوادهای مذهبی رشد کرد و در ایام کودکی به همراه پدر در محافل قرآن و مراسم مذهبی شرکت میکرد. خانواده صنیعخانی در سال ۱۳۳۸ به تهــران عزیمت کرده و در محله شـوش ساکن شـدند و پس از گذشت یک سال به محله نازیآباد نقل مکان کردند. سید محمد صنیعخانی، موفق به اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۴ شد. پس از اخذ دیپلم، در سپاه دانش به عنوان معلم، مشغول به گذراندن خدمت سربازی شد.
گام در مبارزات انقلاب اسلامی و دستگیری توسط ساواک
وی که در ایام نوجوانی وارد مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغــوت شده بود، در پاییز ۱۳۵۷ در حال توزیع اعلامیههای امام(ره) توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.
آزادی از زندان رژیم ستمشاهی و مجاهدت در استحکام پایههای انقلاب
سیدمحمد با اوج گرفتن مبارزات مردمی و بازشدن درب زندانها، به همراه سایر انقلابیون، آزاد و در تظاهرات و حرکتهای مردمی تا طلوع فجر انقلاب اسلامی حضوری فعال یافت. او در روز تاریخی ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ در کمیته استقبال از امام خمینی(ره) در بهشت زهرا(س) بهعنوان گروه انتظامات در مراسم، عاشقانه حضور داشت و در تسخیر مراکز مهم و پادگانها، نقش ارزندهای ایفا کرد.
تلاش و ایثارگری در کمیته انقلاب اسلامی و عضویت در سپاه پاسداران
سید محمد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در تشکیل کمیته انقلاب در محله خود؛ همت پیگیرانهای داشت. سید محمــد صنیعخانی در بهـــار ۱۳۵۸ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. در مبارزه با عوامل فساد و ایادی نفاق بهطور جدی در صحنه حضور یافت و بدین وسیله، مسیر خدمات ارزندهاش را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد. دیری نپایید که ستاد مبارزه با مواد مخدر را راهاندازی و در شناسایی عوامل توزیع و دستگیری آنها و متلاشی کردن باندهای خطرناک بهصورت برجسته ایفای وظیفه کرد.
آغاز جنـگ تحمیـلی و حضــور در عرصه دفاع مقدس
وی پس از آغاز جنگ تحمیلی، مرکز اعزام نیروی سپاه را تشکیل داد و در کار سازماندهی و اعزام نیرو در سپاه بهطور خستگیناپذیر و فعالانه کوشید. سید محمد از ابتدای جنگ تحمیلی با ایجاد مرکز اعزام نیروی سپاه در محل لانه جاسوسی آمریکا، مسئولیت اعزام رزمندگان به مناطق عملیاتی را بر عهده گرفت.
فرماندهی ترابری سپاه و ایجاد امکانات مورد نیاز در عملیاتها
سردار شهید سید محمد صنیعخانی؛ بنیانگذار و فرمانده ترابری سپاه بود. وی نقش موثر و تعیین کنندهای در ایجاد تحرک دریگانهای رزم و پشتیبانی و نیز رفع کمبود وسایل نقلیه سنگین ایفا کرد و به شایستگی از عهده این وظیفه خطیر برآمد. ترابری سپاه در عملیات «والفجرهشت» در عملیات جابجایی امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی و با رعایت اصل غافلگیری و حفاظت اطلاعات با موفقیت به انجام رسید که یکی از عوامل موثر در پیروزی این عملیات، فعالیتهای موثر او و نیروهایش در ترابری بود. انتقــال دو هزار دستـگاه خــودروی زرهی، تجهیـزات و ماشینآلات راهسازی و نیروهای عملکننده در عملیات کربلای پنج، یکی از اقدامات به یادماندنی سید محمد و یارانش بود.
ترابری سپاه در عملیات کربلای هشت در بندر «فاو» با سرعتی چشمگیر در جابجایی نیروها و انتقال تجهیزات رزمی، خدمات شایستهای ارائه کرد. سردار علی اصغر داورزنی یکی از همــرزمان شهیــد اینـگونه از شهید روایت میکند: «قرار بود عملیاتی در جزیره مجنون انجام شود. روز قبل از اجرای عملیات، من به همراه سید محمد صنیعخانی و تعدادی از رزمندهها جهت شناسایی جاده جدیدالاحداث، عازم منطقه شدیم.
جاده در تیررس دشمن قرار داشت و آتش مداوم دشمن در منطقه حضور ما گشوده شد. رزمندگان اصرار داشتند تا ادامه عملیات شناسایی را متوقف کرده و بازگردیم، اما شهید صنیعخانی اصرار داشت که عملیات شناسایی را به اتمام برساند. سید محمد؛ فرماندهی شجاع بود و با سخنانش، ترس را از رزمندگان دور میکرد. پس از ساعتها تلاش، عملیات شناسایی انجام و کاروانی از خودروهای سنگین و تانک به منطقه اعزام و با همت رزمندگان ترابری، تمام نیروها در منطقه مستقر شدند.
پایان جنگ تحمیلی و ادامه خدمتگزاری به مردم
پس از پایان جنگ تحمیلی، او همچنان مدیری توانا برای مهار و کنترل هر بحران در سطح کشور بود. در این رابطه، حضور او در زلزله رودبار و سیل سیستان و حوادث مشابه، باعـث شــده بود تا امدادرسانی به آسیبدیدگان به سرعت انجام شود. سیدمحمد بلافاصله پس از رحلت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه فعالیت ساخت حرم مطهر را آغاز و اقدامات اساسی و مورد نیاز را تا مراسم چهل و سپس اولین سالگرد ارتحال به نتیجه رساند. شهید سیدمحمد صنیعخانی در فعالیتهای خیرخواهانه حضــور گستـــرده و مــوثر داشته است.
محمدهادی قیاسی یکی از همرزمان او، این چنین از اقدامات شهید یاد میکند: «شهیدصنیعخانی در زندگی خویش، فعالیتهای خیرخواهانهای انجام داده بود که حتی خانوادهاش نیز از آن بیاطلاع بودند. او علاوه بر یاری رساندن به رانندگان که نیاز مالی داشتند، به خانوادهها و مراکز بهزیستی نیز کمک میکرد. اقلام و کمکهای مالی و یا ارزاق را به درب منازل نیازمندان ارسال میکرد و در بعضی از مواقع، مرا در رساندن آن کمکها همراهی میکرد. به خاطر دارم از من دعوت کرد تا به همراه او به یکی از مراکز نگهداری از نوجوانان بیسرپرست در محله جوادیه تهران حاضر شوم. به محض ورود شهید صنیعخانی به این مرکز، از برخورد مسئولین مرکز متوجه شدم که وی در آن مرکز شناخته شده بوده و پیگیر امور مربوط به مددجویان شد.»
حسن لطفی یکی دیگر از همرزمان شهید، از او این چنین یاد میکند: «شهید صنیعخانی از من درخواست کرد تا دو تخته فرش و یک دستگاه یخچال به همراه مقداری از وسایل مورد نیاز برای جهیزیه را از انبار خارج کرده و به آدرسی که در اختیارم قرار داده بود، منتقل کنم. اقلام مورد نظر را داخل خودرو قرار داده و به سمت آدرس مورد نظر حرکت کردم. مرد نابینایی در آدرس مورد نظر حضور داشت و اقلام را به ایشان تحویل دادم. آن فرد نابینا از من سوال کرد که این اقلام از طرف چه کسی ارسال شده است! شهید صنیعخانی از من درخواست کرده بود تا نام او را اعلام نکنم لذا مطلبی نگفتم. خاطره دیگری که میتوانم از کمک شهید صنیعخانی به افراد نیازمند اشاره کنم، مربوط به ارسال ارزاق مورد نیاز در ماه مبارک رمضان برای خانواده نیازمندی که در محله تهرانسر ساکن بودند. این کمکها از سوی شهید صنیعخانی در حالی بود که خود وی، زندگی سادهای داشت و تا مدتها در منزل استیجاری زندگی میکرد.»
در آغوش گرفتن شهادت
آخرین مسئولیت شهید صنیعخانی، قائم مقامی بنیاد تعاون سپاه بود. سیدمحمــد در «فـاو» و در عملیــات «والفجرهشت» در منطقه حلبچه در معرض گازهای شیمیایی قــرار گــرفت و آسیب دیـد. سیدمحمد صنیعخانی پس از پایان جنگ، علیرغم درد و رنج مجروحیتش، به کشــور و مــردم محروم خدمت کرد و همانند شمع سوخت و به جامعه، نورانیت بخشید.
با توجه به عدم بروز مشکلات و آثار اولیه ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی، از دید بستگان و خانواده مخفی نگهداشته شد و پس از شدت یافتن کسالت ایشان، توسط پزشکان معالج در لندن اعلام شدید که بیماری ایشان ناشی از آسیبهای بمبهای شیمیایی است. سرانجام در چهاردهم شهریورماه ۱۳۷۴ به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود؛ نائل شد. یکی از ابعاد شخصیتی شهید صنیعخانی که از مطالعه سیره آن شهید به وضوح مشخص است؛ مردمی بودن و تلاش وی جهت رضای خداوند بود.
چنانچه از روایت همرزمان و دوستان شهید صنیعخانی مشخص است؛ او اعتقاد قلبی به خدمت به خانواده شهدا و جانبازان داشته و تا آخرین روزهای حیات، به گرهگشایی از مشکلات آنان میپرداخت. توصیفی که درباره سیره این فرمانده شهید میتوان گفت این است که سیدمحمد صنیعخانی فردی؛ مومـن، مـردمی، ساده زیست و صادق و در یک کلام؛ پاسدار بوده است.
پیکر پاک او در تهران با حضور گسترده مردم به طرز باشکوهی تشییع شد. او که عاشق حضرت امام خمینی رحمت الله علیه بود، در حرم مراد و رهبرش آرام گرفت و همانگونه که آرزو داشت در محلی به خاک سپرده شد که زیر پای زائران امام خمینی(ره) قرار دارد.
برادر کوچکتر شهید سیدمحمد صنیعخانی در سال ۱۳۶۱ و در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسیده است. مادر شهیدان؛ سیدمحمــد و سیــدحسن صنیعخانی این چنـین از سید محمـد یاد کرده اســت: «بعـد از شهادت سید محمد صنیعخانی، مطلع شدیم که وی در عملیــات «والفجـرهشت» و «حلبـچه» شیمیایی شده است. اما مطلبی به ما بیان نکرده بود تا مبادا نگران شویم. هر وقت به مزار برادر شهیدش میرفتیم میگفت: «حسن جان! تو از من جلو افتادی و ما در این دنیا گرفتاریم!» سیدمحمد نیز به آرزوی دیرینهاش رسید و به شهادت نائل شد.»
برخی از فعالیتهای انجام شده توسط شهید سید محمدصنیعخانی و یارانش:
۱. ایفای نقش موثر در جابجایی واگنهای باری بین ایران و ترکیه، پس از بمباران و آسیبدیدگی شدید «پل قطور» که تنها راه مبادلاتی خطوط ریلی ایران با ترکیه و اروپا بود.
۲. ایجــاد سیل بندهای خــاکی در سیستان جهـت جلوگیری از تخریب روستاها توسط سیلابهای فصلی که هرساله شاهد تخریب و ایجاد خسارات به روستائیان آن استان میشد.
۳. انتقال امکانات ترابری، ماشیـنآلات، جرثقیل و نیز تدارکات به منطقه در اولین ساعات پس از زلزله رودبار و منجیل. در این واقعه؛ ترابری سنگین سپاه، اولین گروه امدادرسان به زلزلهزدگان بود و سیدمحمد از جمــله اولین نفراتی بود که در صحنـه حاضر شد. سیدمحمــد صنیعخانی به محض آگاهی از وقوع زلزله در رودبار، کلیه پرسنل ترابری را احضار کرد و تمامی تجهیزات و امکانات را راهی مناطق زلزلهدیده گسیل کرد و چند ساعت پس از وقوع زلزله، عملیات امداد و نجات زلزلهزدگان را آغاز کرد.
۴. نقل و انتقال پلهای شناوری که توسط مجتمع شهید رجائی ساخته شده بود به مناطق جنوب و خلیج فارس.
۵. ایفای نقش در عملیات خاکی راهآهـــن مشهد ـ سرخس که ایران را به وسیله خطوط ریلی به کشورهای شمال شرقی و خاور دور مرتبط میساخت.
۶. ایفای نقش کلیدی و منحصربهفرد در مراسم تشییع، خاکسپاری و سالـگرد حضرت امـام خمینی(ره) و از همه مهمتر؛ ساخت حرم که عمدتا مسئولیت جابجایی، حمل و نصب سازههای فلزی حرم را سیدمحمد صنیعخانی عهدهدار بود.
۷. همکاری موثر در ساخت حسینیه امام خمینی(ره) که اکنون به عنوان محل دیدارهای رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظله العالی مورد استفاده قرار میگیرد.
۸. جابجایی آزادگان پس از مبادله اسرا در سال ۱۳۶۹ که به طرز باشکوهی با تلاشهای سیدمحمد صنیعخانی صورت گرفت.
فرازی از وصیتنامه سردار شهید؛ سید محمد صنیعخانی
«با تایید پزشکان و دستور فرماندهی محترم و مسئولین عزیز؛ پس از مشــورت با خــداوند متعال و استــخاره حضرت آیت الله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب، جهت ادامه درمان مجبور به ترک دیار شده و به لندن آمدم و پس از تشخیص، قرار شد به مداوا مشغول شوم.
دوست داشتم در کشـور امــام زمان(عج) و کشــور خون و قیام، دار فانی را وداع کنم، ولی مجدد تکلیف شد تا درمان را شروع کنم. از امت شهیدپرور انقلابی میخواهم که دولت را همراهی نمایند و قدر مملکت را بدانند. ان شاءالله به زودی و با لطف خداوند و زحمات دولت خدمتگزار و نیز با رهبری امام خامنهای، مشکلات برطرف خواهد شد.
همانگونه که پدر بزرگمان؛ حضرت امام خمینی(ره) در وصیت خویش فرمودهاند که: «با دلی آرام از حضــور شما مرخص میشوم» ان شاءالله مطمئن باشید که انقلاب و حکــومت به رهبری امام خامنهای، تحویل آقا امام زمان(عج) خواهد شد. از مسئولیـن عزیز خواهش میکنم؛ اجازه ندهند نیروهای مخلص انقلاب و بسیجیهای عزیز و جانبازان و خانوادههای معظم شهدا و زجـرکشیدههای انقلاب، مورد کملطفی در ادارات قرار گیرند، زیرا این افراد، جزو برکات انقلاب هستند.
ناراحتـی آنها باعــث بیبرکتی و ناخشنودی خداوند خواهد شد. از تمامی مسئولین، خانواده معظم شهدا، جانبازان، بسیجیان عزیز و انقلابیون تقاضا دارم اگر از بنده حقیر و گنهکار، کوتاهی در کار دیدهاند، حلال نمایند و از همه دوستان، اقوام و همکاران درخواست عفو مینمایم.
و، اما خانواده عزیزم؛ بسیار شرمندهام که در طول مدت انقلاب به خاطر فشار کار نتوانستم خدمات درستی دهم. از همسر مظلومم که فداکاری نموده و با هرگونه ناملایمت با من همراهی داشتهاند، تشکر میکنم.
ان شاءالله در روز قیامت شفاعت بنده را نمایید و با حضرت زینب(س) محشور شوید. پس از من، مشکلات شما بیشتر خواهد بود، انشاءالله بتوانید با یاری خداوند و ایمان انقلابی، مشکلات را پشت سر گذاشته و فرزندان را با کمک والده بنـده و خود شمــا و برادرانم به ثمر برسانید، لذا همه شمــا را به خدا میسپارم.
در خصوص تربیت فرزندان و نیز حضور در کلاس قرآن و نماز و روزه فرزندان، توان خـویش را به کار گیرید که راز موفقیت است. از وحید عزیزم میخواهم به جای بنده کمک مادر عزیزت بوده و نسبت به خواهر و برادر خویش، مسئولیت پدری برعهده گیرید.
خودت را آماده کن تا برای جنگ با آمریکا و اسرائیل در خدمت به انقلاب به جای پدرت رشادت کنی. از خدیجه جانم میخواهم تا صبور باشد. لحظهای خداوند را فراموش نکرده و با توکل به خداوند، راه حضرت زینب(س) را پیشه کن و از درس و قرآن غافل نشو. از رضای عزیزم میخواهم تا صبور بوده و دلتنگی را به خود راه ندهد، خداوند با شماست. از درس غــافل نشو و دستورات خدا و مقام رهبــری را پیشــه کن و ان شاءالله موفـق باشی.
از پدر و مــادرم که زحمــات زیادی را در به ثمر رساندن بنده کشیدهاند تشکر کرده و طلب عفو و بخشش مینمایم. از این که نتوانستم به اندازه حتــی یک شب، از تلاشهای شما را جــبران نمایم عذرخواهی میکنم. از پدر، مادر و همسرم درخواست عفو و بخشش مینمایم. از همه برادران و خواهرانم طلب عفو مینمایم. تشییع جنازه از محله نازی آباد انجام شود. تمامی دوستانم را جهت وداع مطلع کنید و در حرم مطهر، نماز میت خوانده شده و نیز زیارت عاشورا و روضه مادرم حضرت فاطمه زهرا(س) بر پیکرم خوانده شود. محل دفن را حاج آقا انصاری قول داده در کناری از صحن حرم امام باشد، ولی اگر مقدور نبود در کنار شهید سید حسن صنیعخانی یا نزدیک آن، به خاک بسپارید.
در خاتمه به امت شهیدپــرور توصیه مینمایم تا رهبر عزیزمان که همانند حضرت علی زمان خویش هستند را تنها نگذارند و تا ظهور آقا امام زمان(عج) پشتیبان ولایت و رهبری باشند و آنی از خط امام دور نشوند که به خیر و صلاح است. از هیچ کس ناراحتی ندارم و همه را حلال نموده و تقاضا دارم مرا مورد عفو و بخشش قرار دهند. از خداوند متعال، طلب آموزش دارم. مقداری خاک لحد حضرت امام(ره) و اولین پرچم گنبد امام(ره) در صندوقچهام است با برُدی که از مکه آوردهام، در قبرم قرار دهید.
خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما، خامنهای رهبر، نصرت عطا بفرما.
والسلام و علیکم و رحمه اله و برکاته سید محمد صنیعخانی ۵ /۱۲ /۱۳۷۳
انتهای پیام/ 119