عباس حیدریمقدم، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، درباره چرایی نگارش کتاب «بچههای نامنظم منظم» اظهار داشت: من از همان نوجوانی ارادت خاصی به شهید چمران داشتم. سال ۱۳۵۹، زمانی که جنگ شروع شد، دانشآموز سال چهارم دبیرستان بودم. همان تابستان قبل از آغاز جنگ، بهصورت داوطلبانه به سپاه کاشان رفتم. علاقه زیادی به فعالیتهای نظامی داشتم و برای مأموریتی عازم سیستان و بلوچستان شدم.
نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس افزود: در آن دوره یک آموزش یک هفتهای در جاده قمصر کاشان دیدیم و سپس به همراه یک گروه به ایرانشهر اعزام شدیم. این مأموریت سه ماه به طول انجامید. در همین مسیر بود که برای اولینبار با شهادت از نزدیک مواجه شدم؛ ۱۲ نفر از دوستانمان در مسیر ایرانشهر به چابهار به شهادت رسیدند. پیکر آنها را داخل یک ماشین گذاشتند و گفتند تو اینها را به سپاه برسان. آن لحظه یکی از تأثیرگذارترین خاطرات زندگی من بود که برای اولینبار با پیکر شهدا روبرو میشدم.
وی ادامه داد: با پایان مأموریت، همزمان با آغاز رسمی جنگ در ۳۱ شهریور، من داوطلبانه به همراه گروهی از همشهریهایمان که کمکهای مردمی را به جبهه میبردند، راهی مناطق عملیاتی شدم. دو هفتهای در مناطقی از ایلام در جبهه غرب بودم و نقش کمکتکتیرانداز را داشتم اما احساس کردم که کارآیی خاصی ندارم، برای همین به کاشان برگشتم.
حیدری اظهار داشت: پدرم گفت بهتر است ابتدا درس را ادامه دهم. اما زمستان همان سال دوباره به سیستان رفتم. قرار بود در یک دبیرستان مأمور شوم، ولی دوباره برگشتم. بعدها وقتی خبر شهادت شهید چمران را شنیدم، دوباره عازم جبهه شدم. قبل از آن هم برای ثبتنام در ستاد جنگهای نامنظم به پادگان حر رفته بودم، اما درست همان هفته که هفتم تیر ۱۳۶۰ بود و آیتالله بهشتی ترور شد، ستاد برای مدتی تعطیل شد.
نویسنده کتاب «بچههای نامنظم منظم» تصریح کرد: با اینکه بیش از ۷۰ ماه در جبهه حضور داشتم. اما در کنار فعالیتهای میدانی، همیشه به نوشتن هم علاقه داشتم. از دوران دبیرستان انشای خوبی داشتم و بعد از جنگ هم این مسیر را ادامه دادم. سال ۱۳۶۸ در دانشگاه اصفهان رشته مدیریت قبول شدم، اما بعد از دو ترم، چون علاقه زیادی به ادبیات داشتم، مجدداً کنکور دادم و وارد رشته ادبیات فارسی در دانشگاه کاشان شدم.
وی افزود: اولین کتابم با عنوان "روزهای امتحان" را در سال ۱۳۷۱ نوشتم. پس از آن، کتابهای مختلفی منتشر کردم که یکی از آنها "عرفات تا مشعر عاشورا" بود. بعد از بازنشستگی، نوشتن را بهصورت جدیتری ادامه دادم و تاکنون بیش از ۳۰ کتاب در حوزه دفاع مقدس و مطالعات جنگ نوشتهام.
حیدری درباره روند تولید این اثر گفت: کار تدوین این کتاب از سال ۱۳۹۲ آغاز شده که ناتمام مانده بود. من بعد از مشاهده برخی از مصاحبههای مربوط به این کتاب تصمیم گرفتم روایت مستند و دقیقی از ستاد جنگهای نامنظم تهیه کنم. با مهندس مهدی چمران تماس گرفتم و به کمک ایشان، توانستیم فهرستی از ۲۰ نفر از مسئولان اصلی ستاد تهیه کنیم.
نویسنده کتاب «بچههای نامنظم منظم ادامه داد: با هرکدام از این افراد مصاحبههایی انجام شد. البته، چون بسیاری از آنها مسن بودند، ادامه روند مصاحبهها سخت بود و همین موضوع باعث شد تصمیم بگیریم کار را زودتر جمع کنیم. نتیجه نهایی، کتابی حدود ۴۰۰ صفحه در قطع وزیری شد که توسط انتشارات سرو منتشر شد.
وی درباره محتوای این کتاب اظهار داشت: کتاب در ۶ فصل تدوین شده است. در فصل اول به زندگی شهید چمران، حضورش در لبنان، شکلگیری نهضتها، و سپس ورودش به ایران و حوادث کردستان و پاوه پرداخته شده است. از مهمترین بخشهای این فصل، اشاره به حضور شهید چمران در خوزستان در ۷ مهر ۱۳۵۹ به همراه آیتالله خامنهای و تشکیل ستاد جنگهای نامنظم است.
حیدریمقدم تصریح کرد: در فصل دوم و سوم، ساختار و ارکان ستاد تشریح شده و به نقش ستاد در عملیاتهایی مانند آزادسازی سوسنگرد پرداختهایم. فصل چهارم به مهندسی رزمی اختصاص دارد. در این فصل به فعالیت کسانی اشاره شده که با مهندسی آب، توانستند از سقوط اهواز جلوگیری کنند.
این نویسنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در فصل پنجم به نوآوریهای نظامی پرداختهایم. از طراحی و ساخت نفربر و نیکوب گرفته تا قایقهای مردابرو و حتی زیرسطحیهایی که توسط نیروهای نخبه طراحی شد. نقش مغزهای متفکر دانشگاهی، خصوصاً فارغالتحصیلان دانشگاه شریف در این فصل برجسته شده است.
وی افزود: فصل ششم نیز به شهادت شهید چمران و انحلال تدریجی ستاد اختصاص دارد. این بخش از کتاب برای کسانی که به دنبال تحلیل تشکیلاتی جنگ هستند، بسیار قابل استفاده است.
حیدریمقدم با بیان اینکه رویکرد کتاب صرفاً احساسی نیست، تأکید کرد: من تلاش کردم از فضای صرفاً احساسی و حماسی فاصله بگیرم و بهجای آن به تحلیل علمی، ساختاری و تاکتیکی بپردازم. برای همین برخی از دانشجویان دکتری از این کتاب استقبال کردهاند و حتی میگفتند مطالب آن برایشان تعجبآور بوده است.
وی به آسیبشناسی فضای نشر و رسانه پرداخت و گفت: یکی از دلایل ضعف ما در ترویج فرهنگ ایثار و دفاع مقدس، این است که به آدمهایی که دیدگاه متفاوت دارند، میدان داده نمیشود. برادر من در فتح خرمشهر شهید شد، اما من هیچگاه کتابی دربارهاش ننوشتهام. چون معتقدم اگر حرف تازهای نباشد، نباید صرفاً از روی احساسات بنویسیم و درباره ایشان مطلب زیادی نمیتوان نوشت لذا قابلیت تولید کتاب برایش وجود ندارد.
این نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در پایان با اشاره به دیگر آثار خود گفت: در کتابهای "چرا جنگ ۸ ساله؟ " و "چرا جنگ ۱۲ روزه؟ " به پرسشهای چالشی پاسخ دادهام. همچنین درباره جنگ آب، کتابی بر اساس اسناد نوشتم که مورد توجه قرار گرفت. اخیراً هم سه جلد کتاب به نام "ضلع سوم" منتشر کردهام که نقش نیروهای ژاندارمری را بررسی کرده است؛ نیروهایی که همیشه در خط مقدم بودند، اما کمتر دیده شدند.
انتهای پیام/ 121