روایتی از ارادت شهید صنیع‌خانی به امامین انقلاب

دختر شهید صنیع‌خانی گفت: پدرم تابع محض ولی فقیه بود و رهبر معظم انقلاب اسلامی را با نام «امام خامنه‌ای» یاد می‌کرد. او معتقد بود که تا ظهور امام زمان (عج) پرچم در دست امام خامنه‌ای است و این پرچم توسط ایشان به امام زمان (عج) خواهد رسید.
کد خبر: ۷۷۵۸۰۱
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۴ - 08September 2025

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «سید محمد صنیع‌خانی» به عنوان مسئول ترابری سنگین سپاه در دوران دفاع مقدس در حوزه پشتیبانی از جنگ تمام‌قد ایستاد، عَلم پشتیبانی و لجستیک جنگ را که بنابر مدعای دانش مدیریت نظامی تا ۹۰ درصد مأموریت جنگ است و بخش عمده آن ترابری و تحرک محسوب می‌شود، برپا نگه داشت، و حتی فراتر از مأموریت سپاه و جنگ، نگذاشت کشور در این حوزه دچار مشکل شود. این قهرمان، مولود خانواده‌ای است که با لقمه پاک و نطفه مطهر، او را تربیت کرده‌اند. از این شهیدِ سرافراز سه فرزند به یادگار مانده است که در ادامه، مصاحبه ما با «خدیجه سادات صنیع‌خانی» دومین فرزند و تنها دختر این شهید را می‌خوانید.

فرزند شهید صنیع‌خانی

پدر شما با عارضه شیمیایی بعد از سال‌های دفاع مقدس به شهادت رسید؛ با این اوصاف که شما سال‌ها حضور او را درک کردید، شهادتش، چه تغییری در زندگی شما ایجاد کرد؟

وابستگی زیادی به پدر داشتم. پدری صبور و مهربان را از دست داده بودیم و نبودن او، قابل باور نبود. جای خالی پدر به‌شدت در خانواده احساس می‌شد و دلتنگش بودم. در ایامی که مدت زیادی از شهادتش نمی‌گذشت، روحیه‌ام به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفته و ادامه مسیر برایم دشوار بود. پس از گذشت مدتی از شهادت پدر، خاطرات پدر در ذهن من به تصویر کشیده شد و مرور سخنانش و تأکیداتی که به من داشت، باعث شد تا روحیه بگیرم و در مسیر خواسته‌هایش، حرکت کنم.

مرور خاطرات پدرم باعث شد تا انرژی گرفته و بیشتر در زندگی تلاش کنم. درس و زندگی را با تمام قدرت ادامه دادم و با مرور خاطرات پدر، به ادامه زندگی امیدوار شدم. در مراحل زندگی، اگر به مشکلی برخورد می‌کردم به این موضوع توجه داشتم که اگر در آن لحظات، پدرم در قید حیات بود، چگونه مرا راهنمایی می‌کرد و اینگونه سعی کردم تا مشکلات زندگی را به کمک پدر، پشت سر بگذارم.

چه سفارش و تأکیداتی به فرزندان داشتند؟

انس با قرآن و ائمه‌اطهار علیهم‌السلام. من برای انجام خواسته‌هایش تلاش کردم تا از من راضی باشد. شهادت پدر باعث شد تا مستحکم‌تر و صبورتر در مسیری که او در آن گام برداشته بود، حرکت کنم و همان‌گونه که از من درخواست کرده بود، سعی داشتم تا در مسیر حضرت زینب (س) حرکت کنم.

در خصوص رعایت حجاب، تأکید فراوان داشت. از همان ایام کودکی، نسبت به حجاب تأکید داشت و با مهربانی سعی داشت تا حجاب خود را رعایت کنم و این انتقال حس علاقه به حجاب را با اهدای هدیه انجام می‌داد. در جهت اینکه حجاب را رعایت کنم، با تندی برخورد نمی‌کرد، بلکه سعی داشت تا با محبت خویش، علاقه به حجاب را در جسم و روح من نهادینه کند؛ چون دغدغه پدرم حجاب بود، من نیز این حساسیت را نسبت به فرزندان دارم. با دعای پدرم، دخترانم از کودکی حجاب خود را رعایت کرده و همان‌گونه که پدر علاقه به حجاب را در وجود من قرار داد، من نیز با مهربانی، فرزندان خویش را در این مسیر راهنمایی می‌کنم.

ارتباط ایشان با فرزندان چگونه بود؟ 

ایشان سعی داشت تا با فرزندان، همچون دوست رفتار کند. عصبانیتش در مواجهه با فرزندان را به ندرت شاهد بودیم و اغلب با مهر و عطوفت، سعی داشت تا وظیفه پدری خویش را در قبال فرزندان انجام دهد؛ پدری دلسوز بود. به خاطر دارم که زمانی پدر و مادرم در منزل نبودند و بازگشت آن‌ها با تأخیر زیادی همراه بود؛ لذا برای اولین بار تصمیم گرفتم تا آشپزی کنم. طبخ غذای مورد علاقه پدرم، اولین تجربه آشپزی من بود که پس از چند ساعت تلاش، تهیه شد. حاصل اولین تجربه آشپزی‌ام، قابل تعریف نبود؛ به گونه‌ای که با خنده برادرانم همراه بود! به محض بازگشت والدین به منزل، با ترس و اضطراب فراوان، غذا را در سفره قرار دادم و با تشویق بی‌امان پدر، مواجه شدم.

چه زوایای پنهانی از زندگی پدر پس از شهادت وی آشکار شد؟

کمک‌هایی که به تعدادی از خانواده‌های نیازمند انجام داده بود، پس از شهادتش بازگو شد. بخشی از حقوق خود را پس‌انداز می‌کرد و ما تصور داشتیم که این پس‌انداز برای آینده خانواده است! اما پس از شهادتش متوجه شدیم که این مبالغ را برای کمک به نیازمندان هزینه کرده است. پدرم در مسیر خدمات‌رسانی به مردم، تلاش‌های زیادی داشت و فداکاری و نوع‌دوستی را به حد اعلا رسانده بود. پس از شهادتش، متوجه شدیم که به کمک تعدادی از دوستان برای تهیه مسکن یکی از جانبازان فاقد مسکن، تلاش می‌کرد. پدرم، هر کجا که احسـاس می‌کرد حضورش می‌تواند کارساز باشد، حاضر می‌شد و با تمام توان در خدمت‌رسانی به مردم تلاش می‌کرد.

از ولایتمداری و علاقه ایشان به رهبر معظم انقلاب اسلامی بگویید.

تابع محض ولی فقیه بود. تأکید داشت که پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره)، ایشان «امام» هستند و معظم‌له را با نام «امام خامنه‌ای» یاد می‌کرد. در ساخت حسینیه حضرت امام خمینی (ره) عشق وی به رهبری باعث شد تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن، این فعالیت را انجام دهد. اعتقاد داشت تا ظهور حضرت امام زمان (عج) پرچم در دست امام خامنه‌ای (مدظله العالی) است و این پرچم توسط ایشان به امام زمان (عج) خواهد رسید.

 آیا به همراه پدر به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی نائل شده بودید؟

پدرم هر سال در ایام عید نوروز به دیدار ایشان نائل می‌شد. در یکی از دیدار‌هایی که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشت، من نیز حضور داشتم و به عبای مبارک ایشان، بوسه زدم. اسکناسی هم به‌عنوان عیدی از حضرت آقا گرفتم که به‌عنوان تبرک نگه‌داشته‌ام.

از علاقه شهید صنیع‌خانی به حضرت امام خمینی (ره) بگویید.

هرچند که در غم رحلت حضرت امام (رحمت الله علیه) به واسطه رابطه مرید و مرادی و امام و مأمومی نه‌فقط پدرم بلکه همه سربازان ایشان شکسته شدند؛ اما ایستاد و تا ۴۰ روز به منزل نیامد تا آماده‌سازی حرم مطهر حضرت امام (ره)، قبل از مراسم چهلم ایشان انجام شود. در کنار فعالیت‌های عمرانی، ایستگاه‌های صلواتی در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) راه‌اندازی کرده و برادرانم نیز به همراه پدر در ایستگاه‌های صلواتی، از زائرین پذیرایی کردند.

علاقه ایشان به ائمه اطهار چگونه بود؟

ایشان از محبین واقعی ائمه اطهار علیهم‌السلام بود و حضورش در مراسم مذهبی و هیأت‌ها، سرشار از علاقه به ائمه (ع) بود. در مراسم مختلف مذهبی حاضر می‌شد و به خدمتگزاری به حاضرین در جلسه مشغول بود. پس از شهادت پدرم و همزمان با سالگرد شهادت ایشان، هر ساله مراسمی را در منزل برگزار می‌کردیم. در عالم خواب دیدم که پدرم از ما درخواست داشـت تا مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در منزل برگزار شود و جالب بود که در آن سال، سالگرد شهادتش همزمان با شهادت فاطمه زهرا (س) بود. از آن سال به بعد، مراسم بزرگداشت شهید صنیع‌خانی، همزمان با سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) برگزار می‌شود.

انتهای پیام/ 119

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار