گروه بینالملل دفاعپرس: در روزهای اخیر شاهد هستیم که «آویخای ادرعی»، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی، بار دیگر در بیانیهای تبلیغاتی و جنگ روانی، دستور «تخلیه کامل نوار غزه» را صادر کرده است. این دستور، که عملاً غیرانسانی است، بار دیگر ماهیت راهبردی رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت فلسطین و مردم بیدفاع غزه را آشکار میسازد.
اما دستور سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی برای تخلیه کامل نوار غزه اهداف پنهان متعددی هم با خود به همراه دارد. این اهداف را میتوان شامل «فشار روانی و ارعاب جمعی»، «پاکسازی جمعیتی» و «توجیه حملات گستردهتر» دانست.
در حوزه «فشار روانی و ارعاب جمعی» باید بگوییم که هدف نخست رژیم صهیونیستی از صدور «تخلیه کامل نوار غزه»، ایجاد ترس و وحشت در میان مردم و ساکنان نوار غزه و همچنین شکستن روحیه مقاومت در برابر ماشین جنگی این رژیم اشغالگر و نامشروع است.
در بخش «پاکسازی جمعیتی» هم باید گفت که اجرا و پیگیری دستوراتی همچون تخلیه نوار غزه ادامه همان سیاست تاریخی رژیم صهیونیستی در برابر مردم فلسطین است. این سیاست که از ابتدای اشغال سرزمینهای فلسطینیان در سال ۱۹۴۸ تا امروز همچنان پیگیری شده بر مبنی «زمین بیشتر، جمعیت کمتر» بنا شده است.
در زمینه «توجیه حملات گستردهتر» نیز باید خاطرنشان کنیم که ارتش رژیم صهیونیستی با صدور چنین دستوراتی تلاش دارد مسئولیت جنایات احتمالی آینده را از دوش خود بردارد و بهانهای برای حملات همهجانبه به مناطق مسکونی نوار غزه و در نهایت اشغال کامل و الحاق آن به سرزمینهای فلسطین اشغالی دستوپا کند.
اما صدور چنین دستورهایی همچون «تخلیه کامل نوار غزه» پیامدهای انسانی و حقوقی را هم به همراه خود دارد. نخستین پیامد غیرقابل اجرا بودن تخلیه کامل این باریکه است. زیرا نوار غزه با دارا بودن جمعیتی بیش از دو میلیون نفر عملا امکان اقدامی، چون تخلیه کامل در زمانی بسیاتر محدود و اندک را ندارد.
پیامد دیگر «تخلیه کامل نوار غزه» نقض آشکار قوانین بینالمللی است. در حقیقت، باید بگوییم که دستور اخراج و تخلیه اجباری ساکنان یک منطقه، بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو، جنایت جنگی محسوب میشود. بر همین اساس، سران و مقامات رژیم صهیونیستی بر اساس قوانین بینالمللی به هیچ عنوان اجازه ندارند جمعیت بیش از دو میلیون نفری مردم غزه را از این باریکه اخراج کنند.
موضوع مهم دیگر که از پیامدهای «تخلیه کامل نوار غزه» است، تشدید بحران انسانی در این باریکه است. علت امر این است که بر فرض محال حتی اگر ارتش رژیم صهیونیستی موفق شود تا مردم غزه را از این منطقه اخراج کند و یا هرگونه تلاشی را برای جابجایی بخش قابل توجهی از مردم غزه داشته باشد، این امر به مرگ هزاران فلسطینی بر اثر گرسنگی، بیماری و بیسرپناهی منجر میشود.
البته صدور «تخلیه کامل نوار غزه» تا همینجای کار هم واکنشها و بازتابهای گسترده جهانی را به همراه خود داشته است. نخستین واکنش، محکومیت جهانی است. در واقع دستور تخلیه کامل نوار غزه نهتنها از سوی گروههای حقوق بشری بلکه از نگاه بسیاری از کشورهای مستقل، اقدامی نژادپرستانه و مصداق «نسلکشی خاموش» است.
از طرف دیگر، گروههای مقاومت فلسطینی هم در برابر صدور دستور «تخلیه کامل نوار غزه» اقدام به موضعگیری کردند. این گروههای مقاومتی با صدور بیانیههایی این تهدید رژیم صهیونیستی را نشانه ضعف و سردرگمی سران و مقامات تلآویو دانستند و اعلام کردند که مردم غزه به هیچ عنوان خانههای خود را ترک نخواهند کرد.
اما صدور دستور «تخلیه کامل نوار غزه» توسط «آویخای ادرعی»، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی، بازتاب بسیار گسترده و کمسابقهای را در میان افکار عمومی مردم جهان به همراه داشته است. انتشار این دستور، بار دیگر همدردی جهانی با فلسطینیان را افزایش داده و رژیم «اسرائیل» را بیشتر در موقعیت انزوا قرار داده است.
و در آخر، صدور چنین دستوری برای تخلیه کامل نوار غزه بیش از آنکه یک فرمان نظامی عملی باشد، ابزاری برای جنگ روانی و زمینهسازی نسلکشی جدید است. این دستور نشاندهنده بنبست استراتژیک رژیم صهیونیستی در مواجهه با مقاومت فلسطین است؛ چرا که به جای ارائه راهحلی سیاسی، به سیاستهای خشن و غیرانسانی پناه برده است.
انتهای پیام/ ۱۳۴