به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، «خاطره نویسی» یکی از گونههای مهم ادبیات داستانی است که پشتوانهای مهم برای برههای از خاص از تاریخ محسوب میشود، این گونه ادبی علاوه بر اهمیت زیبایی شناسی آن به لحاظ اسنادی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است که در کنار تاریخ نگاری رسمی میتواند زوایای پنهان یک رویداد را برای نسلهای بعد آشکار کند.
تاریخ دفاع مقدس که از ابعاد مختلف دارای اهمیت بالایی است نمیتواند بدون خاطره نگاری از خطر تحرف در امان بماند، حتی برای ثبت و ضبط تاریخ رسمی دفاع مقدس و تاریخ نگاری کلاسیک به شدت به خاطره نگاری وابسته است. اما خاطره نگاری چنان که ساده به نظر میرسید نباید ساده انگارانه تصور شود. این گونه ادبی نیز مانند سایر گونههای دیگر ادبی لوازم، دستورالعمل، شیوههای خاص خود را دارد که باید آنها را فراگرفت و سپس به ثبت خاطرات پرداخت.
در ایام مبارک دفاع مقدس نگاهی خواهیم داشت به مفاهیم و شیوههای خاطره نویسی که قسمت سوم آن را در ادامه میخوانید:
خاطره نویسی به مثابه مستندنگاری
از مزیتهایی که ادبیات دفاع مقدس میتواند در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی داشته باشد مزیت «سندسازی» است که امروزه ادبیات علاوه بر جذب مخاطبین خود و اقناع نویسندگان و پر کردن اوقات فراغت خوانندگان و فعال نمودن زمینههای فرهنگی و هنری میتواند به عنوان سندی غیرقابل انکار از ادبیات و تاریخ این کشور برای آیندگان باقی بماند. آیندگان میتوانند بر حسب علاقه و اشتیاق و نیاز خود از آن بهره جویند و مطالب مفیدی را از آن استخراج نمایند و یا الگو بگیرند.
این اسناد ادبی، اسنادی هستند که در عرصهی تحولات دوران و گردش چرخ زمان نمایانگر رشادتها، دلیریها و فداکاریهای رزمندگان کشورمان در برابر متجاوزان بوده و خود سندی گویا از مقاومت جانانه و دلیریهای شیر مردان و زنان این مرزوبوم است. از آن جایی که هر اثر ادبی دارای شگردهای ساختاری و عناصر سازهای خاص است، در این آثار نیز شاهد دستور زبان ساختاری منحصر تحت عنوان ادبیات پایداری هستیم و به همین دلیل میتوان گفت که این آثار از جنبههای مختلف قابل بررسی است. از آن جایی که نویسندگان ادبیات دفاع مقدس عمدتا خود در گوران حوادث جبهه و جنگ قرارگرفتهاند کمتر دچار لغزش و تحریفات گردیدهاند، حتی اگر در بیان و قدرت انتقال پیام و استفادهی بهینه از خلاقیتهای به کارگیری از کلمات و ماجراها قصوری کم و بیش داشتهاند، در بیان مفاهیم صادق بودهاند.
از این روست که ما بر تارک ادبیات ایران، دفاع مقدس را مانند برگ زرینی در تاریخ میبینیم که همانند گوهر درخشانی در ادبیات حماسی، ادبیات نمایشی، ادبیات عرفانی، ادبیات انتقادی، ادبیات توصیفی میدرخشد و جریانهای فکری و اندیشهای را متأثر از آن میدانیم. به طوری که این تأثیرگذاری در ادبیات، جان تازهای در روح و جان آدمیان دمیده است.
اگر نوشتهها، سرودهها و آثار نویسندگان معاصر را که بیانگر احساسات پاک سرایندگان و نویسندگان آن نسبت به مفاهیمی، چون ایثار، دلدادگی و شهادت پیشگی حماسه آفرینان دفاع مقدس است بزداییم، به طور جدی سوز و شور و لطایف و ظرایف و هنر و زیبایی را از متون ادبی گرفتهایم که در آن صورت کلمات، بیهویت و سرگردان در الفبای خیال نویسندگان بیتفاوت باقی میمانند که تأثیری هم در دل مخاطبان نخواهند داشت.
دفاع مقدس زمینهی خلق آثاری بدیع و بکر در حوزهی ادبیات بود. اگر چه در دوران جنگ فرصت چندانی برای خلق آثار فاخر نیست، اما مثل همهی جنگهای دنیا پس از اتمام جنگ، ناگفتههای ادیبان و شاعران و هنرمندان از دفاع مقدس به قدری ارزشمند، عمیق و انسانی است که منکران وجود «ژانر» یا نوع ادبی جدید موسوم به آثار دفاع مقدس را باید منکران خورشید دانست. در این دوره زاویهی دید شاعران به شعر ورسالت شاعر کاملا متفاوت از دورههای پیشین است.
جنگ به قدری سترگ بود که در سالهای اولیهی آن حتی شاعران انقلابی و متعهد هم دچار حیرتی ناخواسته شدند. هم بیتجربگی در سرودن شعر وخلق اثر ادبی در ساحت حماسه از نوع دفاع مقدس و هم فضای سنگینی که در اثر جنگ واقعا ناخواسته و تحمیلی بر کشور و ساحت فرهنگی ادبی کشور حاکم بود، زمینهی حیرت افزایی را فراهم میآورد. پدیدآورندگان آثار دفاع مقدس را میتوان از سه نسل برشمرد: شاعران قبل از انقلاب به دو گروه مسلمان و غیر مسلمان تقسیم میشدند. غیرمسلمانان از ابتدای پیروزی انقلاب با اصل انقلاب و ماهیت انقلاب و جهت انقلاب مسئله داشتند و در نهایت سر سازگاری نداشتند. با وجود این که از مایه و سرمایهی شاعری بیبهره نبودند، اما نگاه، تلقی و باورشان اجازه نمیداد که هم جهت با انقلاب اثری بیافرینند. برخی از آنان سکوت را بر مخالفت و مخالف سرایی ترجیح دادند، برخی هم آب در آسیای غیر میریختند و در اتوپیای بی خیالی، از جامعهای بی طبقه و اشتراکی که در ذهن شان از کرملین رسوب کرده بود، همچنان به تصور باطل حکومت کمونیستی در ایران، آب در هاون شوروی آن روز میریختند؛ اما جماعت و گروه مسلمان به دو گروه معمران یا باسابقهها و جوانان و نورسیدگان قابل تقسیم است.
در ساحت ادبیات داستانی باید گفت که آثاری از این نوع، از سوی نویسندگان مسلمان بسیار کم بود. واقعا نمیتوان سرعت خلق و ارائهی اثر شعری را با داستان و رمان مقایسه کرد. اکثر داستان نویسان انقلاب اسلامی و به خصوص دفاع مقدس و افرادی که حرفی برای گفتن داشتند متولدین یک یا دو دهه قبل از پیروزی انقلاب بودند؛ مبالغه نیست اگر مدعی شویم بسیاری از آنها همزاد انقلاباند.
در جنگ هم شعر مثل گذشتهی تاریخی خود، صدای برتر ادبیات دفاع مقدس بود. با وجود این که بسیاری از آثار داستانی لباس فیلمنامه بر تن کردند، اما برخی از شاعران پیشتازی خود را بر انواع دیگر و ژانرهای نوزاده حفظ و اثبات کردند. نکتهی دیگر در ادبیات دفاع مقدس بازتعریفی است که از رابطهی قالب و محتوا، شکل و مضمون، ساختار پیام و درون و برون شد. برخی تعاریف جا افتاده از سوی بزرگان و ناموران ادب و نقد باوجود نوعی رشادت و بیباکی ادبی نسل جوان شکسته شد.
منبع: «از خاطره تا داستان»/ محسن محمدی فشارکی، فضلالله خدادادی
انتهای پیام/ 161