به گزارش گروه فرهنگ دفاعپرس، شب شعر بزرگ «قصیده اقتدار» به مناسبت گرامیداشت نخستین سالگرد شهادت علامه سید حسن نصرالله و هفته دفاع مقدس، به همت فرهنگسرای رسانه و با حضور شاعران برجسته کشور برگزار شد.
در این آیین، شاعران نامآشنا با شعرخوانیهای خود یاد و خاطره شهیدان مقاومت اسلامی و رزمندگان دفاع مقدس را گرامی داشتند.
از جمله شاعران حاضر در این برنامه میتوان به عبدالرحیم سعیدیراد، محمدمهدی عبداللهی (دبیر شب شعر)، محمدرضا طهماسبی، محمود اکرامیفر، حمید هنرجو، محمد غفاری، محدثه آشتیانی، عطیهسادات حجتی و مینا شیرخان اشاره کرد.
در ابتدای مراسم، مهدی شکیبایی رئیس فرهنگسرای رسانه، با اشاره به همزمانی این برنامه با هفته دفاع مقدس و سالگرد شهادت دبیرکل حزبالله لبنان، نقش ادبیات و شعر را در انتقال فرهنگ ایثار و مقاومت به نسلهای آینده حیاتی توصیف کرد.
همچنین در این مراسم، سردار عباس بایرامی، رئیس سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس، به بیان دیدگاهها و تجربیات خود پرداخت و نقش ادبیات و شعر در ثبت و ترویج فرهنگ مقاومت را مورد تأکید قرار داد.
محمدمهدی عبداللهی، دبیر مراسم و رئیس کارگروه ادبیات و هنر مقاومت کنفرانس فلسطین مجلس شورای اسلامی، بر عهد شاعران انقلاب در تداوم جهاد فرهنگی و مقاومت تا پیروزی نهایی تأکید کرد و از انتشار قریبالوقوع مجموعه شعر «طریق نصرالله» خبر داد.
شب شعر «قصیده اقتدار» با استقبال پرشور علاقهمندان برگزار شد و شاعران با قرائت آثار خود، بار دیگر پیوند میان ادبیات، مقاومت اسلامی و دفاع مقدس ملت ایران را یادآور شدند و همچنين ياد و خاطره علامه شهيد سيد حسن نصرالله را گرامى داشتند.
قصيده اقتدار، اولين شب شعر در سالگرد شهادت سيد حسن نصرالله است.
در ابتدای این مراسم، محمدمهدى عبداللهى شاعر و دبير شب شعر قصيده اقتدار را تقدیم کرد.
در حادثه ها برق ستم سوز تويى
سرزنده تر از هميشه امروز تويى
ايران پرافتخار، ايران شهيد
پيروز تويي هميشه پيروز تويى
نشان داده ست چشمانت همیشه راه دریا را
كه شد آيينه گردان، موج هاى ناشكيبا را
جهان مانده ست مبهوت کلام آتشین تو
تلاوت کن پياپى آیه های حق تعالی را
شهادت قبل قاسم آرزویت بود می دانیم
شهید القدس شد نامت، بخوان این نام زیبا را
همه همدرد لبنانيم و همراهيم با غزّه
چه طوفانى به پا كردى كه لرزانده ست ست دل ها را
براى ما كه دلتنگيم؛ دلخونيم و دلخسته
روايت كن به آن صوت رسا "طوفانُ الأقصىٰ" را
پشیمان می شود حتماً تبار وحشیِ صهیون
اگرچه با غم تو تلخ کرده کام دنیا را
ادامه دارد این مکتب، نمی میرند عاشق ها
مترسانید از شور شهادت لحظه ای ما را
قسم بر وعده ى صادق كه حزب الله پيروز است
تماشا كن به چشم خويش اى خورشيد، فردا را
یقین داریم "نصرُالله"، آغازى بر اين راه است
بخوان ای صبح روشن! باز هم "اناّ فَتَحْنا" را
و "نَصرُالله" رمز دیگر آزادی قدس است
مزیّن كن به نامِ نامى اش، صحن "مصلّىٰ" را
در ادامه عطيه سادات حجتى سرودهای را قرائت کرد.
چشمامو مي بندم با سربندت
شايد بازم خواب تورو ديدم
ديشب ميون گريه با حسرت
پيراهن خاكيتو بوسيدم ...
چشمامو مي بندم بيا اينجا
اشكامو از رو گونه هام بردار
سنگينه بار زندگي بي تو
اين بارو از رو شونه هام بردار ...
از زير قرآن رد شدي رفتي
پشت سرت بارون گرفت ... دريا
تا گم شدي تو دود اسفندم
تو چشم من آتيش گرفت دنيا ...
گفتي به ياد صبر زينب باش
راضيم كردي با چه ترفندي
تو قاب تنهايي پر از گريه م
تو قاب عكست داري مي خندي ...
تو بال پرواز مني برگرد
بي تو پريشونم زمينگيرم
تنهام بذاري قصه معلومه
من شك ندارم زود مي ميرم ...
هر روز بي تو قد صدساله
اين دوريو طاقت نميارم
فرمانده ! سرباز تو مي مونم
يادت بمونه دوستت دارم ......
در بخش دیگر این مراسم، محمود اكرامى فر سرودهای را تقدیم کرد.
ابرسرخ وبرفسرخ وچشمهسرخ و آب سرخ
برکه ازجنگ میان ماهی و قلاب سرخ
جوی سرخ وجلگه سرخ وکوه سرخ وکوچه سرخ
زنبق صحرایی و نیلوفر مرداب سرخ
می وزد از شش جهت درکوچه ی ما تندباد
در رگ تاک از خجالت شد شراب ناب، سرخ
هر چه در بیداری من بوده تا حالا ، سیاه
هر چه می بینم به یاد این و آن درخواب، سرخ
شانههای کوچه از بس برده تابوت جوان
شد شبیه زخم های پهلوی سهراب، سرخ
صورت زیتون سیاه از باد زرد و، دیده ام -
سیب لبنان را به روی شاخه ها بی تاب، سرخ
از صدای سامری شد روح دریا ها کبود
صورت اسلام شد از سیلی اعراب سرخ
گفتم عاشورا که شد، پلکی «علی اصغر» شوم
ناگهان دیدم که شد شش گوشه ی محراب سرخ
محمدرضا طهماسبى از شاعران حاضر در این جلسه بود که سرودهای را تقدیم کرد.
جولان بده در خاک جولان باز نصرالله
فصلی دگر را کن به خون آغاز نصرالله
انا فتحنا را به صحن مسجد الاقصی
یک بار دیگر کن طنین انداز نصرالله
با فر وعون آید اگر سوی تو فرعون
موسی صفت اعجاز کن اعجاز نصرالله
ای مظهر نص اشداء علی الکفار
ای مهر محض ای چشمه فیاض نصرالله
توام چگونه سر بلند و سر به زیری
ممتاز عادی عادی ممتاز نصرالله
فرمانده افتاده و خاکی که افتادی
بر خاک پای دوست چون سرباز نصرالله
شوق شهادت در دلت سی سال پر میزد
کردی چه سان این راز را ابراز نصرالله
هان ای عقاب قلههای صعب و دور از دست
با ما بگو از آخرین پرواز نصرالله
حق با تو بود آری تو با ما گفته بودی
میآید از لبنان خبرهایی به زودی
انتهای پیام/ 121