به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شهید محمد جعفر نصر اصفهانی می نویسد: خدمت سربازی ام نیمه کاره مانده بود، جوانان دسته دسته برای دفاع از میهن اسلامی به جبهه می رفتند و در خون می غلطیدند تصمیم گرفتم که هیچ گاه جبهه را ترک نکنم. نمی دانستم، در وارد کدام ارگان رزمی شوم...
میان ارتش و سپاه تردید داشتم. تا اینکه در عالم رؤیا امام زمان (عج) را زیارت کردم. عرض کردم: «یا حجه بن الحسن! آقاجان! در این شرایط چه کنم؟!»
آقا با مهربانی فرمودند: «ارتش به شما نیاز بیشتری دارد، به ارتش بروید». از همان روز تصمیم گرفتم وارد دانشگاه افسری شوم.
این شهید والامقام در شهریور ماه سال ۱۳۳۹ در کوچه پس کوچه های خاکی اصفهان کودکی به نام زیبای «محمدجعفر» قدم به عرصه گیتی نهاد، محله «منارجنبان» سال های خوب کودکی او را در خود جای داد و محمد جعفر بی تاب عشق به امیر المؤمنین اسلام را در محراب مسجد آموخت. او پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته اقتصاد در صفوف سربازان روح الله (ره) قرار گرفت و به تکثیر عکس و اعلامیه های امام (ره) پرداخت. وی در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ عازم خدمت نظام وظیفه شد و در گروه ۴۴ توپخانه با سرگرد صیاد شیرازی آشنا گشت.
با آغاز جنگ تحمیلی نصراصفهانی به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در منطقه عملیاتی سوسنگرد مجروح شد. با انتخاب شهید صیاد شیرازی به فرماندهی نزاجا او در دفتر ایشان خدمتش را ادامه داد. زمانیکه حکم اتمام خدمت نظام وظیفه وی صادر شد او باز هم در دفتر شهید صیاد شیرازی ماند.
مدتی بعد وارد دانشکده افسری امام علی (ع) گردید. سپس دوره مقدماتی را در مرکز پیاده شیراز گذراند و در لشگر ۲۸ پیاده سنندج داوطلبانه خدمت نمود. وی در سال ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی «مریوان» و «پنجوین عراق»، به علت استنشاق گازهای شیمیایی مجروح شد.
تلاش های صادقانه و توانائی بسیار نصراصفهانی مسئولین را واداشت، مسئولیت های بسیاری از جمله :«فرماندهی گروهان دانشجویان در دانشکده افسری، بازرسی نزاجا، بازرسی لشگر ۲۸ سنندج، دوره عالی پیاده در شیراز، فرماندهی قرارگاه شمالغرب نزاجا، بازرسی نزاجا، معاونت و فرماندهی گردان تکاور تیپ ۴۵ تکاور، فرماندهی تیپ ۱ لشگر ۲۳ و فرماندهی تیپ ۱ لشگر ۷۷ پیاده ثامن الائمه را به او بسپارند.
سرانجام سرباز خسته دل خمینی کبیر(ره) پس از سال ها تحمل رنج جهاد در روز نوزدهم آبان ماه سال ۱۳۷۵ بر اثر جراحات حاصل از سموم شیمیایی شهادت را با آغوش باز پذیرفت
شهید نصر اصفهانی در بخشی از وصیت نامه شهید نوشته است: «ذرات وجودم به وحدانیت و رسالت حضرت محمد(ص) و ولایت حضرت علی(ع) و یازده فرزند معصوم پسرابوطالب شهادت می دهد. خدایا! بخاطر ارادتی که به صدیقه کبری حضرت زهرا(س) دارم، اگر دست خالی بسویت می آیم مرا ببخش و قبولم فرما!».
«ای خدای بزرگ! رهبر عزیز انقلاب و انقلاب اسلامی ملت ایران را تا ظهور آخرین ذخیره ات حفظ بفرما و با ظهور حضرت مهدی (عج) در دل های این ملت ستم کشیده را با دست های مبارکش شفا عنایت فرما!» تا بتوانم همراه رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل بجنگم.»
منبع: کتاب جانم فدای اسلام از انتشارات عقیدتی سیاسی ارتش