گروه استانهای دفاعپرس_«سیده معصومه حسینی»؛ یکی از مهمترین شاخصهای بلوغ فردی و اجتماعی در نگاه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) این است که انسان بتواند رابطه انسانی بسازد و آن را حفظ کند.
در دنیای امروز، بسیاری از بحرانهای فردی، خانوادگی و حتی اجتماعی، نه از کمبود امکانات، بلکه از ضعف در همین هنر «دوستیابی و دوستیداری» سرچشمه میگیرد. این حکمت کوتاه، به ما میآموزد که بزرگترین ناتوانی، از کار افتادن همین مهارت ارتباطی است.
متن حکمت
قال أمیرالمؤمنین (ع): «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.» ناتوانترین مردم کسی است که از بهدست آوردن دوستان عاجز باشد، و از او ناتوانتر آنکه دوستان بهدستآمده را ضایع کند.
تحلیل و بسط حکمت
۱. معیار واقعی ناتوانی: در فرهنگ عمومی، ناتوانی معمولاً به فقر مالی یا ضعف جسمی تعبیر میشود؛ اما امام علی (ع) بُعدی عمیقتر را آشکار میسازند: آنکه نمیتواند «دلها» را بهدست آورد، در حقیقت ناتوان است؛ و آنکه پس از یافتن دوست، او را از دست میدهد، از همه ناتوانتر است.
۲. دوستی؛ ریشه سرمایه اجتماعی: هیچ جامعهای بدون اعتماد و رفاقت نمیماند. سرمایه اصلی یک تشکل یا یک حرکت تمدنی، نه پول و نه ابزار، بلکه روابط انسانی صادقانه است. انسان یا جمعی که از ایجاد و حفظ چنین پیوندهایی عاجز باشد، در واقع زمینخورده است.
۳. نسل جدید و میدان روابط مجازی: امروز جوانان بیش از آنکه در فضای واقعی، در میدان مجازی به دنبال رفاقت و هویت هستند. دشمن با مهارت، برای آنان «دوستیهای جعلی و زودگذر» میسازد تا دلهایشان را به سمت خود ببرد. اگر ما نتوانیم با محبت، گفتوگو و صمیمیت، پیوندی اصیل و واقعی با نسل جدید بسازیم، در حقیقت مصداق همان «اعجز الناس» خواهیم بود.
۴. حفظ رابطه؛ دشوارتر از ایجاد رابطه: شروع ارتباط آسان است؛ اما نگهداشتنش نیازمند صبر، صداقت، گذشت و توجه مستمر است. در خانواده، اگر محبت و درک متقابل نباشد، پیوندها سست میشود. در تشکلها، اگر روابط تنها بر اساس منفعت باشد، با نخستین بحران فرو میریزد؛ و در جامعه، اگر نخبگان پس از جذب مردم، با بیمهری یا بیتوجهی آنها را برنجانند، بزرگترین سرمایه اجتماعی از دست میرود.
۵. جنگ شناختی؛ میدان اصلی دلها: امروز جنگ دشمن، بیش از آنکه بر سر خاک باشد، بر سر دلهاست. امام علی (ع) به ما میآموزند که توانایی در بهدست آوردن و حفظ رابطه، یکی از راهبردهای اساسی برای مقابله با این جنگ است. دلهایی که به محبت و صداقت ما گره خورده باشد، فریب روایتهای دشمن را کمتر میخورند.
۶. تشکیلات و کار جمعی: اگر بخواهیم این حکمت را با نگاه تشکیلاتی تحلیل کنیم باید گفت؛ در عرصه تشکیلات، گاهی مهمتر از جذب نیرو، «حفظ نیرو» است. اگر اعضای مؤمن و دلسوز به دلیل بیتوجهی یا بدرفتاری رها شوند، این نشانه عجز بزرگتر از ناتوانی در جذب است. تشکیلاتی موفق است که هم قدرت جذب داشته باشد و هم هنر نگهداری.
نتیجهگیری
حکمت دوازدهم نهجالبلاغه به ما نشان میدهد: ثروت حقیقی، نه پول و مقام، بلکه دوستانی است که با ما میمانند. ناتوانی حقیقی، ناتوانی در برقراری و نگهداشتن رابطه است. در خانواده، تشکل و جامعه، اگر نتوانیم دلها را بهدست آوریم و حفظ کنیم، بزرگترین شکست را خوردهایم. در جنگ شناختی امروز، پیروزی واقعی در گرو توان ما در ساختن و نگهداشتن پیوندهای اصیل انسانی است. در این میدان، اگر نتوانیم نسل جدید را در پیوندهای واقعی نگه داریم، میدان را بیهزینه به دشمن واگذار خواهیم کرد.
تلنگر پایانی
امروز در روابطمان با خانواده، دوستان، همکاران و بهویژه نسل جوان، کدامیم؟ سازندگان و نگهدارندگان رابطهای ماندگار؟ یا عاجزانی که یا اصلاً دل نمیبریم، یا دلهای بهدستآمده را بهآسانی از دست میدهیم؟
انتهای پیام/