مروری بر زندگینامه شهید «قاسم شاهرخی»

بخشی از زندگی‌نامه شهید «قاسم شاهرخی» به‌مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد.
کد خبر: ۷۸۳۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۲ - 07October 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان،شهید« قاسم شاهرخی»یکم شهریور ۱۳۴۵، در روستای رستم کلاته از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم مهر ۱۳۶۴، در مریوان هنگام درگیری با نیرو‌های حزب دمکرات و کومله بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
 
مروری بر زندگینامه شهید «قاسم شاهرخی»
 
قسمتی از وصیت نامه شهید قاسم شاهرخی:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» /آیه ۴ سوره صف
 
خدا آن مؤمنان را که در راه او در صف جهاد با کافران، مانند بنیان و سدّی آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می‌دارد.
 
با درود و سلام و بر یگانه منجی عالم بشریت و نائب بر حقش خمینی بت شکن، و با درود و سلام بر خانواده‌های معظم شهداء که چنین فرزندان خوب خود را فدای اسلام و قرآن کردند از شهدای صدراسلام گرفته تا کربلای خونین ایران؛ و با درود و سلام بر نیرو‌های لشکریان اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل و با درود و سلام بر مجروحین و معلومین انقلاب. آنگاه وصیت نامه خود را شروع می‌کنم. مادر جان من به امر امام این فرزند راستین حضرت علی (ع) به جبهه عازم شدم، تا به یاری رزمندگان بشتابم و از ناموس و دین اسلام پیروی کنم.
 
من توفیق یافتم که با سایر رزمندگان به جبهه بروم، که من عاشق جبهه‌ام من عاشق امام و یاران امامیم، من عاشق دیدار حسین (ع) و امام زمان می‌باشم.
 
من این وصیت نامه را در ساعت ۱۱ شب نوشتم، و امیدوارم مرا حلال کنید و تا بیش خدا شاد و رو سپید باشم.
 
«شهید قاسم شاهرخی»؛ مادرم؛ نمی‌خواهم در بستر بمیرم... + دستخط شهید
خطاب به خواهران: خواهرانم امیدوارم که مثل زینب سلام الله علیه حجاب اسلامی را رعایت فرمائید. خواهرانم اگر از من ناراحتی دیدید مرا به بزرگواری خود ببخشید.
 
خطاب به برادرانم؛ امیدوارم که اگر از من ناراحتی دیدید به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و امیدوارم راهم را ادامه دهید.
 
خطاب به پدرو مادرجان؛ امیدوارم که شیری که به من دادی آن را حلالم کن و از من راضی باش که به جبهه رفتم. مادر جان مگر خون من از خون حضرت قاسم عزیزتر بود؟... آن رفت هم به شهادت رسید. مادر جان شرم دارم که
آسوده در بستر مرگ بمیرم انسان همیشه در دنیا می‌دانید که باید یک روزی از دنیای فانی برود، چه بهتر است در راه خدا شهید بشوم، تمام امامانمان در راه اسلام شهید شدند، یا در راه جهاد خدا شهید شدند. امیدوارم مرا حلالیت بطلبید.
 
از برادران و خواهران عزیزم؛ می‌خواهم که همانطوری که بچه ۱۶ ساله به دست عراق یا کومله‌ها می‌افتند و اسیر می‌شوند که فرمود: از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است.
 
برادران شهید پرورم و همیشه در صحنه قرآن را زیاد مطالعه فرمائید، تا به خدا رستگار شوید و کتاب‌های استاد مطهری و دستغیب و تمام کتاب‌های مذهبی را بخوانید تا از راه اسلام منی نشوید.
 
و امیدوارم که از برادرانی که از من ناراحتی دیدند، مرا ببخشند دیگر عرضی ندارم، بجز پیروزی اسلام بر کفر جهانی
 
والسلام من التبع الهدی/امضاء قاشم شاهرخی/ کردستان-مریوان-روستای کوزه
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار