مروری بر زندگینامه شهید «عیسی بادلی»

بخشی از زندگی‌نامه شهید «عیسی بادلی» به‌مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد.
کد خبر: ۷۸۴۴۵۷
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۶ - 11October 2025
به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید پاسدار«عیسی بادلی» در سال ۱۳۳۶ در روستای زیارت از توابع شهرستان گرگان استان گلستان در خانواده‌ای بسیار ساده روستایی چشم به جهان گشودشهیدبادلی دوران مدرسه را در زادگاهش گذراندوسال ششم ابتدایی را در انجا بپایان رسانید و میخواست که درس را ادامه دهد، اما امکانات مادی خانواده به اوامکان ادامه تحصیل را نمیداد که به شهر بیاید و درس بخواندلذا شهید ناچار به ترک تحصیل شده و در شهر مشغول به کار میشود و در یک تعمیرگاه رادیو وتلویزیون در گرگان شاغل میگردد تا از این راه هم خرج خود را در اورده هم کمک خرج خانواده خویش باشدعیسی بمدت هفت الی هشت سال این کار را ادامه میدهدوخود استاد قابلی به لحاظ تعمیر رادیو و تلویزیون میشود (لازم به ذکر هست که شهید با کمک مادی خود به خانواده امکان تحصیل دیگر برادران خود را فراهم میاورد)‌ام امکانات مادی باز اجازه نمیدهدکه خود مغازه‌ای در اختیار بگیردوکار کندلذا همچنان ناچار هست که شاگرد مغازه فوق باشد.
مروری بر زندگینامه شهید «عیسی بادلی»
 
 در سن ۲۱ سالگی بخدمت مقدس سربازی اعزام میگردد مدت دوسال تمام خدمت سربازی را انجام میدهدبنا به اظهاریکی از برادران که با شهیدعیسی بادلی هم خدمت بودودر یک پادگان بودندعیسی در پادگان با چند تن از برادران مومن وانقلابی اشنا شده وان‌ها عیسی را از جریان مسایل مملکت وانقلاب وامام ... اگاه‌تر کرده وعیسی با علاقه خاصی جذب این افراد شده و در میان پادگان مسیر فکری و روش زندگی خویش را بطور کلی تغییر میدهد و در جهت انقلاب فعالیت میکندو اعلامیه‌های امام را مخفیانه در پادگان پخش میکرد و دیگر برادران سرباز را به نماز و مسایل دین دعوت مینمود و به انان اگاهی میداد و اوقات بیکاری وی مشغول خواندن کتاب‌های مذهبی و سیاسی بود عیسی که در دوران قبل از پادگان جوان ساده و پاک و معمولی بیش نبود و تا انزمان موقعیت مناسبی برای اگاهی و رشد او پیدا نشده بود ولی همچنان دارای فطرتی پاک وصاف بود که به بحث و گفت‌و‌گو نشست وبرخاست با چند تن از برادران مسول ومتعهدعیسی بلا فاصله راه را تشخیص میدهدو انسانی متعهد و مسول میشود قسمتی از ایام خدمت سربازی شهید همزمان با انقلاب اسلامی ملت قهرمان ایران تحت رهبری امام خمینی (ره) بودواین بار فرصت بسیار مناسبی بود برای عیسی وتمام کسانیکه میخواستند در جهت الله وانقلاب هدایت شوندتا اخرین روز عیسی در پادگان مشغول فعالیت سیاسی ودادن اگاهی به سربازان عزیز بود بطوریکه اطلاعات پادگان باو مشکوک شده و وی را تحت نظر داشتند عیسی در میان اوج انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران از خدمت سربازی مرخص میشودوبمیان مردم خویش باز میگردد واین بار در میان مردم مبارزات خود را علیه رزیم منحوس پهلوی واربابان جهان خوارش ادامه میدهد وبمیان مردم روستای خود (زیارت) میرودکه نسبتا از اگاهی کمی برخوردار بودندو ان‌ها را اگاه کرده وبه انقلاب پیوند میدهد البته با کمک و یاری دیگر برادران مبارز روستای زیارت گرگان تا اینکه در ۲۲ بهمن انقلاب اسلامی به پیروزی مرحله‌ای خود میرسد وعیسی بهمراه مردم خود سرشار و مسرور از پیروزی انقلاب هست پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بنا بدستور صریح امام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل وتاسیس میشود در شهر ما گرگان نیز سپاه تشکیل میشود و جوانان مومن و انقلابی از متن انقلاب و مردم به سپاه که بازوی مسلح انقلاب اسلامی هست جذب شده وشبانه روز از حفظ دست اورد‌های انقلاب اسلامی خود پاسداری مینمایند عیسی زمانی که با منش انقلابی و مکتبی سپاه اشنا میشود علاقه‌مند میشود که به سپاه بیایدو در یک ارگان انقلابی انجام وظیفه نماید عیسی که متوجه شد که خط سپاه خط امام و خط سرخ شهادت است جذب سپاه شده وبا عشق شهادت و ایثار عضوسپاه گردید. عیسی مانند دیگر برادران پاسدار خود برای فقط یک هدف انهم الله به سپاه امد و گویی که روح عیسی در سپاه ارامشی یافت عیسی به عشق شهادت به سپاه امد ولذا در سپاه فعالانه کوشابود سعی میکرد اموزش‌های نظامی را خوب فرا گیردبهر ماموریتی که باو محول میشد فورا بطور جدی میرفت و علاقه‌مند بود که تجربه کسب کندو در چندین مرتبه‌ای که در سپاه به اموزش نظامی وتاکتیک رفت عملیات چشمگیری از خود نشان داد و مسئولیناموزش و تاکتیک ورزیدگی و استعداد عیسی را میستودند عیسی در این مدت کمتر از یکسال در سپاه یک چریک با تجربه‌ای شده بود و یکبار هم یک دوره نظامی و تاکتیک تهران را رفت و انجا هم مسائلی را فراگرفت اگر به عیسی سخت‌ترین ماموریت یا اموزش‌های نظامی پیشنهاد میشد در بدترین شرایط قبول میکرد وهیچوقت نه نمیگفت شجاعت وشهامت خاصی داشت وخیلی هم هنگام عمل هوشیار و تیز بود عیسی تنها از بعد نظامی کار نمیکرد بلکه اوقات بیکاری را بمطالعه کتاب‌های اسلامی رروزنامه‌ها و بررسی اخبار روز میگذراندسعی میکرد همگام با تاکتیک‌های نظامی و اموزش سلاح‌های گوناگون به لحاظ فکری و عقیدتی نیز مجهز باشد تا ویزگی کامل یک پاسدار مکتب توحیدو انقلاب اسلامی را دارا بشود زمانی که جنگ در کردستان بود و عوامل ضد انقلاب مسلحانه بر علیه جمهوری اسلامی ایران قیام کرده بودند عیسی از کسانی بود که داوطلب شرکت در جنگ و سرکوبی مفسدین بودوعلاقه زیادی نسبت به اعزام به کردستان داشت و همیشه بمسئولین گوشزد میکرد که مرا بفرستیدخلاصه عیسی با اگاهی که پیدا کرده بود راه سعادت خویش را خوب شناخت ودر انتظار شهادت در راه الله بود و همیشه در سپاه و همه جا نام شهادت بر زبان جاری میساخت همه برادران پاسدار از اخلاق پسندیده او راضی بودند دوست داشتندکه با او هم صحبت شوند عیسی دارای یک صفا وصمیمیت پاک روستایی بود که در دوستی خود بسیار اخلاص داشت وبه سپاه و برادران پاسدار علاقه خاصی داشت عیسی با وجود اینکه در سپاه مشغول فعالیت بود شبانه هم درس میخواند تا بدین ترتیب هم بتواند مثمر ثمر بیشتری در جامعه باشددرحدود دو ماه پیش عیسی با یکی از دختران مومنه و متعهد روستای خود عقدمیکندوچند روز پس از عقدشهید بادلی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع میشود عیسی که خودرا در همه جااماده نبردو شهادت کرده بودبا اینکه تازه داماد بود داوطلبانه عازم به جبهه جنگ میشودهنگامی که برادر حجه الاسلام نورمفیدی نماینده محترم امام خمینی (ره) علیه در گرگان و دشت برای خدا حافظی و تقویت روحیه برادران سپاه در کنار ماشین ان‌ها امدو گفت ان شاءالله بروید و پیروز باشیدبرادر عیسی گفت دعا کنید ان شاءالله شهید بشویم برادر عیسی بهمراه تعدادی دیگر از برادران سپاهی عازم غرب کشور شدندو محل مبارزه و نبردانهاقسمت‌های سر پل ذهاب وقصر شیرین و اطراف ان بود که از مناطق بسیار حساس و خطرناک بودسر انجام پس از بیست روز نبرد شبانه روزی و حماسه افرینی‌های زیادوکشتن تعدادی از مزدوران عراقی ومصری ودستگیری حدود ۷۰ یا ۹۰ نفر از مزدوران بعث عراق هنگامی که در کنار سنگر مشغول پرتاب نارنجک وتیر اندازی بطرف مزدوران عراقی که در حال فرار بودند بود ناگهان مزدوری از جبهه دشمن سینه پاک ومطهرش را با گلوله کلاشینکف میشکافد.
 
و شهید عیسی بادلی دعوت حق را لبیک گفته وبه ارزوی دیرینه خویش میرسدوقتی به عیسی میگفتند جبهه بروی شهید میشوی عیسی در جواب میگفت که شهید شدن تازه اغاز زندگی من است بنا به اظهارات یکی از برادران پاسدار همرزم عیسی:عیسی در این مدت ۲۰ روز قهرمانی‌هایی از خود نشان داد چرا که او همیشه بعنوان دیده بان برادران پاسدار و ارتشی در جلو حرکت میکرد با سینه‌ای پر کینه از دشمن وقلبی مملو از ایمان به خدا و عشق به شهادت برادران پاسدار همرزم او تعریف میکنند که شهید بادلی باعث تقویت همه نیرو‌های مسلح بود وهمیشه خندان و سر حال بود هیچگاه افسرده و نگران نبود میگویند جنگی بود در اطراف محل درگیری که هیچکس جرات نمیکرد وارد ان شود ولی شهید داوطلبانه حاضر شد به درون ان جنگ برود و در انجا با دشمنان جمهوری اسلامی ایران بجنگدبنا به همین خبر یک افصر مصری که به جنگ نیرو‌های رزمنده امده بود با اسلحه کلاشینکف بدست شهید عیسی بادلی کشته شده و سلاح‌های او بغینمت گرفته شد اری تاریخ پر خاطره اسلام وسرگذشت کربلای حسینی ویاران وفادار امام حسین (ع) دوباره تکرار میشود سرگذشت قاسم تازه داماد در میدان کربلا تکرار میشود وهمچنین سرگذشت یزیدیان هم تکرار میشود وصدام و امریکا امروزز یزیدیان زمان هستند وخمینی حسین زمان بود اری عیسی به دعوت امام امت خویش که وارث حسین علیه السلام است لبیک گفته وبه نبرد با یزیدیان زمان شتافت و در کربلای ایران شربت شهادت نوشید و با خون سرخش تداوم انقلای اسلامی و صدور ان را به سراسر جهان ضامن گشت اری اکنون که انقلاب اسلامی ایران میخواهد به همه جهان صادر شود وبه قول امام بانک لا اله الا الله بر فراز گیتی طنین افکندو پوزه جهان خواران شرق و غرب را بخاک مالد و مستضعفین را بر مستکبرین پیروز گرداند احتیاج به این خون‌های پاک، چون عیسی وشهید عیسی‌ها دارددر پایان شهادت پر افتخار برادر شهید وعزیزمان پاسدار مکتب خون و جهاد را به پیشگاه امام زمان و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و عموم مسلمین جهان وخانواده شهیدبادلی تبریک و تسلیت گفته امیدوارم که خداوند بهمه ما توفیق دهد تا راهش را ادامه دهیم وشهادت در راه خدا را نصیب ما هم گرداند.
 
انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار