به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، 23 تیر سال گذشته خبر توافق هستهای ایران در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفت. اهمیت این مساله در آن بود که به دنبال توافق هستهای، برنامه جامعه اقدام مشترک منعقد شد؛ برنامهای که به تحریمهای اقتصادی و مالی ده ساله علیه ایران پایان می داد.
براین اساس روز 26 دی ماه برجام حالت اجرایی گرفت تا رؤیای برداشته شدن تحریمها محقق شود. در همین راستا همچنین وزارت امور خارجه کشورمان موظف شد هر سه ماه گزارشی از نحوه اجرای برجام به کمیسیون امنیت ملی مجلس ارائه دهد که اولین موعد آن 26 فروردین بود.
تا پیش از رسیدن به تاریخ ارائه اولین گزارش وزارت خارجه به مجلس، مقامات دولت یازدهم در هر فرصتی که به دست میآوردند، از اجرایی شدن برجام، حذف تحریمها و برداشته شدن موانع تجاری و مالی سخن میگفتند اما در عمل آنچه به وقوع پیوسته بود، تداوم مشکلات نقل و انتقال ارز، عدم دسترسی به دلارهای نفتی ایران در بانکهای خارجی و نگرانی بانکهای اروپایی بابت از سرگیری روابط پیشین خود با ایران بود.
تناقض حرف و عمل در باز شدن اجرای برجام، منجر به نارضایتی بخش خصوصی شد. با این وجود رئیس جمهور در آخرین نشست خبری خود قبل از پایان سال 94 نسبت به اظهار نظر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، در مورد تاخیر طرف غربی در اجرای برخی از تعهدات خود از جمله برداشتن تحریمهای بانکی، واکنش نشان داد و سعی کرد کماکان نشان دهد اجرای برجام بدون مشکل در حال پیشرفت است.
واکنش رسمی صالحی به عدم لغو تحریمها، در 14 فروردین نیز تکرار شد. وی اعلام کرد:« هنوز شرایط رفع تحریم انجام نشده است، هنوز بانکهای بزرگ پا پیش نگذاشتهاند، دلیلش این است که در زمان تحریم مجازاتهای سنگینی شدهاند و هنوز از ارتباط با ایران ترس دارند.»
موضوع پایدار ماندن تحریمهای بانکی از سوی مرد شماره دوم هستهای، عباس عراقچی، نیز تایید شد. اما متاسفانه دولت به جای واکنش جدی به تعهد گریزی طرف غربی به خصوص آمریکا، همچنان مدعی بود برجام در حال اجرا است.
تا آنکه ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی، در گفتوگو خود با خبرنگار بلومبرگ با بیان اینکه آمریکاییها به تعهدات خود پایبند نبودهاند گفت: «تقریباً هیچ چیز اتفاق نیفتاده است. بهطور کلی ما قادر نیستیم از پولهای خود در خارج استفاده کنیم. ایران سه ماه بعد از اجرای شدن برجام، توان دستیابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبط شدهاش در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورتحسابهایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.»
سیف نگرانی بانکهای اروپایی از نقض قوانین آمریکا و ترس از مواجه شدن با جریمههای سنگین این کشور را از جمله موارد دیگر عدم اجرای برجام دانست و تاکید کرد: «ایران برای پرداخت پول به تامین کنندگان کالا نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکا است.»
در واقع به دلیل تحریمهای هستهای، در چندین سال گذشته همکاریهای بین بانکی «موسوم به مبادلات چرخه دلار» برای ایران ممنوع شده بود. این وضعیت به کشورمان اجازه استفاده از خدمات دلاری در مبادلات خارجی را نمیداد. در نتیجه ایران تا زمان حذف تحریمها نمی توانست بدون ارتباط مستقیم با نظام بانکی آمریکا، روابط اقتصادی خود را با سایر کشورها به حالت عادی درآورد.
در این رابطه اگرچه محمد جواد ظریف اعلام کرد دسترسی به نظام مالی آمریکا جزو برجام نبوده است، اما رفتارهای نگران کننده این کشور با بانکهای بزرگ اروپایی اجازه محقق شدن برجام را نداده بود. چرا که تا قبل از سال 2008 بانکهای ایرانی با واسطه بانکهای خارجی (مانند بانکهای سوئیسی) مجاز به استفاده از اینگونه مبادلات بودند، اما واشنگتن از نوامبر آن سال استفاده بانکهای ایرانی از این خدمات را ممنوع اعلام کرد.
براین اساس در شرایطی که دولت همچنان اصرار دارد برجام در حال اجرا است، رئیس بانک مرکزی کشورمان تاکید دارد عدم توانایی ایران برای دست یابی به 100 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی بلوکه شده در بانک های خارجی و ناتوانی در اجرای تبادلات پولی میان بانکی میتواند این توافق را تا مرز فروپاشی پیش ببرد.
برخلاف برخی ادعاها، بحث باز شدن سوئیفت و ال سی در حال حاضر جزو اولین موانع تحقق برجام به شمار می رود. این در حالی است که ایران در راستای برنامه اقدام جامع مشترک، صدها تن اورانیوم غنیشده را از کشور خارج کرد و با از کار انداختن سانتریفیوژها، چرخه غنیسازی برای مدتها ناقص شد.
اجرای تعهدات از سوی ایران تا آنجا پیش رفت که یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اعلام کرد که ایران حتی فراتر از برجام تعهدات خود را انجام داده است. همچنین آمریکاییها نیز اعتراف کردند ایران شدیدترین بازرسیها را در برنامه هسته ای خود پذیرفت.
مساله قابل تامل دیگر در طول اجرای برجام، تحریم های جدیدی بود که آمریکا به بهانه آزمایش های موشکی ایران تصویب کرد. در واقع این کشور به بهانه آزمایش موشکی عماد 11 شرکت و افراد ایرانی و خارجی را در لیست تحریم ها خود قرار داد که البته وزارت خزانه داری آمریکا، از اعلام نام این شرکت و افراد اجتناب کرد. همچنین روز پنجم 5 فروردین سال جاری نیز دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا تحریمی علیه ایران وضع کرد بر اساس آن اشخاص و شرکتهای جدیدی به اتهام حمایت از برنامهی موشکی ایران به لیست تحریمها اضافه شد.
روز 28 فروردین هم وزارت خارجه آمریکا تصمیم خود را برای گنجاندن دوباره ایران به فهرست «کشورهای متضمن نگرانیهای خاص» به موجب «قانون آزادیهای مذهبی بینالمللی» به اطلاع کنگره رساند. نکته حائز توجه این است که متن قانون یاد شده زمینههای اعمال تحریم علیه کشورهای موجود در فهرست کشورهای متضمن نگرانیهای خاص را فراهم میآورد.
این مسائلی در حالی به وقوع پیوست که10 روز قبل اوباما در سخنانی گفت: «توافق هسته ای برای توقف برنامه هسته ای ایران و انتقال مواد هسته ای بود که محقق شد. اما من نمی توانم قول بدهم ایران می تواند از این فرصت برای ورود به جامعه بین الملل استفاده کند. روح توافق هسته ای نیازمند سیگنال هایی است که ایران باید بفرستد و از آن طریق شرکت ها را مطمئن سازد، اقدام تحریک آمیزی نمی کند.»
در واقع رئیس جمهور آمریکا آشکارا اعلام کرد اجرای برجام نیازمند اقدامات سازش کارانه بیشتری از سوی ایران است. از این رو می توان پیشنهاد جان کری برای حل مسالمت آمیز آزمایش های موشکی به ایران را در راستای انتظار آنها برای دریافت «سیگنال» تحلیل کرد.
با توجه به این رویکرد باید منتظر فشارهای بیشتری درخصوص توقف برنامه موشکی، حقوق بشر و پایان دادن به حمایت از حزب الله و نیروهای مقاومت به کشور باشیم. فشارهایی که تحت عنوان برجام 2، 3 و 4 رسانه ای خواهند شد.
از این رو به نظر می رسد آمریکاییها پس از آنکه توانستند با وجود زنده بودن رهبر انقلاب کوبا، بعد 60 سال روابط خود را با این کشور از سر بگیرند و یا بدون عذرخواهی بابت پرتاب بمب اتمی به هیروشیما، به این شهر سفر کنند، در پی آنند از طریق برجام، جمهوری اسلامی ایران را نیز از ارزشهایش جدا کنند.
نکته قابل تامل در امید برای اجرای برجام از سوی دولت یازدهم در شرایطی است که هنوز برخی از تحریم ها پا برجا هستند و آمریکا نیز سابقه تاریکی در زمینه عمل به تعهداتش از خود بر جای گذاشته است.
در این رابطه می توان به چند نمونه از نقض تعهدات آمریکا در رابطه با سایر کشورهای جهان اشاره کرد:
آمریکا در روابط خود با دولت افغانستان، ضمن عدم نقض توافق نامه استراتژیک با این کشور پیرامون برقراری امنیت و بدون توجه به تعهداتش در قبال کابل، سربازان خود را شبه نظامیان خطرناک طالبان معاوضه کرد.
همچنین طبق اظهارات مقامات روسیه، آمریکا با نقض پیمان منع گسترش سلاح هستهای، شروع به آموزش خلبانان کشورهای متحد خود برای استفاده از سلاح هستهای کرده است.
عدم رعایت حقوق زندانیان گوانتانامو از جمله مصادیق بی توجهی دولت آمریکا به مقررات آیین دادرسی داخلی خود و قوانین مربوط به حقوق بشر است.
علاوه بر این موارد، آمریکا مفاد معاهده ان پی تی را به اشکال گوناگون از جمله جلوگیری از ارائه کمک فنی به برنامه هستهای کشورها در جهت مصارف صلح آمیز و عدم پایبندی به مذاکرات توقف مسابقه سلاحهای هستهای زیرپا گذاشته است.
رهبران کاخ سفید و نهادهای امنیتی ایالات متحده بارها ماده 12 اعلامیه حقوق بشر به بهانههای مختلفی از جمله تامین امینت، بدون توجه به ماده 12 اعلامیه حقوق بشر، حریم خصوص مردم خود و دیگر کشورها را از طریق دست یابی به اطلاعات ایمیل و ریز مکالماتشان نقض کردهاند.
همچنین در حوزه روابط ایران و آمریکا نیز مواردی متعددی از نقض تعهدات وجود داشته است:
نمونه آشکار و بارز تاریخی در نشان دادن بدعهدی آمریکاییها، خیانت به ملت ایران در زمان دولت مصدق بود. مصدق که آمریکا را میانجی منازعه ایران و انگلیس انتخاب کرده بود، در نتیجه رویگردانی این کشور از پس از تامین منافعش از سوی انگلیس، منجر به سقوط این دولت و کودتای 28 مرداد شد. در واقع آمریکا با این کار بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل که بر عدم به کارگیری زرو علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی سایر کشورها تاکید دارد، را زیرپا گذاشت. این اتفاق در جنگ علیه افغانستان و عراق نیز تکرار شد.
این کشور در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق با ارائه کمکهای نظامی، اطلاعاتی و مالی به عراق، بیطرفی اعلانی خود را نقض کرد.
در حادثه پرتاب موشک از ناو یو اس اس وینسنس به سمت هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در سال 1367 یکی از قوانین بینالملل که مربوط به سازمان بین المللی هوانوردی کشوری (ایکائو) بود، از سوی آمریکا نقض شد.
زیرپا گذاشتن توافق نامه موقت ژنو در سال 1392 از سوی آمریکا و افزودن نام افراد و شرکت های جدید به لیست تحریم شوندگان در عین جریان داشتن توافق هستهای از دیگر موارد بی توجهی این کشور به تعهداتش به شمار می رود.
همچنین آمریکا به عنوان کشور میزبان سازمان ملل در حالی که موظف است برای تمامی نمایندگان حاضر در نهادهای این سازمان ویزا صادر کند، در سال 1393 برای حمید ابوطالبی، نماینده ایران در سازمان ملل ویزا صادر نکرد. این اقدام به معنای نقض «موافقت نامه مقر» سال 1947 میان آمریکا و سازمان ملل بود.
از دیگر موارد عدم پایبندی به تعهدات آمریکا به ویژه در خصوص موضوعات هسته ای می توان به نقض مفاد بیانیه تهران 29 مهر 1382، موافقتنامه بروکسل 4 اسفند 1382، موافقتنامه پاریس 25 آبان 1383اشاره کرد.
بر این اساس سابقه آمریکا در بدعهدی در کنار عدم اجرای برجام و تحریم هایی که این کشور در این اثنا علیه ایران به تصویب رساند، باید مقامات دولت یازدهم را به این نتیجه برساند که انتظار تحقق تعهدات غرب، امیدی واهی است. این در حالی است که هیچ مرجعی برای رسیدگی به اقدامات آمریکا در رابطه با عدم پایبندی به وظایفش در قبال برجام وجود ندارد. همچنین نکته حائز اهمیت دیگر این است که طبق قوانین داخلی این کشور، پاره کردن برجام از سوی رئیس جمهور بعدی این کشور از لحاظ فنی امکان پذیر است.