به گزارش دفاعپرس از اردبیل، همه ساله سالروز میلاد حضرت زینب (س) را روز پرستار مینامند؛ علت نام گذاری روز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا به نام روز پرستار این است که این بانوی فداکار و ایثارگر، در نهایت غیرت علویاش بعد از شهادت برادرش سیدالشهدا (ع) و شهدای کربلا؛ پرستاری امام سجاد (ع) و دیگر مصیبت دیدگان و بیماران واقعه عاشورای حسینی را برعهده گرفتند.

بدون شک این فداکاری عاشورایی در حماسه دفاع مقدس نیز تکرار شد. زنان و مردان آزادهای که بدون هیچ ترس و ابایی، پشت جبههها و حتی در تلاطم آتشباران دشمن، به مداوای مصدومان و آسیبدیدگان جنگ پرداختند.
اما جدا از تمام آنچه در طول هشت سال رخ داد، فداکاری حقیقی پس از آن به وقوع پیوست که صبر، ایثار و از خودگذشتگی زینبوار را برایمان معنی کرد.
همسران جانبازان در متن این فداکاری بودند. آنان که بیش از چندین دهه، صبر و استقامت به خرج داده و در سختترین لحظات زندگی، همراه رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس بودند. یکی از آنها، «طاهره شکراله زادگان» همسر جانباز ۷۰ درصد «علی رحیمزاده» است. وی در گفتوگویی این چنین از شرایط خاص زندگی خود میگوید:
همسرم در عملیات کربلای ۸ در شلمچه شرکت داشته و به عنوان راننده لودر جزو سنگرسازان بیسنگر قهرمان هشت سال دفاع مقدس است و با قطع نخاع که در اثر برخورد ترکش به کمرش ایجاد شده به درجه جانبازی نائل شده است. وی دارای خصوصیات اخلاقی عالی بوده و نمونه ایثار و فداکاری است که این خصلت در زندگی مشترک نیز مبرهن است. او با تمام شرایط زندگیاش کنار آمده و صبر و تحمل بسیار بالایی دارد.
رضایت برای ازدواج با یک جانباز ۷۰ درصد
تصمیم راحتی نبود. حاج علی، سوار بر ویلچر به خواستگاری من آمد. حدود یک ماه به عید نوروز سال ۱۳۶۹ مانده بود که آمدند. با توجه به اینکه در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم و با صحبتهایی که در مورد حاج علی و خصوصیات اخلاقیاش کردند و با صحبتی که باهم انجام دادیم رضایت به ازدواج دادم و هفده روز مانده به عید همان سال، ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد.
مشکلات زندگی و پرستاری
طاهره شکراله زادگان در ادامه گفت: جانبازان ۷۰ درصد، یک سری مشکلات خاص و ویژهای دارند و از دردهایی رنج میبرند که به سیستم عصبی آنها مرتبط است. حاج علی نیز با چنین مشکلاتی دست به گریبان است. دردهای عصبی و جسمانی زیادی دارد، اما با صبر و ایثاری که دارد، با این سختیها کنار میآید و به زندگیمان ادامه میدهیم.
همسرم همیشه تحت درمان بوده و پرستاری از او واقعا سخت است. زیرا زمانی که بیماری اش تشدید میشود، قادر به انجام کارهای خود نیست. گاهی برای برخی درمانهایش، باید به خارج از استان مراجعه کنیم و این مراجعات همچنان ادامه دارد. قبل از تولد پسرانمان، حسین و حسن، من باید به تنهایی در بیمارستان میماندم و از حاجی مراقبت میکردم. حالا با بزرگ شدن بچهها کمی خیالم راحت شده ولی مشکلات به حدی است که قابل وصف نیست و من مجبورم که همیشه و در هر کجا کنارش باشم. اما باید بگویم که علی رغم جانبازی، همسرم خانهنشین نیست و خود را کامل درگیر بیماری نکرده بلکه رو به ورزش آورده و در زمینه ورزش فعال و الگوست.
توصیه به نسل امروز
توصیهام به نسل امروز، به نوجوانان و جوانان این است که این الگوهای بی همتا را که شهدای زنده هستند و برای دفاع از ارزشهای دینی و ملی از جانشان گذشتهاند را ببینند. شما در دفاع مقدس ۱۲ روزه سختیها را دیدید و درک کردید که جنگ تا چه حد میتواند ویرانگر و سخت باشد. اینان هشت سال دفاع مقدس را با گوشت و پوست و استخوان درک کردهاند و با ایثار و فداکاری در مقابل تجاوز دشمنان ایستادهاند و هنوز هم صلابتشان و غیرتشان مثال زدنی است. امروز ادامه دادن راه این قهرمانان، عمل به سیره آنهاست.
جنگ هنوز ادامه دارد. در خانههای ما جنگ هنوز اثراتش را نشان میدهد و ما با اقتدار در حال دفاع از ارزشها هستیم. من از یک جانباز ۷۰ درصد آموختم که ایثار و فداکاری چیست؛ انسانیت و نوع دوستی چه معنا دارد؛ تحمل درد و ایستادن روی آرمانهای عالی به چه معناست.
توصیه من به جوانان که توصیه همسر جانبازم است و روی این موضوع تاکید دارد این است که جوانان با خوب درس خواندن، راه شهدا و جانبازان را ادامه دهند. ارزش اسلحههای دفاعی شان یعنی گوشی، موبایل و قلم را بدانند. جوانی که در فضای مجازی با مطالب ارزشی در راستای تقویت دین و نظام اسلامی و در دفاع از وطن و رهبرش مینویسد، ادامهدهنده راه شهداست و جوانی که خوب درس میخواند و به دنبال یادگیری تخصص است، مسیرش مسیر شهداست.
انتهای پیام/