گروه سیاسی دفاعپرس- شایان میرزایی؛ اقدام اخیر نیروی دریایی سپاه پاسداران در توقیف نفتکش حامل پرچم جزایر مارشال در تنگه هرمز، در بستر پیچیدهای از تحولات امنیتی منطقهای و فشارهای فزاینده غرب علیه ایران رخ داد. این عملیات اگرچه با استناد به نقض قوانین دریایی و مقررات مرتبط با عبور و حمل محموله انجام شد، اما در سطح راهبردی معنایی فراتر از یک اقدام نظامی دارد.

توقیف این کشتی در مقطع حساس کنونی، پاسخی آشکار و سنجیده به تهدیداتی بود که ایالات متحده طی ماههای اخیر، بهویژه پس از فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی کشورهای اروپایی، علیه آزادی عمل دریایی ایران مطرح کرده است. آمریکا در چارچوب فشارهای ترکیبی خود بارها هشدار داده بود که امنیت کشتیهای ایرانی یا کشتیهایی که با ایران همکاری دارند در خلیج فارس تضمینشده نیست و میتواند با ابزارهای بازدارندگی دریایی هزینه عبور و مرور ایران را افزایش دهد.
این تهدیدات در شرایطی مطرح شدند که واشنگتن در تلاش است موقعیت خود در امنیت کشتیرانی منطقه را احیا کرده و قواعد بازی را بازتعریف کند.
توقیف نفتکش مذکور در چنین شرایطی، آن هم با پرچمی که به لحاظ حقوقی و سیاسی به رژیم دریایی تحت حمایت آمریکا مرتبط است، حامل پیام روشن و دقیقی برای واشنگتن بود. حتی اگر علت ظاهری این توقیف مستقیماً به مسائل فنی و حقوقی مربوط باشد، انتخاب چنین هدفی معنای نمادین دارد و نشان میدهد ایران حاضر است در همان حوزهای واکنش نشان دهد که آمریکا تلاش داشت از آن برای اعمال فشار بهرهبرداری کند.
تهران با این اقدام اعلام کرد که معادله بازدارندگی در خلیج فارس یکطرفه نیست و ایران نهتنها از موضع دفاعی برخورد نمیکند، بلکه اگر امنیت کشتیرانیاش تهدید شود، قادر است در میدان عمل هزینهسازی کند. این پیام راهبردی نشاندهنده انتقال بازدارندگی از سطح گفتار به سطح اقدام است؛ یعنی ایران به جای اتکا به هشدارهای لفظی، توانست پاسخی عملی ارائه دهد که هم شدت آن کنترلشده است و هم معنا و پیام روشنی دارد.
ایران با کنترل مستمر آبراههای حیاتی و توانایی اعمال نظارت و توقف کشتیها در صورت نقض قوانین، در حال بازتعریف قواعد امنیت منطقهای است. پیام ضمنی این اقدام به کشورهای منطقه و شرکتهای بینالمللی آن است که عبور از این مسیر استراتژیک بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز ایران هزینهساز خواهد بود و هیچ بازیگر خارجی نمیتواند معادلات امنیتی را بدون نقش ایران تنظیم کند.
این اقدام در زمانی صورت گرفت که آمریکا در تلاش برای تشکیل ائتلافهای دریایی جدید در منطقه بود، اما توقیف اخیر نشان داد معماری امنیتی منطقه بدون در نظر گرفتن اراده و قدرت عملی ایران پایدار نخواهد بود. درواقع این اقدام بخشی از تلاش تهران برای تثبیت نقش خود بهعنوان قدرت تعیینکننده در امنیت خلیج فارس است.
البته بعید است این اقدام بدون محاسبه ریسک از سوی مقامات کشور انجام شده باشد. توقیف یک نفتکش خارجی میتواند واکنشهای سیاسی بینالمللی را تشدید کند، بهانههایی برای تبلیغات ضدایرانی فراهم آورد و حتی امکان دارد واشنگتن بخواهد از این حادثه برای افزایش فشار استفاده کند.
با این حال، تهران ترجیح داده است پیام بازدارندگی و اثبات قدرت عملیاتی خود را در این مقطع بر هزینههای تبلیغاتی غرب مقدم بداند. در محاسبه راهبردی ایران، نشان دادن قدرت در تنگه هرمز و جلوگیری از ایجاد تصور ضعف در برابر تهدیدات آمریکا اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا اگر تهران در برابر تهدیدات اخیر سکوت میکرد یا واکنشی نشان نمیداد، فضای بازدارندگی به نفع ایالات متحده تغییر میکرد و این روند در بلندمدت آزادی عمل ایران را کاهش میداد.
نکته مهم در تحلیل این رویداد، متناسببودن اقدام ایران با سطح تهدیدات آمریکا است. جمهوری اسلامی دقیقاً در همان حوزهای واکنش نشان داد که ایالات متحده تهدید کرده بود در آن هزینهسازی کند. این الگو در ادبیات امنیتی به «پاسخ متناسب» شناخته میشود؛ اقدامی که ضمن جلوگیری از تشدید بحران، بازدارندگی را بازسازی کرده و اجازه نمیدهد طرف مقابل تصور کند رفتارهایش بدون هزینه خواهد بود.
درواقع این پیام در چارچوبی حقوقی و قابل توجیه منتقل شد؛ پیامی که میگوید ایران میدان عمل را ترک نخواهد کرد و هرگونه تهدید نسبت به منافع دریایی و کشتیهای ایرانی موجب تهدید منافع آمریکا خواهد شد.
به این ترتیب، این رویداد نشان داد تهران در برابر تهدیدات آمریکا تنها یک بازیگر منفعل نیست و ثابت کرد که ایران توانایی شکل دادن به قواعد امنیتی منطقه را دارد. حضور آمریکا، حتی با همه ادعاهایش درباره تضمین امنیت کشتیرانی، نمیتواند فضای عملیاتی را به گونهای مدیریت کند که نقش ایران نادیده گرفته شود.
تهران با این اقدام یادآوری کرد که امنیت خلیج فارس بدون مشارکت ایران نه امکانپذیر است و نه پایدار، و هرگونه تهدید مستقیم یا غیرمستقیم علیه آزادی عمل ایران با واکنشی مواجه خواهد شد که میتواند معادلات منطقهای را اصلاح یا بازتعریف کند.
در نهایت، این رویداد را باید بخشی از راهبرد کلان ایران در برابر فشارهای چندلایه آمریکا دانست. تهران میخواهد نشان دهد که هرگونه تلاش برای محدودسازی ایران، بهویژه در حوزههایی که برای امنیت ملی و اقتصاد کشور حیاتی است، با پاسخی متقارن و سنجیده مواجه خواهد شد.
توقیف این نفتکش، نه یک حادثه موردی، بلکه حلقهای از زنجیره بازدارندگی فعال ایران است که با هدف ایجاد توازن در برابر تهدیدات آمریکا و تثبیت نقش ایران در امنیت منطقهای طراحی شده است.
انتهای پیام/ 381