روشن ترین نبرد حق علیه باطل

رهبر معظم انقلاب اسلامی در توصیف روز‌های فاطمیه می‌فرمایند که این ایام، «تنها سوگواری نیست؛ بلکه بازخوانی یکی از روشن‌ترین نبرد‌های حق و باطل در تاریخ» است. بیانیه‌ای که در آن، بانوی بزرگ اسلام حقیقت ولایت، انحراف پس از پیامبر و وظیفه مؤمنان را با صراحت و شجاعت تبیین می‌کنند.
کد خبر: ۷۹۴۹۵۸
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۵:۱۸ - 24November 2025

گروه سیاسی دفاع‌پرس- آزاده حاجی‌غلامی؛ ایام فاطمیه، تنها یک فصل عزاداری نیست؛ فرصتی است برای فهم یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخ اسلام. رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «فاطمیه، روایت یک مصیبت فردی نیست؛ روایت یک حقیقت بزرگ تاریخی است.» حقیقتی که اگر درست دیده شود، چهره سیاسی و الهی حضرت زهرا (س) را از پشت غبار مظلومیت آشکار می‌کند.

روشن ترین نبرد حق علیه باطل

وقتی فاطمیه را در این سطح نگاه کنیم، ناگزیر به نقطه‌ای می‌رسیم که همه چیز در آن روشن می‌شود: خطبه فدکیه. در واقع، فاطمیه بدون درک خطبه فدکیه، ناتمام می‌ماند؛ چرا که خطبه فدکیه همان نقطه‌ای است که حضرت زهرا (س) علت مظلومیت، ریشه انحراف و حقیقت ولایت را با صراحت بیان می‌کنند. خطبه فدکیه را نمی‌توان جدا از مفهوم فاطمیه فهم کرد. فاطمیه «نتیجه» است و خطبه فدکیه «استدلال و علت».

حضرت زهرا (س) در اوج بحران پس از رحلت پیامبر (ص) در حالی که فضای جامعه در التهاب و ابهام بود به مسجد رفت و با خطبه‌ای مستدل، روشن و عالمانه، حقیقتی را گفت که اگر نمی‌گفت، امت اسلامی در تاریکی می‌ماند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در توصیف روز‌های فاطمیه می‌فرمایند که این ایام، «تنها سوگواری نیست؛ بلکه بازخوانی یکی از روشن‌ترین نبرد‌های حق و باطل در تاریخ» است. ایشان تأکید می‌کنند که خطبه فدکیه، یک متن صرفاً مالی یا تاریخی نیست، بلکه «مانیفست سیاسی حضرت زهرا (س)» است؛ بیانیه‌ای که در آن، بانوی بزرگ اسلام حقیقت ولایت، انحراف پس از پیامبر(ص) و وظیفه مؤمنان را با صراحت و شجاعت تبیین می‌کنند.

بر همین اساس برای فهم سیره سیاسی حضرت زهرا (س)، باید به عیار آن روز‌ها نگاه کرد؛ روز‌هایی که غبار فتنه، مسیر جامعه را به سرعت از آموزه‌های پیامبر (ص) منحرف می‌کرد. در چنین فضایی، سکوت یعنی تأیید و فریاد یعنی دفاع از حقیقت که حضرت زهرا (س) راه دوم را برگزیدند.

با رحلت پیامبر اکرم (ص)، جامعه نوپای اسلامی به یکباره دچار طوفان خلاء قدرت شد. این اتفاق سبب شکل‌گیری دو جریان در آن دوران شد که هر یک منافع خود را دنبال می‌کردند. نخستین گروه را مهاجران تشکیل می‌دادند و بدون فوت وقت به سرعت در «سقیفه» جمع شدند تا بتوانند رهبر جامعه را تعیین کنند، فارغ از آنچه در غدیر خم به وقوع پیوسته بود. 

این گروه از آن که اختلاف میان قبایل مانند آتش زیر خاکستر دوباره شعله بگیرد و قدرت را از دست مهاجران خارج و در اختیار انصار قرار دهد نگران بودند. همچنین از سویی نگران آن بودند که قدرت به دست بنی‌هاشم بیفتد که در رأس آنان علی بن ابیطالب (ع) قرار داشت. این سرعت و شتاب در تعیین رهبر و ماجرای سقیفه سبب شد که تصمیم گرفته شده از همان آغاز با کمبود مشروعیت همراه باشد؛ مشروعیتی که به عدم حضور بخش مهمی از جامعه اسلامی که همان حضرت امیر (ع) و بنی‌هاشم بود روی داد. 

اما گروه دوم را همان مسلمانانی تشکیل می‌دادند که در ماجرای سقیفه حضور نداشتند و ولایت و وصایت امیرالمومنین (ع) را پذیرفته بودند یعنی همان اهل بیت (ع) و نزدیکترین یاران پیامبر اکرم (ص). آنها بر این اعتقاد بودند که پیامبر (ص) بار‌ها جانشین خود را مشخص کرده لذا خلافت یک موضوع صرفاً سیاسی نیست و ماجرای سقیفه برخلاف وصیت پیامبر اکرم (ص) شکل گرفته است.

چند هفته پس از رحلت پیامبر (ص) و روی دادن واقعه سقیفه بنی ساعده، ماجرای پس گرفتن فدک از سوی حکومت وقت اتفاق افتاد. موضوع فدک در این مقطع تاریخی، صرفاً یک مبحث اقتصادی و ملکی نبود بلکه یک آزمون قدرت سیاسی به شمار می‌رفت. بازپس‌گیری فدک از حضرت فاطمه (س) نشان می‌داد که حکومت تازه تشکیل شده درصدد آن است که منابع مالی جامعه اسلامی را در اختیار خود قرار دهد و استقلال اقتصادی را از اهل‌بیت پیامبر (ص) ساقط کند و این یک پیام نمادین داشت؛ تصمیم‌گیری در دست ساختار جدید است، نه خانواده پیامبر (ص). 

از سوی دیگر باز پس‌گیری فدک علاوه بر این موضوع، بخشی از سیاست و برنامه جدید حکومت وقت بود که نفوذ سیاسی اهل بیت پیامبر (ص) را محدود کند و به تضعیف جایگاه مدیریتی آنان در جامعه بپردازد. 

در چنین اوضاعی حضرت زهرا (س) پس از اعتراض کتبی و بیانی به خلیفه وقت، وارد میدان شد و خطبه فدکیه را که خطبه‌ای سیاسی، عقیدتی و اعتراضی درباره ریشه سقیفه و تغییر مسیر جامعه بود ایراد کرد. حضرت با این اقدام آشکار کرد که فدک بهانه‌ای بود برای انحراف جامعه و هشداری درباره آینده. صدیقه کبری (س) با ایراد این خطبه، مشروعیت حکومت جدید را به چالش کشید و مردم را وادار به بازنگری درباره تصمیمات سقیفه کرد. خطبه فدکیه در اصل بمانند یک سند سیاسی رسمی ایفای نقش کرد که نشان می‌داد اهل‌بیت (ع) با روند جدید مخالفت دارند و اعتراض آنان مستند و مستدل است.

اکثریت مردم در آن دوران سکوت اختیار کردند. دلیل اصلی این سکوت ترکیبی از ترس از جنگ داخلی، قدرت‌گیری سریع عاملان جریان سقیفه و تلاش برای کوچک جلوه دادن اعتراض اهل‌بیت (ع) بود. در این اوضاع تلاش شد که ماجرای فدک صرفاً یک دعوای اقتصادی نشان داده شود، در حالی ‌که عمق ماجرا کاملاً سیاسی بود.

خطبه فدکیه سه پیام اصلی و سیاسی داشت؛ نخست، اعلام رسمی اختلاف با ساختار جدید و روشن شدن موضع اهل‌بیت (ع)؛ در وهله بعد، تشریح انحراف سیاسی که به تازگی به وقوع پیوسته بود و هشدار درباره تغییر مسیر جامعه اسلامی؛ در پایان ثبت اعتراض برای نسل‌های آینده به گونه‌ای که هیچ جریان سیاسی نتواند حقیقت آن روزها را به ‌طور کامل پنهان کند.

انتهای پیام/381

نظر شما
پربیننده ها