به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، پنجم آذرماه، سالروز بسیج، یادآور ایمان خاموشنشدنی مردمانی است که در سختترین لحظات تاریخ ایران ایستادهاند. همچنین میتواند فرصتی باشد برای بازنگری در معنای ایستادگی دربرابر خطر.
مستند «ثانیههای معکوس» به کارگردانی منوچهر رمضانی که در سومین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار برنده فانوس بهترین مستند بخش «تاریخ انقلاب اسلامی و فتنه ۸۸» شد، روایت لحظهای است که جوهره بسیجیبودن را در تصمیمی پنج ثانیهای آشکار میکند؛ لحظهای میان مرگ و فداکاری که به پنج سال حضور در جبهههای دفاع مقدس گره میخورد.

مستند «ثانیههای معکوس» با صحنهای آغاز میشود که نه در میدان جنگ، بلکه در فضای آموزشی رخ میدهد. گروهی از بسیجیان در حال تمرین کار با نارنجکاند و ناگهان اشتباهی ساده لحظهای پرخطر میآفریند؛ نارنجک بهدلیل خطای پرتاب یکی از نیروها، میان آنان بازمیگردد.
در همین فضا، سرهنگ پاسدار رضا سیاپوش، مردی که فداکاری را از دوران دفاعمقدس آموخته بود، تصمیم میگیرد معنای فداکاری را دوباره تعریف کند. او بهجای عقبنشینی، بهسمت نارنجک حرکت میکند؛ پنج ثانیهای که زندگی و مرگ در آن معنا مییابد و تماشاگر را شوکه میکند.
در بخشی از مستند به روایت همرزمان، هنگامی که نارنجکی ضامنکشیده در میان رزمندگان میافتد همه آنان بدنبال راه فرار و نجات خود هستند اما رضا سیاهپوش بدون تردید برای نجات کسی که نارنجک را پرتاب کرده است، خود بر روی نارنجک میخوابد؛ اقدامی آگاهانه که ریشه در ایمان عمیق و فرهنگ ایثار برخاسته از هشت سال دفاع مقدس دارد.
رمضانی در ساخت این مستند، از این حادثه واقعی پلی به حافظه جنگ زده است. آن پنج ثانیه پراضطراب، پنجرهای به پنج سال حضور در جبههها باز میکند؛ در آن سالها، ایمان و تربیت روحی رزمندگان چنان استوار بود کهدر لحظههای خطر بدون تردید، فداکاری و از جانگذشتگی را انتخاب میکردند.
از روایت فرزند تا جلوههای ویژهمستند
از ویژگیهای شاخص مستند، حضور فرزند رضا سیاهپوش در مستند و روایت پدر از زبان اوست که به فیلم جنبهای واقعی و عاطفیتر میبخشد. حضور و روایت او در مستند، مخاطب را به عمق احساسات نزدیک میکند و بیننده را در حالوهوای خانوادهرضا سیاهپوش قرار میدهد؛ امری که بر جذابیت و تأثیرگذاری اثر میافزاید.
رمضانی کارگردان مستند «ثانیههای معکوس» از منظر تکنیکهای فنی، با بهرهگیری از تصاویر و صحنههای بازسازیشده، ترکیب روایت مصاحبهای و مستند میدانی و نیز گرافیک و تدوین ریتمیک، توانسته است موقعیت احساسی و دراماتیک اثر را تقویت کند. فیلمبرداری با نماهای نزدیک و میزانسنهای محدود، لحظات تنش و اضطراب را برجسته کرده و مخاطب را به درون فضای حادثه میبرد.
همچنین گفتوگوها با همرزمان و پرسنل بیمارستان، مخاطب مستند را متوجه میسازد که این تصمیم ناگهانی، حاصل سالها تمرین ایمان بوده است؛ تربیت بسیجی یعنی آمادگی برای فداکاری حتی بدون پیشزمینه ذهنی و این دقیقاً نقطه تمایز مستند «ثانیههای معکوس» با آثار مشابه است.

این مستند افزون بر روایت مبتنی بر واقعیت، اثری تربیتی برای نسل امروز است. در روزهایی که رسانههای جهانی سعی در تحریف تصویر بسیج و فداکاری دارند، تولید و بازنمایی چنین روایتهایی، حافظه تاریخی جامعه را زنده میکند.
در پایان مستند، ایستادن رضا سیاهپوش در کنار پسرش بهعنوان صحنهای ماندگار نمایش داده میشود؛ مردی که اکنون یک پای خود را از دست دادهاست، اما روحی استوار و لبخندی آرام دارد. گفتوگوها و روایت نهایی، ذهن بیننده را با پرسشهایی درباره مفهوم فداکاری، ایمان و گذشت همراه میکند؛ پرسشهایی که تا مدتها پس از پایان فیلم در ذهن مخاطب باقی میماند. رمضانی، کارگردان این مستند با روایتی موجز نشان داد «ثانیههای معکوس» تنها داستان یک حادثه نیست؛ تلنگری است برای بازگشت به روحیهای که کشور ایران را زنده نگه داشته است.
انتهای پیام/ 121