یادداشت/

رسانه و جایگاه بانوان در غرب و اسلام

رسانه‌ها با استفاده ازشیوه‌های مدرن و پیشرفته نقش مهمی در تعریف جایگاه زن درخانواده و اجتماع دارند
کد خبر: ۷۹۵۹۹۴
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۵ - 26November 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس عصمت دهقانی؛ خانواده به عنوان مهمترین نهاد هر جامعه، ترکیبى از ارزش‌ها، هنجارها، موقعیت‌ها، نقش‌ها وانتظاراتى است که پیرامون یک نیاز اساسى جامعه گسترش مى‌یابد و زن نقش محوری در نهاد خانواده دارد. اهمیت زن و خانواده از آنجایی بیشتر نمایان می‌شود که نهاد‌ها اجزاى تشکیل دهنده جامعه هستند.

رسانه و  جایگاه بانوان در غرب و اسلام
در گذشته، در اکثر جوامع، خانواده‌ها به سنتى بودن خویش مفتخر بودند و تشکیل این نهاد مقدس براساس ازدواج بوده است و هر کدام از اعضا خانواده وظایفی مشخص داشتند.
مردم ما قبل تاریخ، پیشینه تاریخى از خود به یادگار نگذاشته‌اند، به همین دلیل اطلاعات ما درباره گذشته‌هاى اجدادمان محدود و ناقص است. البته با مطالعه مدارک باستان شناسى، (کتیبه ها، سنگ نوشته ها، اشیا کشف شده و ...) و تا اندازه اى با بررسى‌هایی که بر اساس فناورى‌های مدرن و تکنولوژی امروزی شکل گرفته است، مى توانیم حدس بزنیم که زندگى در دوره هاى اولیه چگونه بوده است. 

در جوامع غرب الی الخصوص بعد از صنعتی شدن، با شعار آزادی زن، در حق زنان ظلم‌های فراوانی صورت گرفت و زنان را از جایگاه اصلی خویش دور نگه داشتند و از آنها استفاده ابزاری می‌شود که دراین میان نقش رسانه‌ها بسیارمهم است.. در گذشته تقسیم کار در خانواده، تفاوت‌هاى عمده اى در بین نقش‌هاى زنان و مردان به وجود مى‌آورد. پدر به عنوان مسئول ابزارىِ خانواده، مخصوص تأمین درآمد و تعین سبک زندگى و حیثیت خانواده بود. مادر با احساس زنانگی خود، علاوه بر انجام وظایف همسری در قبال شوهر خویش، به عنوان رهبر و مدیر عاطفی، نقش مستقیم در تربیت فرزندان داشت و انجام کار‌های خانه برعهده او بود.

همسران با کسب تخصص برای انجام کارهاى مختلف، در زنانگى و مردانگى تفکیک می‌شدند. آنها نسبت به همدیگر وابستگى متقابل داشتند تا مشابهت. دلبستگى عاشقانه و جذابیت زنانه بیشتر مورد تأکید بود. علاوه بر این، زنان نقش و وظیفه اصلی خو را همان مادر بودن می‌دانستند.
 نظام سرمایه دارى، با استفاده از تبلیغات رسانه‌ای تغییرات مهمی را براى خانواده به همراه داشت. تعداد افراد خانواده در دوره قبل از صنعتى شدن عمدتاً به وسیله نیاز آن به نیروى کار تعیین می‌شد. 
 الگوى این نوع طبقه متوسط خانواده به تدریج در میان طبقه هاى پایین نفوذ کرد که عمدتاً به عنوان موفقیت رفاه اجتماعى جدید و خدمات پزشکى بود.. 

در حالی‌که اسلام بهترین جایگاه را در خانواده دارد، غرب جایگاه پست و حقیری برای زن و خانواده قائل است. غربی‌ها با استفاده از صنعت سینما و ساخت فیلم‌هایی برخلاف ادعاهایشان مبنی بر حمایت از حقوق زنان، بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به شخصیت زن و بر پیکره خانواده زدند.
 امپراطور رسانه‌ای غرب، تصویری زیبا و دلربا از کشور‌های غربی نشان می‌دهند، به گونه‌ای که برخی در جامعه اسلامی، تصور می‌کنند که در غرب، زن در جایگاه واقعی خود قرار گرفته و در آزادی به معنای حقیقی کلمه به سر می‌برد. 

خداوند زن را مظهر عطوفت، احساس، عاطفه و... خلق نموده است، زن شریف است و باید عزت و احترام و جایگاه او بگونه‌ای حفظ شود که نسلی پاک از دامان او رشد کند،  اما متاسفانه در غرب، برای آنکه منافع عده‌ای سودجو و منفعت طلب تامین شود، بدون توجه به جایگاه واقعی زن، مورد استفاده ابزاری، بی‌حرمتی و بی حریمی قرار می‌گیرد.

منفعت طلبان برای اینکه زنان، به سوء استفاده از خود و ضایع شدن حق خود پی نبرند، با به کار بردن شعار‌های جذاب و زیبا مثل «آزادی زن»، «برابری حقوق زنان و مردان»، «استقال مالی زنان» آنها را فریب می‌دهند. زنان نیز به خیال خود، در آزادی به سر می‌برند. در صورتی که در خیلی از موارد فقط به عروسک خیمه شب بازی دنیا طلبان تبدیل شده‌اند و آزادی برایشان نه تنها سربی بیش نیست بلکه اوج اسارت و حقارت است.
 دنیای استکباری سرشار از جاهلیت، ارزش و اعتبار زن را تا حد ظاهری بزک کرده تنزل می‌دهد. به حدی که زنان را از عوامل جذب گردشگر در نظر می‌گیرند.

از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آن‌چیزی که امروز به عنوان «زن، زندگی، آزادی» در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهن‌شده‌است، برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند و زن‌ها وسیله التذاذ مردان شوند. این نه تنها آزادی زن نیست بلکه اوج اسارت و حقارت او محسوب می‌شود.

 کسانی که در دنیای گمراه تمدّن غربی ادّعا می‌کنند، به اسم دفاع از حقوق بشر زن را از کرامت والای انسانی و مادر بودن خود دور نگه می‌دارند، در حقیقت ظالمین و خائنین به زن هستند. زن را به چشم یک انسان والانگاه نمی‌کنند، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادی او چیست.
 زن را به‌عنوان موجودی که می‌تواند مایه‌ای برای صلاح جامعه با پرورش انسان‌های والاشود نگاه‌کنند، تا معلوم شود که حقّ زن چیست، جایگاه رفیع او کجاست و آزادی او چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل می‌شود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیت آن موثّرند، اما آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه‌کنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدامی‌کند و حقوقش در چیست.
 از زمان صنعتی شدن جوامع اروپایی، در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه‌داران غربی کارخانه‌های بزرگ را راه اندازی کردند و احتیاج به نیروی کار ارزان و کم توقع و کم دردسر داشتند، با هدف پر کردن جیب‌های خود، با شعار «آزادی زن» زن را از داخل خانه ها، به داخل کارخانه‌ها کشاندند؛ و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. 
 ظلمی که در فرهنگ منحط و رو به اضمحلال غربی به زن شده است و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ هنر و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بی‌سابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده است، اما این ظلم عمومی و فراگیر و همه جانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود. نه فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیات هم به زن ظلم کردند. امروزه، در داستان‌ها، رمان‌ها، نقّاشی‌ها، فلیم و سینما، تبلیغات و ... نه تنها ارزش‌های والای زن به کار گرفته نمی‌شود، بلکه بلعکس زن را در پایین‌ترین حد جنبه‌های جنسیتی و زیبایی‌های ظاهری به نمایش می‌گذارند. 

غرب در قالب تکریم و شعار‌های فریبنده و جذّاب، به زن اهانت می‌کند؛ یعنی یک برخورد منافقانه با زن دارد. از یک سو با تبلیغات گسترده و متنوّع، خود را طرفدار حقوق زن نشان می‌دهند و از گرایش‌های فمینیستی حمایت می‌کنند و در کنار اینها احکام اسلام را درباره زنان به چالش می‌کشند و یا به سخره می‌گیرند و اقدام به شبهه پراکنی و ایجاد سئوال و ابهام در اذهان عمومی به خصوص نسل جوان می‌نمایند تا اسلام را مخالف حقوق زن و حبس کننده زن در خانه نشان دهند! از سوی دیگر، خودشان به گونه‌ای شخصیت زن را لِه می‌کنند و مورد بی‌حرمتی قرار می‌دهند که در تاریخ، کم نظیر است. آنها اسلام را متّهم به زورگویی نسبت به زنان در باب مسئله حجاب می‌کنند و خواستار این هستند که زنان، خودشان حجابشان را انتخاب کنند؛ اما این در حالی است که خودشان، با مَنشی زورگویانه و بی‌منطق و خصمانه در دانشگاه‌های اروپا، حجاب را از سر دختران و زنان مسلمان بر می‌دارند و حتی قانون منع حجاب و پوشش در دانشگاه‌ها و اماکن دیگر را تصویب می‌کنند! اینها که خودشان را طرفدار حقوق زنان معرفی می‌کنند و ادعای آزادی زنان را دارند، پس چرا به حقوق زنان و دختران مسلمان احترام نمی‌گذارند؟! دائماً دم از آزادی زن می‌زنند، اما به آن عمل نمی‌کنند. 
در دنیای غرب، آزادی به معنای نادرست و مضرّ آن است - یعنی آزادی از قید و بند‌های خانوادگی، آزادی از نفوذ مطلق مرد، آزادی از حتّی قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان در آنجایی که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گیرد - نه آزادی به معنای صحیح آن- از جمله مباحثی که در دنیای غرب زده مطرح می‌شود می‌شود، مسئله آزادی سقط جنین است، که این نکته بسیار مهمّی است و با اینکه ظاهرساده و کوچکی دارد، اما باطن بسیار خطرناک و سهمگینی در این سخن مضمر و مندرج است. این، وسیله و شعار و مطالبه‌ای است که در غرب غالباً مطرح می‌شود؛ لذا می‌گویند نهضت آزادی زنان. در نظام صحیح، در یک مطالبه و مبارزه صحیح، هدف نمی‌تواند این معنای وسیعی باشد که یک بخش آن قطعاً مضرّ است.

یکی از مظاهر تضیع حقوق زن در غرب، ارتباط آزاد بین زن و مرد می‌باشد که در قالب شعار‌های زیبا و فریبنده از جمله، تساوی حقوق زن و مرد، آزادی زن و مرد و... مطرح می‌شود. متاسفانه برخی‌ها، خام این شعار‌های رنگین و باظاهر زیبا می‌شوند و دل به این افکار و منطق غلط می‌بندند و حتی از آن دفاع می‌کنند.

غربی‌ها با دور کردن زن از محیط خانه و خانواده بزرگ‌ترین ظلم‌ها را در حق آنان روا داشته‌اند و آرامش و امنیت را از زنان گرفته‌اند.

بحران خانواده در غرب جدی است. در اغلب کشور‌های اروپایی بیش از نیمی از بچه‌ها از مادران مجرد و خارج از ازدواج رسمی متولد می‌شوند و این آمار روز به روز درحال افزایش است. در آمریکا هم درحالی‌که تا سال ۱۹۸۰ سهم تولد نوزادان از مادران مجرد ۱۸درصد بود طبق آخرین آمار منتشرشده در سال ۲۰۲۳، این آمار به ۴۰درصد افزایش یافته است.
بخشی از این نوزادان ماحصل روابط آزاد و بخشی دیگر به‌واسطه تجاوز خشونت آمیز و اجباری به زنان به دنیا می‌آیند. 

با وجودی که در دین مبین اسلام ارزش زن از ارزش و اعتبار بسیار بالایی برخوردار است و آیات و روایات فراوانی در مورد تکریم مقام مادر و همسر وجود دارد، در دنیای غرب به زن به عنوان یک ابزار و وسیله لذت جویی و تمتتع برای مردان هوس باز نگریسته می‌شود. با شعار آزادی زنان آنها را به بند اسارت نفسانی کشانده و از ارزش و اعتبار واقعی خویش دور می‌کنند.
با صنعتی شدن جوامع غربی، دنیا طلبان مال اندوز، با استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان قیمت آنها را از کنج خانه به بازار کار کشاندند و این مسئله نقش مهمی در کاهش تعداد فرزندان، روابط نا مشروع، استفاده نا درست از توانمندی‌ها و ظرافت زنان و تغییراتی در وظایف زنان و مردان در خانوده داشت.
در جوامع غربی، در دادبیات، هنر، سینما، تبلیغات و رسانه‌هایشان زن در پایین‌ترین حد نسبت به جایگاه خود قرار دارد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار