به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، وقتی با «ناصر شفق» تماس گرفتیم و موضوع نشست سینماگران را مطرح کردیم، پیشنهاد داد که این کار را نکنیم. شفق می گفت اینطور نشست هایی اغلب به تعارف می گذرد و نتیجه خاصی هم ندارد. نظرش این بود که چند دانشجو بیایند و او را به چالش بکشند. اصرار داشت که بحث هایمان خنثی نباشد و به قول خودش، جوری گفتگو کنیم که اگر حضرت آقا این مصاحبه را خواند، لبخند رضایت بزند.
شفق یک مرد همه فن حریف است. رزمنده، سینمایی، فوتبالی و این اواخر هم مشاور فرهنگی و اجتماعی. چندماهی در اسپانیا زندگی کرده که خانمش به خاطر این که از کوچه های آنجا صدای اذان به گوش نمی رسد، خواسته که به ایران برگردند و بروند همان دهات خودشان! البته دوری از مادر هم بی تاثیر نبوده در این تصمیم گیری. دستی هم به قلم داشت. مدیرمسئول یک نشریه در حال حاضر و نویسنده چند مقاله درباره عظمت شهید باکری و نقمت عطاءالله مهاجرانی.
گفتگوی ما با بنیانگذار انجمن سینمای دفاع مقدس، مدیرعامل خوشنام باشگاه تراکتورسازی تبریز و یکی از فاتحان خرمشهر، چهارساعت طول کشید. در طول این چهارساعت درباره مسائل مختلفی صحبت شد. انگار ما در مقابل چند نفر نشسته بودیم. هر کدام هم متخصص و صاحب نظر. با افرادی اینچنینی مصاحبه گرفتن سخت است. خصوصا اگر خودش بخواهد که چالشی صحبت کند و از پشت پرده ها حرف بزند. برای خواندن بخش نخست این گفتگو می توانید اینجا را بخوانید.
دفاع پرس: جشنواره ای به اسم فیلم فجر به وجود آمد که در این جشنواره قرار بود انقلاب اسلامی نمود پیدا کند. بخش اعظم این جشنواره به انقلاب، جنگ و مسائل بعد و قبل از آن که سازندگی و دولتهای مختلف را شامل می شد، می پرداخت. قرار بود با نگاهی متعالی فیلم ها ارزش گذاری شوند و به آن ها جایزه داده شود. در بخش بین المللی نیز با همین نگاه قرار بود فیلم سازان مستقل مطرح شوند؛ ولی این جشنواره تغییر پیدا کرد و امروز چه جایگاه داوران و چه شرکت کنندگان تبدیل به محلی برای کسانی شده است که گاهاً حتی در مقام نظر نیز علاقه ای به انقلاب ندارند و کسانی که دغدغه انقلاب را دارند جشنواره دیگری را به نام عمار طراحی می کنند (که در این مجال نمی خواهیم به آن بپردازیم). سوال این است چه اتفاقی افتاد که جشنواره ای پس از سی و چهار دوره این قدر از هدف اولیه دور می شود. دلیل آن چیست؟
شفق: من واقعاً خیلی دلم می خواهد به عنوان کسی که در این عرصه تجربیات بسیاری زیادی را داشته ام آن را به نسل جوان منتقل کنم ولی حتی جایی برای حرف زدن پیدا نمی کنم. بنده اولین دبیر جشنواره تئاتر بعد از انقلاب و اولین طراح جشنواره فیلم بعد از انقلاب هستم که اعتقاد داشتم سینمای جمهوری اسلامی باید شکل بگیرد و یکی از مهمترین راه های شکل گیری آن برگزاری جشنواره هاست.
امروز ما می توانیم نام جشنواره را بر زبان بیاوریم و به نظر خودمان حرف قبیحی را به زبان نیاورده ایم اما در آن زمان حتی بر زبان آوردن لفظ جشنواره جُرم بود و گناه داشت. اول برای نام جشنواره ها لفظ سوگواره را برگزیدیم و گفتیم سوگواره خیلی بد می شود؛ گفتیم در اولین یادواره تئاتر انقلاب اسلامی در سال 1361 با پیام مقام معظم رهبری که آن زمان رئیس جمهور بودند که یکی از متون ادبی شاهکار در خصوص هنر است کار را شروع کردیم.
پیام مقام معظم رهبری به اولین جشنواره تئاتر بعد از انقلاب چنان هنر متعهد را ترسیم کرد که من همچنان پیامی به قوت آن جشنواره در هیچ کجای کشور از هیچ مسئولی نشنیدم. وقتی به دیدن کیومرث صابری(گلآقا) آمدم من جوانی بیست ساله بودم که هنوز محاسن نداشتم، ایشان با لهجه قشنگ شمالی من گفتند:« دبیر این جشنواره کیه؟ گفتم: من. گفتند: بچه جان! شما تا به حال تئاتر دیدید؟» من از سال 57 شروع کردیم به تئاتر ساختن و همزمان با پیروزی انقلاب در شهر خوی(استان آذربایجان غربی) تئاتری ساختیم به اسم «قصه ملت ما» و بعد تئاتر «ابوذر» و «حدیث عشق» را کار کردم که به عنوان نمایشنامه نویس برتر کشور شناخته شدم.
اولین های جشنواره ها را من برگزار کرد. جشنواره تئاتر 4دوره، جشنواره کودکان 3 دوره در مهاباد و سنندج که در مهاباد به یاد شهید علیرضا رحیمی و مهدی طحانیان 2 نوجوانی که خبرنگار خارجی وقتی برای مصاحبه رفته بود گفته بودند ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است. ما جشنواره را به یاد آن ها برگزار کردیم و وقتی که جشنواره بعدی را در سنندج در اوج فعالیت های ضد انقلاب برگزار می شد سالن تئاتر ما را منفجر کردند. اولین جشنواره تئاتر جنگ را در سال 1365 در کرمانشاه دبیری کردم. بنیان گذاری جشنواره های فیلم دفاع مقدس کار بعدی من بود که سپس طراحی جشنواره فیلم وحدت را انجام دادم که در تبریز برگزار شد که آن جشنواره را به وزارت ارشاد گزارش دادیم تعجب کردند که مگر می شود جشنواره برگزار کرد! این زمینه جشنواره تئاتر فجر و فیلم فجر شد، طوری که از الف تا ب جشنواره تئاتر فجر را خودمان انجام دادیم.
دفاع پرس: شما چه کاری کردید که جشنواره های برگزار شدهی شما انقلابی ماند. حضور افراد خاص با جهت گیری های مختلف، در آن دوره چطور موجب تحریف جشنواره ها نشد؟ برنامه ریزی خاصی داشتید؟
شفق: به نظرم فضاسازی مهمترین ساخت آثار متعهدانه است، فضا سازی است که یک فیلم را بالا و پایین می آورد و بلاخص هوشیاری و هوشمندی مدیران که بی هنران را به این عرصه راه ندهند. در آن زمان مشخص بود چه کسانی فیلم خوب می سازند. می گفتیم هر کسی فیلم خوب می سازد نیازی نیست فیلم نامه او خوانده شود. شورایی داشتیم که مشورتی بود و به فیلم سازان نظر می داد که اگر به فیلم ساز نظر می داد و ممکن بود اصلاً به آن گوش ندهند و برای ما این مسئله مهم نبود. اعتبار فیلم ساز برای ما مهم بود. مگر می شود به یک مجتهد گفت چرا شما این فتوا را گفته اید؟ یک فیلم ساز خالق یک اثر است کسی حق ندارد به او امر و نهی کند. از زمانی که مسئولین -که نکته پرگار دایره امکان هستند- در فیلم ها دخالت کردند وضعیت فیلم ها بد شد.
ما برای ساخت فیلم آژانس شیشهای باید به نیروی انتظامی جواب می دادیم که چرا این فیلم را ساختیم. چرا که این فیلم وهن جمهوری اسلامی است. می گفتند آن جا که شخصیت حاج کاظم، سرباز را با یک حرکت خلع سلاح می کند وهن جمهوری اسلامی است و به امنیت کشور توهین شده که باید دفتر شما تعطیل شود. ما گفتیم این یک فیلم انقلابی است ولی آنها می گفتند نباید اکران شود. ما برای این فیلم چک برگشتی داشتیم چون آنها می خواستند در کار ما خلع ایجاد کنند و حکم جلب ما را بگیرند. امیر لطفیان فرمانده وقت نیروی انتظامی وقتی فیلم را دید گریه کردند و گفتند به تک تک سازندگان فیلم پاداش تعلق می گیرد.
در دوره ای که نام بردن از جشنواره جرم بود جشنواره فجر، تعالی بخش سینمای ایران بود. همه سینماگران دور هم جمع می شدند و این سینما را بال و پر می دادند و قوت می گرفت ولی چون به طور کلی همه در هویت تعالی بخشی بودند و مدیران کارشان را بلد بودند سینما طوری شکل می گرفت که سینمای متعهد بالا می آمد و فیلم های که «الف» می گرفتند فروش خوبی می کردند و فیلم هایی که «ج» و «د» می شدند از هستی ساقط می شدند. ارزیابی این فیلم ها را ارشاد با مشارکت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس انجام می داد.
بسیاری از فیلم سازان«ج» دور هم جمع شدند که چرا دستگاه های فرهنگی باید «الف» و «ب» به فیلم ها بدهند. این اولین پایگاهی بود که این گام سست شد؛ گاهاً بچه حزب اللهی های که فاقد هنر بودند و هیچ گاه فیلم ساز نشدند هم در این جمع بودند.
هیچ فیلم ساز بدی نداریم؛ هنرمندان نزدیکترین افراد به خداوند عالمیان هستند. اندازه از جوی آب پریدن می توانند از بد به خوب و از خوب به بد تبدیل شوند. به دلیل اینکه خداوند اینقدر رحمان و رحیم است که به یک اشاره شکستن دل و دانه اشکی که از چشمی می لغزد می تواند دست آدم را بگیرد؛ هنرمندان دلشان لبریز از این تحول است که هر لحظه می توانند تازگی داشته باشند.
این تازگی است که دانه مهربانی را در بستر دانایی و زیبایی می کارد. هنرمند هر لحظه می تواند متولد شود و از پرواز روحی که می تواند داشته باشد و به همین خاطر اگر در یک جامعه هنرمند به درستی قدر بیند این تازگی در تازگی برای او لذت بخش خواهد شد و وقتی که هنرمند با تمام توان کوشیده و کارش را انجام داده و بی مهری می بیند افسرده می شود.
دفاع پرس: شما به دو موضوع اشاره کردید. اول اینکه هنرمندان بی مهری دیده اند و همین امر باعث نزول سینمای ایران شده است و به طور موردی جشنواره فیلم فجر را بررسی کردیم. دومین نکته یا بهتر است بگوییم برداشت ما این بود که گروه «ج» و «د» دور هم جمع شدند تا این حصار را باز کنند و فضایی که ایجاد شده بود را بشکنند. شما عقیده دارید که امروز هم این دو گروه جشنواره فجر را به دست گرفتند و در صدد تغییر آن برآمدند؟
شفق: برداشت درستی داشتید. جشنواره فجر محل بروز اختیار انسانی در جهت تعالی انسان بود. فیلم ها تازه به تازه می آمدند، چون دولت یارانه می داد ساخت فیلم خیلی ارزان تمام می شد. در حد بسیاری اندکی اگر کارگردان، تهیه کننده و مدیر تولید دستمزدشان را روی هم می گذاشتند می توانستند یک فیلم تولید کنند. ستاره ها هم دستمزدهای آنچنانی نداشتند چون ستاره ای وجود نداشت و کسانی مثل شهید آوینی آمدند که اوج سینمای مستند را غنا بخشید.
دفاع پرس: شما علاوه بر دو موردی که مطرح کردید ضعف جریان حزب اللهی را دلیل انحراف جریان جشنواره فجر از آرمان و اهداف هایش می دانید؟ این را چطور توجیه می کنید؟ جریانی که خودش را حزب اللهی می داند و وفادار به انقلاب است اما باعث انحراف در زمین بازی خود شده است.
شفق: من اسمش را حزب اللهی نمی گذارم. چرا که حزب اللهی کار ضعیف انجام نمی دهد، کسی که مدعی حزب اللهی بودن است اوج خلاقیت و زیبایی شناختی را دارد. سوء استفاده گرها حزب اللهی نیستند و نباید باشند. با پدیده بد حجابی چه کسی بد برخورد می کنند؟ با پدیده بدحجابی بچه های نسل اول انقلاب بد برخورد نمی کنند چون در زمان جنگ زمانی که حضرت امام(ره) حکم جهاد دادند آن ها به جنگ رفتند. آن ها خیلی خیلی بلند افکارند و با بدحجاب برخورد خیلی درستی انجام می دهند. به آنها فوش نمی دهند و تحقیر نمی کنند. حزب اللهی یعنی اوج خوبی ها و اوج تقدیس انسانی؛ حزب الله هیچ گاه بی ادب نمی شود.
وقتی می بینم کسی که جنگ ندیده است بدترین برخورد را با مخالفش انجام می دهد می فهمم که او ناآگاه است در حالی که سخت است که اینقدر خوب باشیم و بوی خوش بهشت بدهیم که آن بی حجاب وقتی شما را ببیند عاشق شما شود.
دفاع پرس: آقای شفق خیلی طبیعی است که یک قشری در جامعهی ما بی حجابی را دهن کجی به کشور می دانند و نهایتاً با کسی که قانون را رعایت نکند و کار غیر قانونی انجام می دهد برخورد می شود.
شفق: دلیل دهن کجی در درون خودمان است. اگر در درونمان انسان های صالح پرورش پیدا کند موج بلند و نور درخشان این ها بدی ها را از بین می برد. اول انقلاب اگر قبل از ما خانمی سوار تاکسی بود ما سوار آن تاکسی نمی شدیم؛ می گفتیم بوی عطر آن در ذهنمان می ماند و باعث گناه می شود. چرا؟ چون یک موجی برای ما ایجاد شده بود؛ هیچ موقع هم برخورد بد هم نمی کردیم.
به قول حضرت شهریار که من یکی از لحظات شیرین زندگیم زمانی بود که در محضرایشان بودم و ایشان یک شعری را به زبان آذری برای من گفته است. که از من به شما آرتیستها سلام. شهریار خیلی من را دوست داشت. گفتند هر چیزی که از دل برآید بردل نشیند و جمله گفتند که «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دارد.» شهریار گفت می دانی چرا این شعار همه گیر است؟ «چون هیچ کس آن را با زبان نمی گوید و با تمام وجود آن را فریاد می زند».
ما ابزاری به نام هنر داریم که می تواند همه برخوردهای سخت و خشن را تبدیل به لطافت و ملاحت کند. چرا ما روی این کار سرمایه گذاری نمی کنم. چرا فکر می کنیم با بی هنری می توانیم در عالم هنر حضور داشته باشیم و تاثیر بگذاریم. شما فیلم مادر علی حاتمی را دیدید؟ آیا حاتمی فیلم ساز دفاع مقدس بود؟ ایشان بسیاری از فیلم های خوب تاریخ سینمای ایران را ساختند. وقتی اسم مادر به میان می آید یاد لحظه ای می افتیم که در این فیلم اکبرعبدی چادر مادرش را می بوسد و هر جایی باشید یاد مادرتان خواهید افتاد. مادر عصاره همه خوبی هاست، فیلمی که بتواند من را به مادرم وصل کند با شنیدن اسم آن گریه می کنم. نمی شود مقام مادر را الکن بیان کرد؛ مادر اوج فخر انسان است. علی حاتمی فیلم ساز متعهد ما این فیلم را ساخته است.
ما در جمهوری اسلامی امروز در خواب غفلتیم. به فکر این هستیم که فلانی چکار کرد تا او را بر زمین بزنیم در حالی که همه ما ایرانی هستیم و مسلمان، شیعه، سنی، یهودی، مسیحی و زرتشی کشورمان ایران است و برخی ها در دنیا می خواهد ما را زمین بزنند و ما می خواهیم سربلند کنیم. ما باید بتوانیم مرزهای فرهنگیمان را گسترش دهیم؛ فیلم هایی بسازیم که دنیا را تکان دهد و می توانیم.
دفاع پرس: شما فرمودید در این سینما یک جریان فاسد و رانتی وجود دارد که می تواند میز و صندلی را هم از زیر دست مسئولین بکشید. این قدر هم قدرتمند است...
شفق: اینها وزیر و مدیر صدا و سیما را هم می توانند سرنگون کنند.
دفاع پرس: اجازه دهید سوالم را واضح تر توضیح دهم. چرا نباید با این گروه قدرتمند و مافیایی که شما قائل به آن هستید، برخورد شود؟ فکر نمی کنید که با اینطور افرادی اگر برخورد نشود می توانند با این قدرتی که دارند جامعه را به فساد بکشانند. چطور شما معتقدید با این گروه نباید به صورت قهرآمیز و تحکمی برخورد کنیم؟ آیا مدارا با این گروه، راه را برای ادامه ی فعالیت های خطرناکشان باز نمی کند؟ ما با این وضعیت چطور می توانیم فیلم بسازیم؟
ما می توانیم فیلم بسازیم چون ما اصولاً برای آنها فیلم نمی سازیم بلکه برای توده های مردم فیلم می سازیم. دشمن امروز به درستی توده ها را در اختیار گرفته است. هزاران شبکه های ماهواره ای وجود دارد پس ما باید خودمان و عالم خودمان را قوی کنیم. درگیری مسیر اشتباهی است که دشمن به ما نشان می دهد؛ آن ها دوست دارند ما خشونت به خرج دهیم و ما را خشن جلوه دهد. آن ها الگوسازی می کنند و ایده و اندیشه و آینده ما را می دزدند.
من وقتی می بینیم تلویزیون ما فیلمی را در دنیای غرب نشان می دهد از هالیوود که ارتباط یک زن و شوهر را که همدیگر را درک متقابل می کنند و با بهترین شیوه بیان و بهترین کارگردانی ارتباط گسسته شان پیوند می خورد و فیلم خودمان را می بینیم که 4فیلم ضعیف که با لودگی می خواهد پیوند خانواده ایجاد کند معلوم است که جذب آن می شوم تا سینمای ایران. چرا این شکل گرفت؟ بخاطر اینکه نمی توانند هنرمند را جذب کنند و صدا و سیما به قدری سنگین می شود که فقط بودجه آن خرج هزینه کارکنان می شود و در تولید هزینه نمی شود.
سپاه در زمان جنگ به دلیل سبک بودن قوی بود. دستور می دادند تا دو هفته آینده برای عملیات یک تیپ تشکیل دهید؛ دو هفته بعد تیم عملیات انجام می داد. اگر امروز به یک سازمان دستور بدهند یک تیم تشکیل دهد باید دو سال برنامه و سازمان آن را بنویسند. صدا و سیما می تواند چون تنها رسانه ای است که می خواهد بر اساس معنویت حرکت کند و تمام دنیا می خواهد این معنویت را بزند. صهیونیسم بین الملل، آمریکای جهان خوار، اروپای جهان خوار، چین جهان خوار. هر کجا منافع ملی خودشان را دنبال می کنند.