به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، نظام سلطه برای رسیدن به منافع استعماری خود، همواره بر چند اصل تکیه داشته است. مهمترین مولفههای نظام سلطه برای تاثیرگذاری بر ملتها و زمینهسازی برای ایجاد ساختاری همسو با خواستههای خود، جریانسازی سیاسی همزمان با دلسرد ساختن مردم از نظام حاکم ونیز کمرنگ کردن و در صورت توان حذف و حتی تبدیل ارزشها به ضد ارزش میباشد.
غرب در حوزه سیاسی با حمایت از جریانهای خاص و حمایتهای مالی و تبلیغاتی از آن، کشور را به سمت فضای دوقطبی و چند قطبی سیاسی پیش میبرد تا در نهایت در فضای غبارآلود سیاسی و امنیتی بتواند کشور هدف را تضعیف و یا به جنگ داخلی سوق دهد تا در نهایت، سلطه آرام و کم هزینه بر کشور را اجرایی سازد. براین اساس غرب همواره از پیاده نظام داخلی برای فضای بحرانی استفاده کرده و با نقاب آنها برای مطالبات خود گام برمیدارد.
در حوزه ارزشها نیز غرب طرح حذف وحدت ملی و تعصب داشتن نسبت به تمامیت ارضی در مردم کشور هدف را در پیش میگیرد، که قومگرایی به جای ملیگرایی و نیز بیتفاوت ساختن مردم نسبت به حضور بیگانگان در کشور را اجرا میسازد. آنها غرب را ناجی ملتها برای رهایی از بحران معرفی میکنند و چنان عنوان میکنند که روابط و نزدیکی با غرب تنها راه ملتها میباشد و برای رسیدن به اهداف باید به غرب وابسته بود.
به عبارتی ملیگرایی و اصل، ما میتوانیم را حذف و نوعی سرخوردگی و ناتوانی را به جامعه تزریق میکنند.
همزمان با این مقوله حذف ارزشهای دینی و اسلامی و حتی ارزشهای سایر ادیان را با فرقهسازی و یا حذف اصول دینی در پیش میگیرند. تهی شدن جامعه از دین مساوی با مادیگرایی و تبدیل شدن زندگی افراد به سرمایهداری و زندگی فردی به جای جمعگرایی میباشد که فروپاشی اخلاقی و معنوی جامعه را به همراه دارد.
از پیامدهای این نگرش، سلطهپذیر شدن جوامع برای رسیدن به منافع مالی و تضعیف آنها در برابر فشارهای خارجی از تحریم اقتصادی گرفته تا تهدید نظامی را به همراه دارد. بر همین اساس نیز غرب همواره زندگی مادی را ترویج و ادعای جدایی دین از سیاست را مطرح کرده است.
نمونه عینی این رفتارها را در فتنه ۸۸ میتوان مشاهده کرد. غرب تلاش دارد تا با بهرهگیری از پیادهنظام داخلی و فضای سنگین رسانهای و حمایت خارجی با کمترین هزینه بیشترین دستاورد را در حوزههای ملی و دینی ایران کسب نماید تا در نهایت به آرزوی دیرینه خود یعنی نابودسازی انقلاب اسلامی ایران و سلطه بر کشورشان را محقق سازد.
در حوزه جریانسازی سیاسی برای ایجاد شکاف سیاسی در کشور و تقسیم جامعه به موافق و مخالف نظام اسلامی، تلاش کردند تا مدلی را که در اوکراین، گرجستان به عنوان کودتای رنگی اجرا کرده بودند بهره گیرند.
سرنگونی انقلاب اسلامی مردم ایران و تشکیل دولت برآمده از دیدگاه غرب نظیر آنچه در کشورهای عربی ایجاد کردهاند، محور این تحرکات بوده است. در حوزه ملیگرایی نیز گسست وحدت مردم و بیتفاوت کردن آنها به آرمانهای انقلاب، محور اصلی تحرکات غرب بوده به طوری که آنها با ایجاد شعارهای انحرافی تلاش کردند تا ا صول سیاست خارجی ایران را تحتالشعاع قرار داده و حتی آنها را به ضد ارزش تبدیل نماید. هدف آنها صرفا حوزه داخلی ایران با محوریت برهم زدن انسجام ملی در حوزه آرمانها و رفتارهای جهانی نبوده بلکه غرب به دنبال تخریب جایگاه منطقهای و جهانی ایران بوده است.
آنها سعی کردند تا ایران را جدا شده از مقاومت معرفی نمایند تا موقعیت ملت ایران در جهان به عنوان الگوی ضد امپریالیسم و آزادیخواه را متزلزل سازند. نکته مهم در سیاست غرب را حذف ارزشهای اسلامی و دینی به عنوان شاخصه اصلی ملت ایران تشکیل میداد. ترویج روزهخواری در ماه مبارک رمضان در فتنه ۸۸ و یا فضای منفیسازی در نماز جمعهها و در اوج این حرکت ضد اسلامی، فتنهانگیزی در عاشورای ۸۸ بوده است.
شکست طرح دشمنان
هر چند که غرب تلاش کرد تا از تمام ابزارها برای تحقق اهداف ضد اسلامی و ضد ایرانی در قالب فتنه ۸۸ بهره گیرد اما در نهایت بصیرت و آگاهی ملت ایران این سناریو را با شکست مواجه ساخت.
اوج عظمت حرکت ملت ایران را در حماسه ۹ دی میتوان مشاهده کرد. ملت ایران در آن روز با حضور میلیونی و سر دادن فریاد اسلامخواهی از یک سو بر وحدت ملی و یکپارچگی خویش تاکید و واهی بودن ادعاهای غرب مبنی بر شکاف در جامعه ایران را به ا ثبات رساند. از سوی دیگر با وحدت خویش بر مقابله با فتنهگران و حمایت از انقلاب و ولایت، سناریوی چند دستگی سیاسی در ایران را با شکست همراه ساخته و بر وحدت در تحقق آرمانهای انقلاب با تکیه بر اصل حمایت و فرمانبرداری از ولایت فقیه تاکید نمود.
نکته مهم در حماسه ۹ دی نگاه ارزشی و دینی ملت ایران بود. چنانکه اشاره شد غرب به دنبال طرح جدایی دین از سیاست در ایران بود و برای این طرح نیز از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. ملت ایران در حماسه ۹ دی عدم جدایی دین از سیاست را قاطع مورد تاکید قرار دادند و اعلام داشتند که هرگز حاضر به کنار نهادن ارزشها و اعتقادات دینی به خاطر مسائل سیاسی نبودهاند بلکه همواره پیوند دین و سیاست را امری ضروری میدانند.
بیبصیرتی و رویکرد سیاسی بدون اخلاق و دینمداری، زمینهساز فتنهای شد که غرب از آن به عنوان ابزار قدرت بهرهگرفت تا ضمن تخریب فضای داخلی کشور، بر تضعیف موقعیت ایران در مذاکرات هستهای بپردازد و جهانیان اذعان دارند که حضور ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ۱۳۸۸ برتری ایران در مذاکرات هستهای را به همراه داشت در حالی که فتنه ۱۳۸۸ عملا این ظرفیت را از ایران گرفت و غرب را بار دیگر در توهم باجگیری از ایران به بهانه ضعف درونی و انسجام ملی فرو برد.
اما با تمام اینها، مردمان مسلمان و انقلابی ایرا اسلامی با خلق حماسهای ماندگار در ۹ دی ۱۳۸۸ بار دیگر وحدت و یکپارچگی دین و سیاست را مورد تاکید قرار دادند و با بصیرت در برابر دشمنان قرار گرفتند.