راهبرد "نفود" توطئه جدید دشمن؛

دشمن با دیپلماسی نرم بدنبال "نفوذ" در کشور است

عبارت دیپلماسی عمومی در حوزه مطالعات روابط بین‌الملل اصطلاحی است که در دهه 1960 عمدتاً برای توصیف جنبه‌های جدید دیپلماسی بین‌المللی رایج شد.
کد خبر: ۸۷۴۹۴
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۷ - 14June 2016

دشمن با دیپلماسی نرم بدنبال

به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع پرس؛ اصطلاح دیپلماسی عمومی نخستینبار در سال 1965 در امریکا توسط الموند گولیون، رئیس مدرسه حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتز  به کار گرفته شد و عبارت است از ارتباطات معطوف به منافع ملی یک کشور از طریق ارتباط با مردم خارج از مرزهای جغرافیایی. با این تعریف، مسائلی از قبیل اعزام دانشجو به خارج، پذیرش بورسهای تحصیلی، خبرنگاران اعزامی، فرآیند ارتباط میان فرهنگی، برگزاری انواع جشنوارههای هنری، همایشها و سمینارهای فرهنگی و پخش برنامههای دیداری و شنیداری حتی ایجاد سایتهای اینترنتی همه و همه در حوزه دیپلماسی عمومی قابل بحث است.

قدرت نرم

از جمله مفاهیمی که رابطهای نزدیک با مفهوم دیپلماسی عمومی دارد، قدرت نرم است. دیپلماسی عمومی از ظرفیتها و مؤلفههای قدرت نرم استفاده میکند تا اهداف خود را به پیش برد که مهمترین هدف آن تأثیرگذاری بر رفتار سایر دولتهاست. اصطلاح قدرت نرم نخستینبار توسط ژوزف نای  مطرح شد. وی در سال 1990 کتابی با عنوان "مرز رهبری" منتشر ساخت که در آن به پرورش مفهوم قدرت نرم پرداخت.

از دیدگاه نای، قدرت نرم توانایی به دست آوردن آنچه مورد نظر است از طریق جذابیت و نه اجبار و تهدید یا تطمیع و رشوه تعریف میشود. در واقع مفهوم قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ و تأثیرگذاری در رفتار دیگران برای گرفتن نتیجه مطلوب تلقی میشود و راههای مهم آن برای تأثیرگذاری شامل متقاعد کردن از طریق جذابیت است. شخصی که اقتدار، ثروت یا شخصیت جذابی دارد، قدرتمند خوانده میشود. توانایی شکلدهی به ترجیحات مخاطبان به سرمایهای همچون شخصیت جذاب، فرهنگ، ارزشها و سازمانهای سیاسی و سیاستهایی که دارای مشروعیت و اعتبار اخلاقی هستند، نیاز دارد. اگر رهبری بتواند ارزشهایی که دیگران مایل به پیروی از آنها هستند را ارائه دهد، آنگاه رهبر برای رهبری، هزینهای کمتر خواهد پرداخت. توانایی اغواگری همیشه مؤثرتر از اجبار است و ارزشهایی همچون دمکراسی، عدالت، حقوق بشر و فرصتهای فردی برای تحقق امیال اغلب انسانی بسیار جذاب هستند.

دیپلماسی عمومی به موازات دیپلماسی سنتی یکی از ابعاد مهم دیپلماسی خصوصا در عصر جهانی شدن اطلاعات است. میتوان گفت مربع این دیپلماسی از ٤ اضلاع  ذیل تشکیل شده:

١- گفتگوی مستقیم مسئولین  کشور الف با مردم کشور ب از طریق رسانههای کشور الف و ب

٢- ارتباطات متنوع فرهنگی بین دو کشور الف و ب

٣- ارتباط هدفمند بخش دولتی و خصوصی و شرکتها و نخبگان دو کشور الف و ب

٤- انتقال دادهها و اطلاعات صحیح و ایده آلهای کشور الف  به مردم کشور ب از طرق  فوق؛

برخی از محققین حوزه دیپلماسی عمومی مانند سیگنیتزر (Signitzer)، دیپلماسی عمومی را به سخت و نرم تقسیم بندی کردهاند:

١- دیپلماسی عمومی سخت، استفاده از اطلاعات، برای متقاعد کردن افکار عمومی کشور ب و نفوذ در افکار عمومی آن است. هدف این جنبه از دیپلماسی عمومی، توضیح یا دفاع از یک موقعیت یا موضع مستحکم کشور الف یا رفتار کشور الف نزد افکار عمومی کشور ب است. دیپلماسی عمومی سخت جنبههای کوتاه مدت دارد. بحث نفوذ که اخیرا و بعد از توافق هستهای با 1+5  توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی هشدار داده شد، به این جنبه از دیپلماسی عمومی بر میگردد. بعنوان مثال آمریکا تلاش میکرد در دوره جنگ سرد، در اروپای شرقی یک شبکهای از دوستان آمریکا را از طریق مراکز فرهنگی آمریکا، تبادلات علمی، دانشگاهی و فرهنگی با هدف بهره برداری در راستای منافع سیاسی این کشور توسعه دهد.

جورج بوش نیز در سال ٢٠٠١ در زیرمجموعه  وزارت خارجه آمریکا بخش دیپلماسی عمومی را ایجاد کرد و شارلوت بیرز یک متخصص امور تبلیغات را در راس آن قرار داد. از جمله اقدامات بیزر تهیه ویدئوهایی در مورد آزادی مذهبی در آمریکا بود که نشان میداد مسلمانان آمریکا نیز از این آزادی مذهبی برخوردارند. او همچنین رادیویی نیز به زبان عربی برای مردم عراق و افغانستان ( با تمرکز بر طالبان) راهاندازی کرد و تلویزیونی به نام الحره ایجاد کرد تا با توجه به نفوذ خبری الجزیره با آن رقابت کند. وزارت خارجه آمریکا حلقه هایی را نیز به عنوان حلقه نفوذ با استفاده از متفکران، روزنامه نگاران، تجار و غیره در سرتاسر جهان ایجاد کرد تا در مواقع مقتضی از آن در راستای اهداف آمریکا بهره برداری نماید.

خانم کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا نیز در صفحات ٤٥و ٤٦ کتاب خاطرات خود با عنوان گزینههای سخت میگوید “از تیم خود خواسته بودم همواره ورای ملاقاتهای معمول وزیر خارجه رفته و ملاقاتهایی را با خبرنگاران، فعالان اجتماعی، داوطلبان بشردوستانه، دانشجویان، اساتید، شهروندان، تجار، کارگران، رهبران مذهبی و جامعه مدنی تنظیم کنند. معتقدم این گروهها موجب میشوند جامعه پاسخگو باشد و موجب تغییرات اجتماعی میشوند.  جامعه مدنی چالاک  اغلب نادیده گرفته میشود.

این موارد بخشی از اقدامات آمریکا بود که بیشتر بر جنبه سخت دیپلماسی عمومی یعنی نفوذ متمرکز است.  بنابر این، در بحث نفوذ آمریکا بعد از توافق هستهای، آنچه که بیشتر مورد نظر باید باشد، جنبه سخت دیپلماسی عمومی آمریکا یعنی استفاده از ابزار سیاسی و اطلاعات برای نفوذ در میان بازیگران دولتی و غیر دولتی است.

٢- دیپلماسی عمومی نرم عبارت از ارتباطات فرهنگی بین دو کشور الف و ب برای ایجاد فهم بیشتر متقابل است. این جنبه از دیپلماسی عمومی بیشتر ناظر بر مدت زمانی طولانی و در دراز مدت است و  به  تصور افکار عمومی کشور ب از کشور الف بر میگردد و هدف نفوذ نیست.

بنابراین، جنبه سخت دیپلماسی عمومی به دنبال نفوذ و تاثیرگذاری و جنبه نرم آن به دنبال بهبود تصویر کشور الف نزد افکار عمومی کشور ب است. البته در جنبه نرم دیپلماسی یعنی بهبود چهره معمولا توصیه میگردد تا  از ترکیبی از مجموعه عوامل دیپلماسی محرمانه، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و دیپلماسی عمومی استفاده شود تا نتیجه بخش باشد.

راهبرد «نفوذ» از ابعادی همچون نفوذ سیاسی، فکری و فرهنگی برخوردار است. هدف دشمن از این راهبرد، تخریب یا تغییر باورهای دینی، اعتقادی و یا انقلابی افراد جامعه است. نفوذ به دلیل ایجاد تغییرات ثابت و بادوام، از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل، مقام معظم رهبری نیز به مسئله  نفوذ توجه نموده و آن را در زمانه کنونی، تبیین می کنند.

در دوران کنونی دشمن با ناامیدی از به ثمر رسیدن راهبرد نظامی، به دنبال راههای نفوذ و استفاده از ابزارهای دیگری بوده که به جای جسم، ذهن و روح و مبانی عقیدتی و فکری و فرهنگی مردم مسلمان ایران بخصوص نسل جوان و فرهیخته را هدف قرار داده تا بتواند با صرف هزینههای کمتر، بهتر و سهل تر به اهداف خود نائل شود و خاک ریزهای اعتقادی را به مرور فتح نموده و بدون خون ریزی فاتح میدان مبارزه شود.

رهبر معظم انقلاب درخصوص مساله "نفوذ" می فرمایند: «ما مواجهیم با یک حمله همه جانبه فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده؛ یعنی شما حالا که من دارم میگویم، قاعدتاً از من قبول میکنید لکن اطلاع ندارید از آنچه دارد اتفاق می افتد؛ بنده اطلاع دارم از آنچه دارد اتفاق میافتد؛ من دارم میبینم چه دارد اتفاق میافتد؛ لشکر فرهنگی دشمن و لشکر سیاسی دشمن با همه ابزارهایی که برایشان ممکن بوده، حمله کرده اند به ما برای سست کردن اعتقادات دینی ما، سست کردن اعتقادات سیاسی ما، تقویت نارضاییها در داخل کشور، جذب جوانها بخصوص جوانهای فعال و اثرگذار درسطوح مختلف برای مقاصد خودشان؛ دارند کار میکنند».بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره شهدای استان چهارمحال و بختیاری. 94.7.13

وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت،حرکت آن کشور، جهت گیری آن کشور در دستگاههای مدیریتی، بر طبق اراده ی آن ها است؛آنها هم همین را میخواهند. آنها دوست نمیدارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلط بکنند، مثل آن چیزی که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در هند این کار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکان پذیر نیست؛ برای آن ها بهتر این است که از خود آن ملت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آن ها فکر کنند، مثل آن ها اراده کنند، مثل آن ها و بر طبق مصالح آن ها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. [هدف این است که] در مراکز تصمیم گیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند در مراکز تصمیم سازی [نفوذ کنند]؛ زیرا جاهایی هست که تصمیم سازی می کند. اینها کارهایی است که دشمن انجام می دهد.» بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 94.6.25

دشمن برای تغییر باورهای دینی نیز از روش های مختلفی نیز استفاده می نمایند به عنوان مثال: «...سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی بود که ما اطلاع پیدا کردیم رژیم صهیونیستی یک جمعیتی را معین کرده است و پول به اینها داده که بنشینند راجع به اسلام و راجع به شیعه فکر کنند،مطالعه کنند، بررسی کنند؛ خب، این مطالعه برای چیست؟ این مطالعه برای این است که ببینند چه جور می شود این عامل عظیم را، این بیداری را، این یقظه اسلامی را خنثی کرد؛ [اینکه] چطور می شود به ملتهای مسلمان که بیدار شده اند، فهمیده اند که قدرت دارند، فهمیده اند می توانند کار کنند ضربه زد. نشستند پولها خرج کردند. اینکه گفتم، یکی اش بود؛ ده ها مرکز و کانون -که بعضی را خبر داریم، بعضی را هم حدس میزنیم- در اروپا، در آمریکا، در رژیم صهیونیستی، در بعضی از کشورهای وابسته و تحت فرمان اینها به وجود آمد، برای اینکه ببینند راه ها چیست. آن وقت شما می بینید ایجاد اختلاف را، ایجاد خشونت را، بدنام کردن اسلام را، تجزیه کردن کشورهای اسلامی را، به جان هم انداختن ملت های مسلمان را و به جان هم انداختن آحاد یک ملت را جزو کارهای لازم خودشان می دانند.بیانات در دیدار مسئولان و دست اندرکاران حج. 94.5.31

با توجه به آنچه گفته شد میبینیم که مساله نفوذ دشمن و غرب پس از توافق هستهای بسیار پراهمیت است و پروژهای که کارشناسان غربی در حال اجرای آن هستند و برنامهای طولانی مدت را پشت پرده هدایت میکنند. رهبر معظم انقلاب همچون همیشه و مانند پدری دلسوز هوشیار مساله نفوذ را مطرح و به ما و مسئولین هشدار دادهاند که به گوش باشید که دشمن دست برنداشته و همچنان در پی نفوذ و حضور بیشتر در کشور است.

حال که دشمن نتوانسته از نفوذ سیاسی و نظامی در کشور استفاده کند تلاش میکند از نفوذ فرهنگی بهره ببرد و از طریق دیپلماسی نرم حضور خود را درکشور آرام آرام گسترش دهد ؛ نفوذی که با هوشیاری ما میتواند دست پلید آنان را رو کرده و سرجایشان بنشاند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار