گروه دفاعی امنیتی دفاع پرس- رحیم محمدی؛ استفاده از فضای مجازی امروز بهعنوان جزئی از زندگی جوامع بشری تبدیل شده است؛ هرچند استفاده از چنین فضایی باعث تسهیل در فعالیتهای روزمره انسانها شده؛ اما به همان مقدار، میزان خطرات و تهدیدات ناشی از حضور در چنین فضایی را دو چندان ساخته است؛ لذا با این مقدمه نزد سردار بهروز اثباتی فرمانده قرارگاه فضای مجازی ستاد کل نیروهای مسلح رفتیم تا گفتوگویی را درباره فضای مجازی و تهدیدات فرا روی آن انجام دهیم.
آنچه در ادامه آمده بخش دوم و پایانی گفتوگوی تفصیلی خبرنگار دفاع پرس با سردار اثباتی است.
*با توجه به مواردی که بیان شد در صورت امکان، با ذکر مثالی فعالیتهای این قرارگاه را بیشتر توضیح دهید؟
دشمن ما بر اساس آموزشهای ضد دینی خود، حدود 500 سال است با آرامش، منظم و پر انرژی مشغول برنامهریزی و عملیات در حوزه جنگ نرم علیه مسلمانان و جهان شرق است؛ آنها طی این مدت جامعه مسلمانان اعم از شیعه و سنی را مطالعه کردند و امروز با موج فعالیتهای بسیار وحشتناک علیه اسلام مواجه هستیم؛ حتی مبالغ میلیارد دلاری هزینه می کنند.
آنها با این شیوه توانستند رخنه و نفوذ در ابعاد مختلف را ایجاد کنند و علاوه بر این ساختارهای لازم و عناصر خود را پرورش دهند، ابزار و فناوری های خود را به سامان برسانند و حتی عملیات های خود را سازماندهی کنند؛ بنابر این می توان گفت که امروز تفکرات سلفی و تکفیری ها به عنوان بخشی از این پروژه شکل یافته اند.
با این وجود ما در فعالیت هایی که داشتیم، موفق عمل کردیم؛ به عنوان مثال در شناساندن تفکر جریان سَلفیگری که اولین جلوه آنها در فضای مجازی با تجلی داعش رواج یافت، یک جریان محیط مجازی است.
در مقطعی جامعه ایرانی و خیلی از مردم جهان در بهت این رفتار مانده بودند؛ چون نه جوهرشناسی نه رفتارشناسی و نه شاخصگذاری داشت؛ اما اکنون آن بهت اولیه در جامعه وجود ندارد؛ در حالی که به واقع داعش مخلوق انحرافات دینی و قدرت سایبری است؛ که پشت آن غرب، قرار داشت.
زمانی در جامعه وقتی اسم داعش می آمد، همه تحت تأثیر عملیات روانی و سایبری آنها، فرار میکردند؛ اما فعالیت های افراد فعال در خیمهگاه انقلاب اسلامی باعث شد دیگر خیمه و قرارگاه عملیاتی داعش یا همان تفکر سلفی و تکفیری ابهت و قدرت رسانهای سه سال پیش را نداشته باشند.
به عبارت دیگر تئوری معادله وحشت را که طراحی کرده بودند و به وسیله آن گام به گام پیش می رفتند اکنون به مرحله ای رسیده که مردم جامعه عرب و اسلام عنوان می کنند، اگر قرار است به دست این جریان کشته شوند، پس مقاومت می کنند و بر اثر آن یا کشته می شوند یا افرادی از آنها را می کشند.
پس اگر اکنون این فضا بهوجود آمده، بهواسطه تلاش افراد حاضر در خیمهگاه انقلاب اسلام در جهان بوده که در فضای مجازی یعنی در توئیتر، فیسبوک و اینستاگرام فعالیت میکنند؛ در صورتی که هیچ موقع آمریکایی ها و اروپایی ها حمایت خود را از داعشی ها در فضای مجازی قطع نکردند و تمام قدرت فضای مجازی آمریکا و غرب در اختیارشان قرار دارد؛ علاوه بر این پول هنگفت عربستان و حتی رسانه های عربی مثل العربیه و الجزیره نیز در اختیار جریان سلفیگری قرار دارد؛ اما قدرت و ابهت سایبری سلفیگری و داعش شکسته شده؛ البته این نه به معنای این است که حضور ندارند؛ بلکه به مفهوم آن است که سلطه ندارند.
بنابراین معتقدم یکی از دستاوردهای خیمهگاه انقلاب اسلامی، شکست توطئه رسانهای غرب در فضای مجازی با محوریت داعش است؛ زیرا این شکست بسیار سختتر از شکست داعش در «ادلب» و «فلوجه» است؛ در واقع میتوان گفت داعش شکست خورده در فضای مجازی، نمیتواند همچون گذشته «تَرکتازی» کرده و مقابل تفکرات انقلاب اسلامی مقاومت کند؛ البته هرچند کار آنها تمام شده، ولی آنها برنامههای زیادی دارند، بازسازی میشوند و سپس مجدداً عمل خواهند کرد.
*به فعالیتهای داعش اشاره کردید؛ این سوال پیش میآید علت اینکه میبینیم کسانی که قرار است به دست این افراد اعدام شوند، هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهند، چیست؟
آنان با پشتیبانی علمی و تجربی غربی ها به روش های بسیاری جهت مقابله با اسرا دست یافته اند؛ که یک روش، تسلیم روحی و یک روش هم بهره گیری از جنگ روانی است؛ یعنی مخاطب را به حدی می رساند که به بی ثباتی برسد و این روشی است که در جنگ دوم جهانی هم انجام شده است.
البته همه اسرا اینگونه نیستند؛ بلکه داعش در تبلیغات خود، فقط آنهایی را نشان می دهد که سر بریده اند؛ به عبارت دیگر اینگونه نیست که داعش هر کسی را که اعدام می کند، «ریلکس» است؛ آنها به لحاظ روانی آن قدر بر روی افراد کار می کنند که فرد مورد نظرشان به تسلیم محض می رسد.
روش دیگری که استفاده می کنند، بهره گیری از داروهای شیمیایی است؛ که در این رابطه آمریکایی ها کمک های بسیاری را به آنها می کنند به نحوی که تجهیز لابراتوارهای به روز، تکفیری ها را در تولید و ساخت داروهای تخمیری کمک می کنند تا گروه های تکفیری با خوراندن اینگونه داروها به افراد مورد نظرشان، آنها را به فردی بی تفاوت، تبدیل سازند.
سومین روشی که تکفیری ها از آن بهره میبرند، تکرار چندین باره روش های اعدام جلوی دوربین های فیلمبرداری است؛ با این روش فرد را به نقطه ای میرسانند که تصور میکند همانند دفعات قبل، تمرین است؛ لذا واکنشی از خود بروز نمی دهد.
* شما در جایی عنوان کردید که در غرب فضای مجازی و رسانه ها به شدت کنترل می شوند؛ در حالی که خیلی ها در داخل خلاف نظر شما را دارند؛ علت طرح چنین موضوعی از کجا نشأت گرفته است؟
مقایسه جامعه ایران با آمریکا اشتباه است؛ زیرا جامعه رسانه ای در غرب ابزار حکومت محسوب می شود و به عنوان قدرتی در جهت حفظ منافع سردمداران و عناصر پشت پرده کار می کند؛ به همین جهت امکان ندارد رسانه ای در غرب رشد کند و کوچکترین استقلالی هم در عمل داشته باشد؛ به عبارت دیگر در چنین جامعه ای به راحتی و سیستماتیک، آدم ها و رسانه هایی که بر خلاف خواست حکومت بخواهند فعالیتی داشته باشند، حذف می کنند؛ بنابراین تنها راه بقا و حضور رسانه در خیمهگاه غرب، تبعیت محض از قدرت است.
از سوی دیگر در غرب رسانه آزاد وجود ندارد؛ اینکه دم از آزادی رسانه می زنند، شعارهایی است که کامیون، کامیون برای ما بار می زنند و به عنوان تئوری در جامعه ایران خالی می کنند؛ به عنوان مثال چند درصد از رسانه های دنیا تصویر و سخنان مقام معظم رهبری را پخش می کنند؟ پاسخ این است که آنها رسانه را مدیریت می کنند و از یک ارتش تمامقد رسانه ای برخوردارند.
حزبالله و سید حسن نصرالله در کجای آزادی رسانهای و محیط مجازی غرب قرار دارند؛ سهم کودکان، زنان و مردان یمن، بحرین و... در کجای نظام اطلاع رسانی فاخر و پر زرق و برق غرب وجود دارد؟
اما در مقابل ما اینگونه عمل نمی کنیم؛ چون محیط، محیط انقلابی است و رسانه ها استقلال دارند؛ بنابراین چون در محیط انقلابی زیست می کنیم، رسانه ها در ایران نسبت به آنچه تبلیغ می کنند، آزاد هستند؛ البته رسانههای زنجیرهای در کشورمان صلابت انقلاب را توسط افراد تربیت شده نسل چندم ژورنالیستهای دهه پنجاه آمریکا فروختهاند؛ با این حال هرچند بهای بسیاری برای آزادی رسانه ها می پردازیم ولی باز هم مدیریت رسانه در ایران با آنچه در غرب و جهان شرق می بینیم، متفاوت است؛ زیرا در جامعه غرب عنوان می کنند آزادی خوب است، اما به شرط آن که در چارچوب اهداف ما باشد؛ مثلا به موضوع «هولوکاست» نپردازند و این یعنی رسانهها را مقید ساختن.