گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگاه هالیوود به ایران نگاهی مغرضانه و کینهورزانه بود. دولت آمریکا که نتوانست در بخش سیاسی انقلاب اسلامی ایران را به انزوا بکشاند، سعی کرد تا از طریق مدیوم سینما نیت خود را عملی کند.
آمریکا در زیر آوار شکست
شکست آمریکا و متحدانش در انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی، واقعه طبس و شکستهایی که در این سالها مثل دستگیری تفنگداران دریایی آمریکایی توسط ایران از مواردی است که آتش کینه این دولت کذایی را شعلهورتر کرده است.
زیر آوار این شکستها سینما مهمترین ابزاری است که آمریکا با توسل به آن میخواهد اعاده حیثیت کند. هالیوود از طرف دیگر وامدار دولت جعلی رژیم صهیونیستی است و خط مشی آن از جانب فراماسونها ترسیم میشود. دشمنی آشتیناپذیر ایران با این رژیم منحوس بر عمق نگاه آلوده و مسموم هالیوود تاثیر مستقیم دارد.
با این مقدمه میتوان دریافت چرا بر تعداد فیلمهای ضد ایرانی و ضد اسلامی افزوده میشود. تعدد این فیلمها به حدی است که باید ژانر «ضد ایرانی» و «ضد اسلامی» را بهعنوان ژانری در کنار «وحشت»، «پلیسی»، «تریلر» و بیشمار ژانرهای دیگر به حساب آورد.
همه فیلمهایی که در این دسته قرار میگیرند داری فرمول واحد و نتیجهگیری مشابهی هستند. وجه غالب مفاهیمی که این دسته فیلمها میخواهد به مخاطب القا کند دیکتاتور بودن حکومت اسلامی است. هالیوود با داعیه احقاق حقوق شهروندان جهان با شعار حقوق بشر، ایران را مهمترین کشوری میداند که با توسل به ارعاب و تهدید و حمایت از تروریسم قصد بر هم زدن صلح جهانی را دارد. هالیوود با ساخت آثاری سعی دارد ایران را کشوری معرفی کند که حتی حقوق شهروندان خویش را نادیده گرفته و مردمش را به انزوا کشانده است.
جالب آنکه این فیلمها از منظر منتقدین ممتاز جهانی جدی گرفته نمیشوند؛ نه به خاطر اینکه لحنی عوامفریبانه دارند، بلکه زبان سینمایی الکنی دارند. این فیلمها چنان از منطق روایی و دستور زبان فیلم بد فیلم رنج میبرند که به زحمت مخاطب را راضی نگه میدارند.
آرگو فیلمی مغرضانه بر پایه دروغ