به عقب برگشتم ودوباره نگاهی به بچه های بی جان ورمق روی پل کردم.ومعصوم بودند.چقدر آرزوی پرواز داشتند؛حالا انگار به آرزویشان رسیده بودند،چهره شان را هنوز یادم هست.باید می رفتم اما دل کندن از آن ها برایم سخت بود حتی سخت تر از وداع با مادرم.همان شب وارد منطقه عملیاتی شدیم.بعد از عبور از پل ماهی به خاک ریز اول وبعد به خاکریز دوم رسیدیم.
کد خبر: ۳۱۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
احمد کاظمی به لجستیک، آموزش، نگهداری و روحیه نیروها بها میداد. اصرار داشت که همه جا حمام ساخته شود، در نزدیکترین مکانها به خط مقدم حمام درست میکرد. خطش منظمترین خط در جبهه بود.
کد خبر: ۹۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۶