سیری بر زندگی شهید حجتالاسلام «علی محمدیکاری»؛
«علی» از جا بلند شد، دست «حسن» را گرفت و او را هم از روی زمین بلند کرد و همچنان که به سمت سنگر میرفت، گفت: «آخه چرا نمیخوای قبول کنی برادر من، آوازه فوتبال داداشت تا بغداد و دفتر صدام هم رسیده است، کجای کاری برادر؟!».
کد خبر: ۴۶۷۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۶