شوخ طبعی رزمندگان

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «آبله‌مرغان» و «امداد غیبی»

رزمندگان به کسی که ازدواج می‌کرد، به کنایه می‌گفتند: «تو هم بالأخره آبله مرغان کرفتی؟». آن‌ها همچنین به امدادگران وقتی که در شب عملیات و موقع درماندگی به داد بچه‌ها می‌رسیدند، می‌گفتند: «امداد غیبی».
کد خبر: ۶۹۲۱۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۶

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «آب زیر کاه» و «ادوکلن سنگر»

رزمندگان به «خمپاره ۶۰ میلی‌متری» به‌دلیل این‌که گلوله موذی تیز و فرزی بود که بی سر و صدا و بدون هیاهو می‌آمد، «آب زیر کاه» می‌گفتند. همچنین آن‌ها هنگامی که بوی پا و جوراب نشسته در سنگر می‌آمد نیز اصطلاح «ادوکلن سنگر» را به‌کار می‌بردند.
کد خبر: ۶۹۲۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۵

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «آبروی هیئت» و «اخلاص فتح‌المبینی»

رزمندگان برای کسی که بچه‌های هیئت گردان یا دسته به او می‌بالیدند و به وجودش افتخار می کردند، اصطلاح «آبروی هیئت» را به‌کار می‌بردند. همچنین به کسی که در جنگ، سابقه داشت و کهنه‌کار بود نیز می‌گفتند «اخلاص فتح‌المبینی» دارد.
کد خبر: ۶۹۲۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۴

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاحات «آب‌شنگولی» و «احساس خوشتیپی کردن»

«آب‌شنگولی» اصطلاحی بود که رزمندگان برای نوشیدنی خوش‌طعم و مایعات خنک و مطبوعی به‌کار می‌برند که حال آن‌ها را حسابی جا می‌آورد و به اصطلاح شنگول‌شان می‌کرد. همچنین آن‌ها برای کسی که با دیگران احساس تفاوت و تمایز می‌کرد نیز اصطلاح «احساس خوشتیپی کردن» را به‌کار می‌بردند.
کد خبر: ۶۹۱۷۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۲

شوخ‌طبعی‌های جبهه/ اصطلاح «آبگرمکن نفتی»

رزمندگان موشک‌ها را با راکت‌های گرد و جمع و کوچولوی دشمن می‌سنجیدند و نتیجتاً به تعبیر طنزآمیز «آبگرمکن نفتی» می‌رسیدند.
کد خبر: ۶۹۱۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۳۱

خندوانه در بهشت + تصاویر

شهدا با الگو گرفتن از سیره ائمه اطهار، با گشاده­‌رویی و نشاط در سخت‌­ترین شرایط دفاع مقدس لحظات ماندگاری را خلق کردند که امروز پیشکسوتان دفاع مقدس حسرت آن را به دل دارند.
کد خبر: ۳۸۶۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۲

معرفی کتاب؛

«شلیک شوخی»

کتاب «شلیک شوخی» برگرفته از خاطرات طنزآمیز و شوخ طبعی‌های رزمندگان خراسان شمالی در دوران دفاع مقدس است.
کد خبر: ۳۶۹۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۹

یک نکته از هزاران (27)؛

شیطنت در جبهه

دعای کمیل بود. در انتهای دعا مقداری جوهر ریختم توی شیشه‌ی جای عطر و پاشیدم روی صورتمان. صورتمان سیاه شد. وقتی علّت این کار را پرسیدند، گفتم: «با خدا خوب ارتباط برقرار نکردیم و روسیاه از آب در آمدیم.»
کد خبر: ۲۵۶۵۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۹

پربیننده ها