گفتوگوی دفاع پرس با برادر شهید «هاشم سرحدی»؛
                
                بعد از شهادت برادرم، فرمانده وی به منزلمان آمد و تعریف میکرد که شجاعت هاشم را در هیچ کدام از نیروهایم ندیدم زمانی که با نیروهای عراقی درگیر شدیم؛ نزدیک بود جاده آبادان- ماهشهر را تصرف کنند، فقط یادم میآید یک تیر بر پیشانی وی خورد؛ پیکرش را بر روی شانهام گذاشتم و سینه خیز به عقب آوردم.
                                    کد خبر: ۲۳۵۲۰۳   تاریخ انتشار                        : ۱۳۹۶/۰۱/۲۴