اکبر حلب روغن را داخل حیاط گذاشت و به سمت حسین بازگشت. حسین خواست حرفی بزند، اما اکبر به علامت سکوت، انگشتش را به سمت بینیاش برد و او را به سکوت دعوت کرد، شاید احساس کرد که گاهی نگفتن بعضی حرفها زیباتر به نظر میرسد.
کد خبر: ۶۰۹۶۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۲