گفتوگو با اسماعیل حاجیبیگی (قسمت پایانی)
درِ آسایشگاه باز شد و اسمها خوانده شد و ما به سوی سرنوشتی نامعلوم فراخوانده شدیم. اما وقت برگشتن فرا رسیده بود و اعلام شد که شما به وطنتان برمیگردید. باورمان نمیشد. بعد از گذشت 10 سال، حالا آزادی بالهای خود را گشوده بود.
کد خبر: ۲۵۱۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
گفتو گو با اسماعیل حاجی بیگی(قسمت اول)
اسارت حس عجیبی است. همان لحظات اولیه در ذهن درگیری به وجود می آید و افکار مختلف به آن هجوم میبرند. یعنی زندگی برای من تمام شد؟ ما را به کجا می برند، چند ساعت بعد چه اتفاقی می افتد و هزاران سوال بی پاسخ در آن شکل می گیرد که فقط زمان و زمان میتواند پاسخ گوی آن باشد.
کد خبر: ۲۵۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۱