غلام رضا آقاخانی

غلام رضا آقاخانی

من مطمئن هستم

دو زانو روی خاک ریز نشست و کف دستانش را برای تیمم بر خاک زد.دستانش که به پیشانی کشیده بود،وقتی پهنای صورتش را پایین آمد،گلوله ای بر روی پیشانی خاکی اش نشست و آن را شکافت.
کد خبر: ۴۹۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۱

پربیننده ها