شهید محمدرضا موحددانش

شهید محمدرضا موحددانش

تصاویر/ شهید «محمدرضا موحددانش» (۳)

شهید «محمدرضا موحددانش» یکم فروردین ۱۳۴۰، در تهران متولد شد. پدرش غلامحسین نام داشت. وی به‌عنوان پاسدار در جبهه حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در «ام الرصاص عراق» بر اثر اصابت ترکش شهید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۷۲۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

تصاویر/ شهید «محمدرضا موحددانش» (۲)

شهید «محمدرضا موحددانش» یکم فروردین ۱۳۴۰، در تهران متولد شد. پدرش غلامحسین نام داشت. وی به‌عنوان پاسدار در جبهه حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در «ام الرصاص عراق» بر اثر اصابت ترکش شهید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۷۲۷۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

تصاویر/ شهید «محمدرضا موحددانش» (۱)

شهید «محمدرضا موحددانش» یکم فروردین ۱۳۴۰، در تهران متولد شد. پدرش غلامحسین نام داشت. وی به‌عنوان پاسدار در جبهه حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در «ام الرصاص عراق» بر اثر اصابت ترکش شهید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۷۲۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۳۰

روزشمار دفاع مقدس (۱۰ اردیبهشت)

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ هجری شمسی برابر با ۵ رمضان ۱۴۴۱ هجری قمری و ۲۹ آوریل ۲۰۲۰ میلادی
کد خبر: ۳۹۰۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰

بخش پایانی/ همسر شهید موحددانش در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

مراسم ازدواج‌مان را در مسجد برگزار کردیم/ دست «علیرضا» عامل تفحص پیکرش شد

همسر شهید موحددانش گفت: به پیشنهاد من، مراسم ازدواج را در مسجد برپا کردیم. علیرضا با لباس سپاه و من با یک لباس ساده و چادر مشکی در مراسم ازدواج حضور یافتیم. برخی‌ در مراسم گلایه داشتند و می‌گفتند که مسجد محل مناسبی برای مراسم ازدواج نیست.
کد خبر: ۳۴۴۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۴

روزشمار دفاع مقدس (۱۰ اردیبهشت)

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ هجری شمسی برابر با ۲۴ شعبان ۱۴۴۰ هجری قمری و ۳۰ آوریل ۲۰۱۹ میلادی
کد خبر: ۳۴۳۳۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۱۰

پدر شهیدان موحددانش در گفت‌وگو با دفاع پرس:

هرگز صدای ناله‌های «علیرضا» را نشنیدیم/ تابلوی روی دیوار خبر شهادت «محمدرضا» را به همسرم داد!

«در دوران نقاهت، هرگز صدای ناله علیرضا را نشنیدیم. می‌دانستیم که درد می‌کشد، اما بروز نمی‌داد. شب‌ها که درد دستش شدت می‌گرفت، راه می‌رفت. وقتی بیدار می‌شدم، می‌دیدم که حین راه رفتن آواز می‌خواند. نمی‌خواست ما متوجه دردش بشویم.»
کد خبر: ۲۵۱۰۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۴

گفت‌وگوی دفاع‌پرس با پدر شهید موحددانش:

می‌خواست نام فرزندش را امام (ره) انتخاب کند/ لباس شهادتش را انتخاب کرده بود

«مثل همیشه با تک تک ما شوخی می‌کرد و می‌خندید. اما حالش آن روز مثل آخرین خداحافظی محمدرضا بود. بعد از ظهر بود که وسایلش را جمع کرد و آن لباس نظامی که تکیه تکیه شده بود را بر تن کرد. به آن لباس علاقه زیادی داشت؛ می‌گفت این لباس چند بار تیر خورده و خوب است که با این لباس شهید شوم.»
کد خبر: ۹۴۴۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۵

همرزم شهید موحددانش:

نخ اتصال به حق در دستانش بود + فیلم

همرزم شهید موحددانش لحظه شهادت او را اینگونه روایت کرد: «پیکر حاج علی را دیدم. کفش مخصوصی داشت. زیپ و یک نخ به آن وصل بود. با تسبیحی در دست که نیمی از آن گذشته بود به آسمان الهی وصل شد.»
کد خبر: ۹۴۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۳

افطاری ساده مهمان شهدا 3/ شهیدان علیرضا و محمدرضا موحد دانش؛

پیرمرد قصه‌گوی شهدا/ آفرین که داغ ضجه‌زدن را به دلشان گذاشتی

پیرمرد قصه‌گوی شهدا از پسرش قول می‌گیرد که پیش عراقی‌ها ضجه نزند. مبادا لابه کند. مبادا بترسد. برای همین وقتی پیکر محمدرضا را می‌بیند که تمام کمر و پشتش سوخته، ولی لبخند روی لب دارد، می‌گوید «باریک الله پسر! خوشم اومد که داغ ضجه زدن رو به دل این پدرسوخته‌ها گذاشتی!»
کد خبر: ۸۶۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۱

وصیت‌های جاودان- 18/ شهید "محمدرضا موحد دانش":

حسرت یک "آخ" را بر دل دشمن گذاشتم

من حسرت یک آخ را بر دل دشمن گذاشتم شما هم با صلابت خودتان داغ دیگری بر دل دشمن بگذارید.
کد خبر: ۷۹۸۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۰

روایتی همراه با تصویر و خاطره از زندگی سردار شهید "علیرضا موحددانش"؛

از خرج پول توجیبی برای فقرا در کودکی تا در دست داشتن تسبیح هنگام شهادت

"موحد گفت: «قرارمون این بود که هر کداممان طوریش شد، اون یکی ادامه بده تا وقفه‌ای پیش نیاد.» ناراحت بودم، اما چاره‌ای نداشتم. علی را گذاشتم و کار را ادامه دادم. علی هم همان جا ماند و بر اثر خونریزی به شهادت رسید. وقتی علی را پیدا کردیم، هنوز تسبیح در دستش بود."
کد خبر: ۵۰۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۴

وصیتنامه و فیلمی از شهید "علیرضا موحددانش"؛

برادران! مبادا در غفلت بمیرید

"به شما توصیه می‌کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید، که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد."
کد خبر: ۵۰۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۳

محمدرضا هم کربلایی شد

اول فکر کردم علی به خاطر وضع پایم مرا سرکار می‌گذارد. اما وقتی حسین لطفی هم خواست که بروم خبر بیاورم، دیدم نه! قضیه جدی است. به معراج شهدا رفتم، پرسیدم: محمدرضا موحد دانش را آورده‌اند، اینجا؟ یکی از معراجی‌ها گفت: «شما؟» گفتم: «از دوستانش هستم.» گفت: «کربلایی شد.»
کد خبر: ۴۶۰۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹

پربیننده ها