پدر شهیدان موحددانش در گفتوگو با دفاع پرس:
«در دوران نقاهت، هرگز صدای ناله علیرضا را نشنیدیم. میدانستیم که درد میکشد، اما بروز نمیداد. شبها که درد دستش شدت میگرفت، راه میرفت. وقتی بیدار میشدم، میدیدم که حین راه رفتن آواز میخواند. نمیخواست ما متوجه دردش بشویم.»
کد خبر: ۲۵۱۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۱۴
روایتی همراه با تصویر و خاطره از زندگی سردار شهید "علیرضا موحددانش"؛
"موحد گفت: «قرارمون این بود که هر کداممان طوریش شد، اون یکی ادامه بده تا وقفهای پیش نیاد.» ناراحت بودم، اما چارهای نداشتم. علی را گذاشتم و کار را ادامه دادم. علی هم همان جا ماند و بر اثر خونریزی به شهادت رسید. وقتی علی را پیدا کردیم، هنوز تسبیح در دستش بود."
کد خبر: ۵۰۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۴
بخش دوم/ گفتوگوی دفاع پرس با پدر و همرزمان سردار شهید "علی موحد دانش"؛
"بار آخری که به شناسایی رفتیم. صیاد به من گفت: "قدر حاج علی را بدان. او آدم بسیار شجاعی است." بعد یک ولی هم گفت..."
کد خبر: ۵۰۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۴