معرفی کتاب؛
کتاب «تاریخ ماندگار» مجموعه‌ای از تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ «محمدباقر محسنی مجد» است که توسط «هادی زرانژادیان» گردآوری شده و به رشته تحریر درآمده است.
کد خبر: ۶۲۹۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
در کتاب «دین» آمده است؛
«علیرضا مسرتی» در کتاب دِین به شرح خاطراتش از بچه‌های مسجد جزایری اهواز و حضورشان در دفاع مقدس و فعالیت‌های سیاسی آنها پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداخته و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۵۰۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۹
وصیت شهید «تقوی‌فر» به مردم:
در بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم آمده است: وحدت خودتان را فراموش نکنید و دنبال اجرای دستورات خداوند متعال، انبیاء و ائمه طاهرین (ع) باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت به دست می‌آید که از یکدیگر فاصله بگیرید و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم کنید.
کد خبر: ۴۹۶۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۳
برش کتاب/ به مناسبت دهه فجر منتشر شد؛
«مسرتی» با بیان خاطره‌ای از دهه فجر به بیان ماجرای آن ایام در اهواز و میان بچه‌های مسجد جزایری پرداخت.
کد خبر: ۵۰۳۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
سید محمد مهدیان‌زاده (دوست شهید صادق‌جولا) گفت: در جمعی که حاضر می‌شد به دلیل اخلاق گیرا و رفتار دوستانه‌اش، همواره از طرفداران زیادی برخوردار بود و بیشتر بچه‌های تربیت معلم، مجذوب اخلاق ناب و پسندیده حمید شده بودند. او فردی بسیار خاص و اهل محبت بود و همه رفقا مایل بودند همراه حمید باشند.
کد خبر: ۲۷۰۸۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۸
یادی از سردار شهید "محمد جهان آرا"؛
شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر بود که پیش از آن در مبارزه با رژیم ستم‌شاهی و ضدانقلاب نقش داشت. وی در نهایت پس از عملیات ثامن الائمه به همراه چند تن از فرماندهان به شهادت رسید.
کد خبر: ۸۳۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
بخش نخست/ در گفت‌وگو با دفاع پرس مطرح شد
"شهید رجایی با نگاهش کلاس را اداره می کرد. او برخلاف سایر معلمان به هیچ دانش آموزی نمی گفت تخته را پاک کند، گرچه او معلم ریاضی بود و بیش از بقیه با تخته سر و کار داشت. حتی تخته را به نوعی پاک می کرد که غبارش دانش آموزان را اذیت نکند."
کد خبر: ۵۱۹۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
سردار شریعتی در گفت‌وگوی تفصیلی با دفاع پرس مطرح کرد؛
فرمانده لشکر عاشورا در عملیات کربلای 4 می‌گوید: با آغاز عملیات، وضعیت بدی در منطقه رخ داد، بچه‌ها درگیر شدند اما مشخص بود نمی‌توان پیشروی کرد و دشمن آماده است. من هرچه نگاه می‌کردم، می‌دیدم که عراقی‌ها با تیربار نیروهای ما را می‌زنند. دلم رضا نداد نیروها را به خط بفرستم. صبح روز بعد از عملیات آقامحسن از این تصمیم ما خوشحال بود.
کد خبر: ۴۷۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
