به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «علیرضا مسرتی» در کتاب دِین به شرح خاطراتش از بچههای مسجد جزایری اهواز و حضورشان در دفاع مقدس و فعالیتهای سیاسی آنها پیش و پس از انقلاب اسلامی پرداخته و انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
این متن که در پاورقی کتاب آمده، بخشی از زندگینامه شهید «جمال دهشور» است که روز ۱۶ دی ۱۳۵۹ در حماسه هویزه به شهادت رسید.
«جمال دهشور» متولد سال ۱۳۳۸ بود. در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ در کلاسهای «حمید کاشانی» که در کتابخانه مسجد جزایری برگزار میشد و در برنامهها و اردوهای فرهنگی مسجد حضوری فعال داشت، تا اینکه در مهر سال ۱۳۵۶ در رشته شیمی دانشگاه تهران پذیرفته شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت.
با شروع انقلاب اسلامی، با شرکت در تظاهرات و توزیع اعلامیههای امام خمینی (ره) فعالیت انقلابی خود را آغاز کرد و در ادامه با گروههای «منصورون» و «موحدین» همکاری داشت. برادر «مداح» میگوید که جمال دهشور در فضای آن موقع دانشگاه که گروههای چپ و گروههای التقاطی و گروههای چپ مانند مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز و جریانهای مختلف فکری فعال بودند، هیچ گاه دچار ابهام نبود. شفاف و روشن به عنوان یک آدم ولایی مطرح بود. خیلی از دانشجویان مذهبی سال قبل از پیروزی انقلاب، گرفتار افکار التقاطی شدند اما اعتقاد ولایی او، اعتقاد به نقش امام و جریان روحانیت انقلابی در رهبری انقلاب از خصوصیات جمال بود.
بعد از پیروزی انقلاب هم این مسائل بیشتر نمود یافت. جمال در دانشکده علوم دانشگاه تهران هسته مرکزی انجمن اسلامی را تشکیل داد و جدیت و ثبات قدم در آن فضای فکری، حکایت از قوی بودن پایههای فکری و اعتقادی و خودسازی قبلی او داشت. او به هیچ وجه مذبذب (در تردید افتاده) و بلاتکلیف نبود.
منافقین میگفتند: جمال دهشور، راست و مرتجع است، اما این برچسبها و جوسازیها هیچگاه جمال را متزلزل نکرد و موضع خود را با صراحت اعلام میکرد. جمال با شروع جنگ تحمیلی، برنامههای جاری اش را رها کرد و از تهران به اهواز و از آنجا به خرمشهر رفت و در شرایط بسیار دشوار قبل از سقوط خرمشهر در آنجا جنگید. او جزو آخرین نفراتی بود که به همراه «سعید درفشان»، :حسین بهرامی» و «عبدالکریم لر (شهیدی)» به سختی از روی لولهها و آهنهای زیر پل به سمت شرقی خرمشهر رفت.
جمال دهشور سرانجام در عملیات هویزه همراه با شهید «سید حسین علمالهدی» و دانشجویان پیرو خط امام به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شهید دهشور هنگامی که بچهها با هم شوخی میکردند، میگفت: «به هم نخندیم، با هم بخندیم.»
انتهای پیام/ 118