جانباز شیمیایی
پسر شهید «محمدعلی لسانی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

پدرم برای ما هم بود و هم نبود/ ماجرای عکس رزمنده سوخته‌ای که اشتباهی برای مادرم می‌فرستند

حسن لسانی گفت: ۲۲ ساله بودم که پدرم شهید شد. شاید حدود پنج سال فقط حضور پدر را حس کردم. بار سنگین زندگی و تربیت فرزندان به دوش مادرم بود. مادرم نقش پدرم را هم برایمان ایفا می‌کرد.
کد خبر: ۳۵۶۴۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۴

دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

نمایش مظلومیت مردم ایران در موزه «صلح»

آثاری همچون موشک‌های نمادین، نمایش فیلم‌های بمباران شیمیایی، داروی جانبازان شیمیایی، یادواره کشته‌شدگان هیروشیما و ناکازاکی، تصاویر مصدومان شیمیایی و... در موزه صلح به نمایش گذاشته شده است. هم‌اکنون ۱۵۰ موزه صلح در جهان موجود است که ۲ موزه در خاورمیانه و ۵۰ موزه در ژاپن قرار دارد.
کد خبر: ۳۵۳۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹

ماجرای خانه جانباز شیمیایی که بزرگ‌ترین مجموعه فرهنگی شهر شد

مسئول مجموعه فرهنگی، اجتماعی شهید هاشمی گفت: پدر من جانباز شیمیایی بود که در یک خانه زندگی می‌کرد. بعد از شهادت او خانه را تبدیل به حسینیه کردیم.
کد خبر: ۳۵۳۲۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۷

عکس: رضا قاسمی

تصاویر/ مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدای بمباران شیمیایی سردشت، داغ لاله‌ها (1)

مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدای بمباران شیمیایی سردشت، با حضور مسئولین لشکری و کشوری و خانواده‌های شهدا امروز در سردشت برگزار شد.
کد خبر: ۳۵۲۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۷

جانباز اسدالله محمدی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

کارت شناسایی برای جانبازان شیمیایی وجود ندارد/ جنگ برای ما تمام نشده است

جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس گفت: برخی گمان می‌کنند بیماری ما از راه تنفس قابل انتقال است. اگر به خوبی اطلاع‌رسانی صورت گرفته بود، برخی از ما فاصله نمی‌گرفتند.
کد خبر: ۳۵۱۴۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۴

دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

نفس‌های سخت جانباز شیمیایی ، قربانی پاس‌کاری مسئولان/ فوتبالیست معروف هم اعتنا نکرد!

«رضا محمودی» جانباز شیمیایی گفت: مسئولان عنوان کردند که جایی برای بستری شدن شما در آسایشگاه نداریم و از زمستان سال گذشته به‌علت حاد شدن مشکلات تنفسی و در خواست پزشک معالجم، باید بستری می‌شدم و قرار شد مسئولان در این خصوص اقدام کنند، اما خبری نشد! البته مدارک صحت گفته‌هایم موجود است.
کد خبر: ۳۵۰۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲

جانباز «حسن صادقی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

شهادت ۲ برادر بعد از جنگ به فاصله ۲ سال/ ۲۰ کتاب را با هزینه شخصی چاپ کرده‌ام!

یک جانباز دفاع مقدس با بیان اینکه هم‌اکنون ۲۰ کتاب با موضوع روان‌شناسی و سبک زندگی با هزینه خودم چاپ کرده‌ام، گفت: به افراد زیادی مراجعه کردم تا حامی چاپ یا خرید کتاب‌هایم شوند، اما دست رد به سینه‌ام زدند.
کد خبر: ۳۵۰۹۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱

خواهر و دختر شهیدان مارسولی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

واکنش عجیب مادر هنگام مواجهه با خبر شهادت فرزند/ سهم‌مان از جنگ ۲ شهید و ۳ جانباز است

مادرم وقتی به خانه آمد، قبل از اینکه ما خبر شهادت برادرم را به وی بدهیم، گفت که می‌دانستم علیرضا شهید شده است. همیشه هنگام بدرقه‌اش می‌گفتم تو را به امام زمان (عج) سپردم، ولی آخرین بار ناخواسته به زبانم آمد و گفتم که تو را به امام حسین (ع) می‌سپارم.
کد خبر: ۳۵۰۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵

رضا موسایی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

جانبازان را از خانه‌هایشان بیرون بیاورید/ اسوه جوانان نباید تنها فوتبالیست و سلبریتی باشد

جانباز شیمیایی «رضا موسایی» گفت: ما در دوران دفاع مقدس اسوه زیاد داشتیم. دستگاه‌های فرهنگی در بخش اسوه سازی و الگوسازی برای جوانان کم کار کرده‌اند. به همین خاطر است که اسوه جوانان امروز فوتبالیست و سلبریتی است.
کد خبر: ۳۴۸۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۷

عیادت مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس آذربایجان‌شرقی از جانباز شیمیایی

سردار سرتیپ دوم پاسدار «اصغر عباسقلیزاده» با حضور در بیمارستان حضرت ولیعصر (عج) تبریز، از جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس عیادت کرد.
کد خبر: ۳۴۸۹۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۱

معرفی مهم‌ترین قربانی گاز خردل در مستند «۱۸ درصد»

مستند «۱۸ درصد» به کارگردانی «مصطفی شبان» در جدیدترین قسمت از فصل سوم برنامه «به اضافه مستند» به روی آنتن شبکه مستند خواهد رفت.
کد خبر: ۳۴۷۰۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۲/۳۰

جانباز «صدرایی» به همرزمان شهیدش پیوست

«سید محمد صدرایی» جانباز شیمیایی ساروی به همرزمان شهیدش پیوست.
کد خبر: ۳۴۲۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۷

نسخه جانبازی که پیش از تاریخ مقرر باطل شد

متن نامه پزشکی جانباز شیمیایی «احمد مومنی» جهت انجام پیوند ریه به دستور معاون بهداشت و درمان دکتر سید مسعود خاتمی برای دکتر حافظی نوشته شده است.
کد خبر: ۳۳۸۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶

کتاب رادیویی «اینک شوکران» راهی بازار نشر می‌شود

مجموعه شش جلدی «اینک شوکران» یکی از مجموعه‌های پرطرفدار انتشارات روایت فتح است که همسران شهدای جانباز شیمیایی و اعصاب و روان، زندگی عاشقانه خود با همسران بزرگوارشان را روایت می‌کنند.
کد خبر: ۳۳۳۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۹

پس از سال‌ها تحمل درد و رنج؛

سردار جانباز «محمدکریم عیوضی» به همرزمان شهیدش پیوست

پیکر جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس، سردار محمدکریم عیوضی امروز در میان خیل عظیم مردم و مسئولین شهرهای باغملک و رامهرمز در زادگاهش به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۳۲۴۴۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۱

مشکلات به روایت یک جانباز شیمیایی؛

روش ابتکاری برای نفس کشیدن/ بر حسب تکلیف در منطقه شیمیایی ماندم

سال‌ها دست و پنجه نرم کردن با مشکل تخلیه‌ی ترشحات سینه، سبب شده است تا به روشی ابتکاری متوسل شوم. هر ۲۴ ساعت یکبار دراز می‌کشم و از بچه‌های حدود پنج سال می‌خواهم تا پشت و قفسه‌ی سینه‎‌ام را لگد کنند. پس از آن ترشحات سینه‌ام با سرعت بیشتری دفع می‌شود و من می‌توانم راحت‌تر نفس بکشم.
کد خبر: ۳۲۱۷۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

چشمان جانبازی که با توسل به اهل بیت در آلمان شفا گرفت

طباطبایی تعریف کرد: فردای دعای کمیل، در بیمارستانی در آلمان بستری بودم فردی که از ناحیه دو دست و دو چشم جانباز بود از جایش بلند شد و فریاد زد چشم هایم می‌بیند، کاش زودتر در خانه ائمه می‌رفتم.
کد خبر: ۳۲۱۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۲

تزریق روزانه ۵۰ مرفین به یک جانباز شیمیایی

جانباز شیمیایی و اعصاب و روان «اسکندر معینی» درد‌های زیادی را متحمل شده است تا آنجایی که هر ۲ ساعت چهار آمپول مرفین تزریق می‌کند. پاهایش متور شده و تاول زده است. به همین جهت دیگر توان حرکت ندارد. خودش می‌گوید: «پاهایم به حدی عفونت دارد که هیچ دکتری نمی‌تواند برای من کاری کند. می‌خواستند پایم را قطع کنند، اما مخالفت کردم.»
کد خبر: ۳۲۰۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۹

گفت‌وگو با جانبازی که زیرزمین خانه‌اش موزه است

بنده چند بار برای شرکت در جنگ با داعشی‌های تروریست اقدام کرده‌ام، حتی از فرمانده سپاه استان نامه گرفته‌ام و همین حالا هم همه وسایلم در کیفم آماده است؛ولی فرمانده تیپ به دلیل مجروحیت نگذاشت بروم.
کد خبر: ۳۱۶۸۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

همسر شهید سید مجتبی علمدار:

سالها مراقب سید بودم حالا او مراقب من است

روز خواستگاری وقتی مرا دید یک قدم عقب رفت. ناگهان آن رؤیای صادقه یادشان آمد و شوکه شد. خاطرم هست روز یکشنبه پنجم دی ماه ۶۹ با یک پیراهن سرمه‌ای به همراه مادر و خاله‌اش به خواستگاری‌ام آمدند. قبل از اینکه بخواهیم با هم صحبت کنیم به من گفت که می‌خواهم یک کار قشنگ انجام دهم.
کد خبر: ۳۱۶۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

پربیننده ها