شهید سید کمال قریشی

شهید سید کمال قریشی
فرزند شهید مدافع حرم «قریشی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس مطرح کرد؛

فال نیک شهید قریشی برای شهادت «مصطفی صدرزاده»

حاج سید احمد قریشی جانباز دفاع مقدس، از مدافعان حرم در سوریه، رئیس ستاد سپاه ناحیه کرج، مسئول تبلیغات لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (ع) در عملیات‌های عاشورای ۳ و والفجر ۸، فرزند شهید سید کمال و برادر شهید سید محمود و پسرعموی چهار برادر شهید قریشی بود.
کد خبر: ۵۶۵۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۴

پیکر شهید «قریشی» از یادگاران دفاع مقدس در کرج تشییع شد

پیکر شهید «سید احمد قریشی» از یادگاران هشت سال دفاع مقدس و مدافعان حرم در سوریه، امروز به‌صورت خودرویی در کرج تشییع و در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۶۸۴۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳

پیکر مطهر فرمانده مدافع حرم سردار «قریشی» تشییع شد

پیکر مطهر سردار شهید «قریشی» با حضور معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در کرج تشییع و در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) در قطعه سرداران شهید به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۶۸۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳

روزشمار دفاع مقدس (۲۱ دی)

۲۱ دی ۱۳۹۷ هجری شمسی برابر با ۴ جمادی الاول ۱۴۴۰ هجری قمری و ۱۱ ژانویه ۲۰۱۹ میلادی
کد خبر: ۳۲۶۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۱

روزشمار دفاع مقدس (۱ شهریور)

۱ شهریور ۱۳۹۷ هجری شمسی برابر با ۱۱ ذی الحجه ۱۴۳۹ هجری قمری و ۲۳ آگوست ۲۰۱۸ میلادی
کد خبر: ۳۰۲۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۱

فردا از شبکه افق؛

«نیمه پنهان ماه» به زندگی شهید سید کمال قریشی می‌پردازد

همسران شهدا در برنامه «نیمه پنهان ماه» از رفتار و کردار خانوادگی کسانی می‌گویند که تاکنون بیشتر در مورد عملکرد آنها در اجتماع و جبهه‌ها شنیده‌ایم.
کد خبر: ۶۰۶۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۰

شهید سید کمال قریشی؛

اگه خواستی بعد از من ازدواج کنی، مانعی نداره...!

سعی کرد بر غم توی دلش غلبه کند؛ با لبخند جوابش را داد: «مثل همیشه مواظبم تا بیایی.» اما مثل اینکه حرفش را نشنیده باشد، ادامه داد: «زهرا جان! اگه خواستی ازدواج هم کنی، مانعی نداره...»
کد خبر: ۳۸۴۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳

بابایی که همیشه و همه جا ما را می‌دید

دفترش را از کیفش بیرون آورد. آهسته و غمگین گفت: آره مامان، بابارو نوشتم، با خط خوش نوشتم "سید کمال قریشی" خیلی قشنگ بود، اما کاش خود بابا هم بود و می‌دید اسمش رو نوشتم. حتماً خوشحال می شد؛ چون خود بابا هم معلم بود.
کد خبر: ۱۷۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۴

پربیننده ها