به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، القاعده سوریه به صورت رسمی از ژانویه 2012 دربحران سوریه، با تشکیل جبهه النصرت اهل شام اعلام موجودیت کرد. این شاخه از القاعده با چراغ سبز عربستان سعودی و قطر برای اجرای سیاست های آنان در سوریه با پشتیبانی از سوی القاعده عراق عملیات های خرابکارانه و تروریستی را در سوریه علیه نظام بشار اسد آغاز کردند.
رهبر تشکیلات القاعده سوریه محمد الجولانی است که با همسوئی با القاعده عراق با سرازیر شدن خیل عظیمی از جهادیون با فتاوای علمای وهابی و سلفی جنگ علیه نظام بشار اسد را علنی و آشکار آغاز کرده است. این گروه که مرکز پشتیبانی شان در اردن است با حمایت های مالی و تجهیزاتی عربستان و قطر جبهه ای را علیه سوریه درطول دو سال گذشته آغاز کرده و تا کنون این نیز آن را ادامه داده اند.
اینان به دنبال تشکیل یک حکومت خلیفه گری درشامات (سوریه وعراق) هستند که به نظر خودشان با سقوط نظام بشار اسد به اهداف خود خواهند رسید که البته اهداف کلان آنها درکل کشورهای خاورمیانه است. اهداف آنها بیشتر جنبه مذهبی داشته و با سکولارها و ملی گرایانی که درارتش آزاد سوریه درحال جنگ با بشار اسد هستند، و از طرف آمریکا و ترکیه حمایت می شوند، متفاوت است.
این نگرانی درمقات آمریکائی دیده می شود که با بازگذاشتن دست جبهه النصرت یک طالبان افغانستان در سوریه به وجود آید که از خط مقاومت به محوریت جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل و آمریکا خطرناک تر خواهد بود و می تواند خطر امنیتی را برای کشورهای همجوار سوریه ایجاد کند.
این امر احتیاط امریکا را در براندازی نظام بشار اسد از طریق حمله نظامی و فردای پس از سقوط اسد، بیشتر کرده است. آنان حتی با احزاب ناسیونالیست کرد که با توافق با دولت اردوغان ترکیه علیه سوریه وارد جنگ شده اند، مخالفند و علت این است که با ناسیونالیست نژادی مخالفند واهداف مذهبی را بر دیگر اهداف ترجیح می دهند، همانطور که با بعثیون عراقی و سوری دهه 1980 مشکل داشتند.
از طرفی خود مختاری کردها در سوریه برای دولت های همجوار پیامد خوبی نخواهد داشت و در حال حاضر به علت اهداف مشترک القاعده و ارتش آزادیبخش در براندازی بشار اسد این اختلافات بروز نمی کند.
حمله احتمالی آمریکا به سوریه این فرصت را به جبهه النصرت خواهد داد تا از وضعیت ناامنی و بی ثباتی درسوریه که عمده افراد مسلح این گروه درحومه دمشق مستقر هستند، بهره کافی برده و با تسلط بر پایتخت، حکومت خلیفه گری خود را استقرار کنند که در آن صورت آمریکا باید وارد جنگ دیگری علیه این جبهه و القاعده شود که وضعیت بی ثباتی سرتاسر خاورمیانه را فرا خواهد گرفت.
دراین میان اسرائیل، هم با نظام بشار اسد و محور مقاومت مشکل دارد و هم با جبهه النصرت که البته تا کنون به علت اهداف مشترک آنان در براندازی نظام بشار اسد از هرگونه کمک اطلاعاتی دریغ نکرده اما فردای پس از نظام بشار اسد این گروه برای اسرائیل مشکل آفرین خواهد شد لذا رژیم صهیونیستی به دنبال تضعیف دو گروه یعنی محور مقاومت و بشار اسد از یک طرف و القاعده در سوریه است تا با گذر زمان گروه های موافق با رژیم صهیونیستی شناخته شوند که البته اعضای ارتش آزاد سوریه برای آنان بهترین گزینه خواهد بود.
قدرت گیری القاعده در عراق، سوریه، پاکستان و اردن که خطوط گسترش آنان درمصر نیز دیده می شود،طی ماه های اخیر عملیات های گسترده تروریستی را درخاورمیانه آغاز کرده اند که آینده این منطقه را تاریک خواهد کرد و آمریکا نیز بر این مطلب واقف است که درصورت حمله به سوریه آنان به دنبال اهداف خود خواهند بود و حمایت برخی از دولت های حاشیه خلیج فارس از این گروه آنان را در رسیدن به اهداف خود جسورتر کرده است.
این دولت ها با حمایت های معنوی، ارسال تجهیزات و تقویت منابع مالی و انسانی درتقویت شاخه القاعده درسوریه موثر بوده اند و انگیزه جبهه انصرت را درجنگ با شیعیان و علویون در سوریه لبنان و عراق بیشتر کرده است.
لذا باید گفت تشکیل یک حکومت سلفی وهابی در سوریه و عراق به قول خودشان شامات هدف کلان آنان بوده که به نوعی بازوان اجرائی سیاست های عربستان سعودی درمنطقه می باشند تا سلفی گری از سوریه به سمت مرزهای ایران آمده و حکومت شیعه ایران را با تهدید مواجه نماید و در اهداف بعدی بتوانند موفق عمل کنند.