به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از مشرق، "استقلال" یکی از سه شعار اصلی انقلابیون در اوان پیروزی انقلاب اسلامی بود. رسانههای بیگانه طی سالهای گذشته، تلاش بسیاری داشتهاند که در خصوص مفاهیمی مانند "آزادی"، "جمهوریت" و حتی "اسلامیت" نظام جمهوری اسلامی ایران، تشکیکها و شبهاتی را در قالبهای مختلف در میان افکار عمومی ملتهای دنیا مطرح کنند اما موضوع "وابستگی" رژیم مخلوع پهلوی به بیگانگان بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، موضوعی نیست که در مورد آن در بین تحلیلگران و تاریخپژوهان معاصر، اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ همینطور "استقلال" جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف نیز علاوه بر محققان داخلی، مورد اذعان همه اندیشمندان منصف جهان است و با اطمینان کامل میتوان گفت که امروزه هیچ کشوری در سراسر جهان وجود ندارد که از استقلالی که ایران اسلامی امروز بهرغم تحریمهای خردکننده دشمنان، از آن برخوردار است، برخوردار باشد و همه اینها در حالی است که کشور، علاوه بر تلاش برای دستیابی به خودکفایی کامل و اتکا به درون طی سالهای پس از انقلاب اسلامی، از تعامل با ملتهای دیگر مشروط به "حفظ استقلال و تأمین مصالح و منافع ملی" غافل نمانده است.
برای درک بهتر نعمت استقلال که دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی است گفتوگویی داشتیم با حجتالاسلام والمسلمین "علی سعیدی" نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران که در ادامه میخوانید:
مفهوم استقلال در منظومه ادبیات انقلاب اسلامی چه جایگاهی دارد و در چه حوزههایی قابل تبیین است؟
یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی حضرت امام، استقلال است و قطع وابستگی کشور به نظام سلطه و استکبار جهانی ست. استقلال ابعاد مختلفی دارد. اولین نقطه آغازش استقلال فکری ست. یعنی انسان احساس کند که در گرو ذات باری تعالی است و به هیچ قدرت و نظامی تعلقی ندارد. اگر کسی این غنا و استغنا را کسب کرد مهم ترین دستاورد استقلال را به دست آورده و حضرت امام(ره) در وهله اول این را به ارمغان آوردند و برای ملت این را تبیین کردند که ما باید خودمان را در برابر خداوند متعال بدانیم و هیچ چشمداشتی به قدرتهای زمینی که جز بردگی و استثمار دستاوردی برای ما ندارند نداشته باشیم.
استقلال دوم، "استقلال سیاسی" است. یعنی یک نظامی که وابسته به نظام سلطه نباشد. آنها نیایند تصمیمگیری کنند و سرنوشت مردم و مملکت را اتخاذ کنند. متأسفانه بعد از اتمام استعمار کهنه، استعمار نو را در پیش گرفتند. یعنی دستنشاندگانی را در کشورها نصب کردند که یونیفورم داخلی داشت اما با همه وجود از سر تا قدم وابسته غرب بودند مثل فیصل در عراق، آتاتورک در ترکیه، رضاخان در ایران، مبارک در مصر، بنعلی در تونس و ... که این وابستگیها همچنان امروز با اشکالی دیگر، ادامه دارد. مثلاً مصر رفت به سمت رهایی از بند نظام استکبار و نظام سلطه ولی متأسفانه نگذاشتند. بالاخره نظام مصر در گذشته وابسته به غرب بود و حسنی مبارک بدون اجازه آنها نمیتوانست هیچ حرکتی داشته باشد. ملت مصر انقلاب کردند برای رهایی از دست ابرقدرتها ولی متأسفانه نظام سلطه تحمل نکرد و این انقلاب را به هم ریخت لذا مردم خیلی باید مراقبت میکردند از انقلابشان چرا که اصل انقلاب سخت است ولی نگهداری انقلاب از اصل آن سختتر است.
سومین نوع استقلال، استقلال اقتصادی بود که قطع روابط وابستگی به نظام سلطه و تکیه بر توانایی داخلی و امکانات داخلی است.
چهارمین استقلال دفاعی است که باید در آن نیروی بومی و تجهیزات بومی داشته باشد. باید بگوییم یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب، پیشرفت و استقلال در همین موضوع بوده است. آن چه در معادلات منطقه بسیار بازدارنده است همین نکته است که معادلات جنگ هشت روزه را تغییر داد. سلاحهای پیشرفته غربی نبود که معادلات را تغییر داد بلکه مقاومت و فرهنگ مقاومت و نیروی بومی مردم منطقه بود که توانست اثرگذار باشد. بحث رهایی از نظامهای سلطه خیلی مهم است و علتی هم که آمریکاییها و اروپاییها بهشدت روی ما حساسیت دارند همین است. ما از کافهای که نظام سلطه درست کرده است آمدیم بیرون و از بیرون که صاحبان آن کافه آمریکا و استکبار جهانی بود داریم در مسیر درست خودمان حرکت میکنیم و پیشروی میکنیم.
نکتهای که اینجا مطرح است این است که تفاوتی که بین "وابستگی" و "تعامل با دنیا" وجود دارد چیست؟
بحث بر سر موضوع "مرز بین وابستگی" و "تعامل در موضع برابر" است. ما از توان همه کشورها استفاده میکنیم. ارتباطمان را با کشورهای دیگر حفظ میکنیم ولی متأسفانه بسیاری از کشورها تحتالحمایه یا وابسته هستند. حتی به نظر میرسد که اروپا هم بهنوعی وابسته به آمریکاست و استقلال در تصمیمگیری ندارد. امروز یکی از معدودکشورهایی که در دنیا توانسته خودش را از قید و بند این وابستگیها رها کند ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بوده است و ملت ایران طعم این استقلال را چشیده است.
برخی رجال سیاسی داخلی معتقدند که اگر با کشورهای غربی و آمریکا رابطه داشته باشیم و وابستگیها و نیازهای روزمرهمان را از طریق آن کشورها تأمین کنیم هم پیشرفت میکنیم و هم زندگی راحتتری خواهیم داشت. نقد شما به این مواضع چیست؟
در جواب این مسئله باید بگویم ملت عزیز ایران خودش را با کشورهای دیگر مقایسه کند. کدام کشور وابسته به آمریکا چیزی از نظام سلطه گیرش آمده؟ متأسفانه نظام سلطه حتی به وابستگان خودش هم رحم نکرده است و نظام شاه که تا بن دندان وابسته بود حتی از پدافند مناسب هم برخوردار نبود. یعنی آن روز، قدرت عراق از نظر نظامی با اینکه جمعیتش کمتر از یکسوم ما بود قدرت پدافندی قویتری نسبت به ما داشت. نمیدانم علتش چیست؟ آقای اعتماد که رئیس سازمان انرژی اتمی در زمان شاه بوده در مصاحبه اخیرش گفته که آن زمان هم که ما به آمریکاییها که ما وابسته بودیم با انرژی اتمی ما مخالفت کردند و نمیگذاشتند ما حرکت کنیم.
تأمین استقلال، نیازمند تقویت قدرت کشور در زمینههای مختلف است. برای تأمین این اقتدار ملی چه باید کرد؟
آنچه مقام معظم رهبری می فرمایند مبنی بر "درونزایی قدرت" نقطه بسیار استراتژیک و راهبردی است که ملت ایران باید توجه کند. بله استقلال هزینه دارد. حفظ استقلال هزینه دارد. استقلال اصلش سخت است ولی حفظش سختتر و پرهزینهتر است.
با توجه به فرمایش شما به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص مفهوم و ارزش استقلال، به نظر شما آیا دولت یازدهم هم این رویه را طی کرده است یا خیر؟
باید منتظر ماند. آنچه شروع شده است در یک چارچوبی بوده و رهبر معظم انقلاب چارچوبی را طراحی کرده است که نخست، اصل غنیسازی و چرخه سوخت حفظ شود و دوم اینکه تحریمها نیز برداشته شود.
دولت معتقد است با دیپلماسی میتوان این قضیه را حل کرد. باید منتظر نتیجه ماند و اگر نتیجه و توافق حاصل شد که خیلی خوب و صداقت ما روشن میشود. اگر نتیجه نداد بیصداقتی دولتمردان آمریکا مشخص میشود و دولتمردان ما مصممتر میشوند با تکیه بر قوای درون مسیر را طی کنند و برای ملت نیز روشن میشود که باید مسیری را انتخاب کند که استقلال حفظ شود.
آیا پس از برهمزدن این توافق از سوی طرف مقابل، ما توان تأمین هستهای در داخل را خواهیم داشت؟
ما بهرغم تمامی تحریمها چرخه سوختمان گستردهتر شد. بهرغم تمام تحریمها دامنه نفوذمان در منطقه بیشتر شد. این یعنی استقلال و اعتماد به نفس است که ملتی را به آنجا میرساند که بهرغم تحریمها انرژی هستهای آن مملکت را هم از نظر کیفی و هم از نظر فنی گسترده میکند.
آقای محمد حسنین هیکل میگوید: «ملت ایران! من فهم درستی از ولایت فقیه ندارم، ولی شما دو بار به ساحل مدیترانه دست پیدا کردید؛ یک بار در زمان هخامنشیان با تکیه بر سلاح و یک بار امروز با تکیه بر ولایت فقیه.»
منطقه نفوذ ما جهان اسلام است که با خون و مبارزه به دست آمده و همه ملت در آن سهیم هستند و قهراً دولتمردان تعهد دارند که به این اصول پایبند باشند.
آیا این اصول و راهبردها میتواند حسب مقتضیات زمان، متغیر باشد؟
رهبران دینی از آدم(ع) تا خاتمالانبیاء(ص) یک اصول مشترکی داشتند. از حضرت امام خمینی تا امام خامنهای هم یک اصولی را در نگرش و رفتارشان داشتند که این اصول ثابت بوده. یکی از این اصول تکیه بر اصول و ایستادگی بر روی آن بوده است. اصول تغییر نمیکند ولی تاکتیکها تغییر میکند. همه انبیاء روی اصول پایبند بودهاند. استقامت کردهاند و هزینه پرداختهاند و همه رهبران الهی در برابر استکبار ایستادهاند اما شیوهها متفاوت بوده است. رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان فرمودند مشکل ما با استکبار خوی استکبار است. یعنی جنبه استکباری باعث میشود ما مقابلش بایستیم.
خداوند در قرآن به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: "فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ". اولاً استقامت باید باشد؛ دوم، استقامت طبق آنچه مأموریت به تو داده شده است و سوم، همراهان تو و مردم نیز باید استقامت کنند.