به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، از عصر عاشورای سال 60 ه.ق نهضتی که حضرت زینب (س) علیه دستگاه حکومت مستبدانه بنیامیه آغاز کرد سر مشق و الگوی قیامهای افشاکننده بسیاری شد که انقلاب اسلامی ایران نقطه اوج اقتدا به حضرت زینب (س) است.
امام خمینی (ره) به تاسی از شعار امام حسین (ع)، «هیهات من الذله» و همچنین الگو پذیری از حضرت زینب (س) در 13 خرداد سال 1342 که مصادف با عاشورا بود؛ در مدرسه فیضیه قم سخنرانی تاریخی خود را ایراد کردند.
حضرت امام خمینی (ره) بر خلاف برخی از علما که در این روز به روضه خوانی و عزاداری مشغول بودند. به منبر رفتند و به نکاتی اشاره کردند که تا آن زمان سابقه نداشت. این سخنرانی زلزلهای در نظام فرهنگی ایران و هم چنین مناسبات سیاسی ایران و جهان پدید آورد. این زلزله چنان ریشه استبداد را قطع کرد که در فاصله 15 سال کاخ 2500 ساله شاهنشاهی را ویران کرد.
هر چند بسیاری از روشنفکرمآبان احتمال پیروزی انقلاب را نمیدادند اما در کنار امام خمینی یارانی نظیر آیت الله صدر، اندرزگو، سعیدی و ... بودند که چون حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و زهیر بن قین به پیروزی این انقلاب امید واثق داشتند.
بازخوانی سخنان امام خمینی بعد از 53 سال در روز تاسوعا و عاشورا ضروری است. این ضرورت از آنجا ناشی میشود که ما نیازمند آن هستیم تا حسین زمانه را بشناسیم و برای شناخت حسین زمان لازم است یزید زمانه را بشناسیم.
رژیم صهیونیستی به عنوان نماد عداوت و دشمنی با همه انسانها و نه فقط مسلمانان هنوز همان رژیم غاصب سال 42 است که خطر آن را امام خمینی گوشزد کرده بودند. متاسفانه عدهای با طرح شبههای مبنی بر اینکه چرا اسرائیل غده سرطانی است سرسختانه در تلاشند تا خطر این رژیم جعلی را تا حدی کمرنگ جلوه دهند.
شاه نمیخواهد نامی از اسلام باشد
الان عصرعاشورا ست... گاهی که وقایع روزعاشورا را از نظر می گذرانم، این سؤال برایم پیش می آید که اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه ، تنها با حسین سرجنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه وخلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بی پناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟
نظرم این است آنها با اساس سر و کار داشتند، بنی هاشم را نمیخواستند ، بنی امیه با بنی هاشم مخالفت داشتند، نمیخواستند شجره طیبه باشد. همین فکر در ایران[ وجود] داشت. اینها با بچههای شانزده- هفده ساله ما چه کار داشتند؟ سید شانزده- هفده ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاههای سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمیخواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد.
دشمنی اسرائیل با قرآن و اسلام
اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد . اسرائیل به دعوت عمال سیاه خود، مدرسه (فیضیه قم و طالبیه تبریز) را کوبید. ما را می کوبند، شما ملت را می کوبند. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می خواهد در این مملکت ، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود.
این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می شکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود ؛ روحانیت سد راه است ، باید شکسته شود ؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود ؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد ؛ دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می کند.
مفتخور ما هستیم یا شما؟
شما آقایان قم، ملاحظه فرمودید آن روزی که آن رفراندوم غلط انجام گرفت، آن رفراندوم مفتضح انجام گرفت، آن رفراندومی که چند هزار نفر بیشتر همراه نداشت، آن رفراندومی که بر خلاف ملت ایران انجام گرفت، در کوچههای این قم، در مرکز روحانیت، در جوار فاطمه معصومه راه انداختند اشخاص را؛ چند نفر از بچه ها و اراذل را راه انداختند؛ در اتومبیل ها نشاندند و در کوچه ها گرداندند؛ گفتند: مفتخوری تمام شد، پلو خوری تمام شد. آقایان! ملاحظه بفرمایید، این وضع مدرسه فیضیه را ملاحظه کنید، این حُجَرات را ملاحظه کنید، این اشخاصی که لُباب عمرشان را در این حُجَرات می گذرانند، آن اشخاصی که مواقع نشاطشان را دراین حجرات میگذرانند، آن اشخاصی که بیش از سی- چهل الی صد تومان در ماه ندارند، اینها مفتخورند؟
آن اشخاصی که هزار میلیونشان یک قلم است، اینها مفتخور، زیاد نیستند؟ ما مفتخوریم؟ مایی که مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریممان وقتی که فوت می شود، آقازادههای آن [مرحوم] همان شب چیز نداشتند، همان شب شام نداشتند [گریه شدید حضار]؛ ما مفتخوریم؟
مایی که مرحوم آقای بروجردی مان، وقتی که از دنیا می رود ششصد هزار تومان قرض میگذارد، ایشان مفتخورند؟ اما آنها که بانکهای دنیا را پر کردهاند، کاخهای عظیم را روی هم ساختهاند، و باز رها نمیکنند این ملت را، و باز دنبال این هستند که سایر منافع این ملت را به جیب خودشان یا اسرائیل برسانند، اینها مفتخور نیستند؟ باید دنیا قضاوت کند، باید ملت قضاوت کند که مفتخور کیست.
نصیحت و اخطار به شاه
آقا! من به شما نصیحت میکنم، ای آقای شاه! ای
جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم ؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند
تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند. من یک قصهای
را برای شما بگویم؛ سه دسته، سه مملکت اجنبی- به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، آمریکا به
مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود،
نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا میداند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی
رفت. من نمیخواهم تو اینطور باشی؛ نکن.
من میل ندارم تواینطور بشوی، نکن! اینقدر با ملت بازی نکن! اینقدر با روحانیت مخالفت نکن. اگر راست میگویند که شما مخالفید، بد فکر میکنید. اگر دیکته میدهند دستت و میگویند بخوان، در اطرافش فکر کن؛ چرا بیخود، بدون فکر، این حرفها را میزنی؟ آیا روحانیت اسلام، آیا روحانیون اسلام، اینها حیوانات نجس هستند؟ در نظر ملت، اینها حیوان نجس هستند که تو می گویی؟ اگر اینها حیوان نجس هستند پس چرا این ملت دست آنها را می بوسد؟ دست حیوان نجس را میبوسد؟
چرا تبرک به آبی که او می خورد، می کنند؟ حیوان نجس را این کار می کنند؟! آقا ما حیوان نجس هستیم؟ [ گریه شدید حضار] خدا کند که مرادت این نباشد؛ خدا کند که مرادت از اینکه مرتجعین سیاه مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتراز کند، مرادت علما نباشند و الاّ تکلیف ما مشکل میشود و تکلیف تو مشکل میشود. نمیتوانی زندگی کنی؛ ملت نمیگذارد زندگی کنی.
نکن این کار را؛ نصحیت مرا بشنو. آقا! شما 43 سال داری، بس کن، نشنو حرف این و آن را؛ یک قدری تفکر کن، یک قدری تامل کن! یک قدری عواقب امور را ملاحظه بکن! یک قدری عبرت ببر! عبرت از پدرت ببر. آقا! نکن اینطور! بشنو ازمن؛ بشنو از روحانیین؛ بشنو از علمای مذهب؛ اینها صلاح ملت را میخواهند؛ اینها صلاح مملکت را میخواهند.
ما مرتجع هستیم؟ احکام اسلام، ارتجاع است؟ آن هم ارتجاع سیاه است؟ توانقلاب سیاه، انقلاب سفید درست کردی؟! شما انقلاب سفید به پا کردید؟ کدام انقلاب سفید کردی آقا؟ چرا اینقدر مردم را اغفال میکنید؟ چرا نشر اکاذیب میکنید؟ چرا اغفال میکنی ملت را؟ والله، اسرائیل به درد تو نمی خورد، قرآن به درد تو می خورد.
تو با اسرائیل چه میانهای داری؟
امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هر چه میخواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه میخواهید بگویید. خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم ازاین سه تاست تمام گرفتاری ما.
آقا ، اینها خودشان میگویند، من که نمیگویم، به هر که مراجعه میکنی، میگوید: شاه گفته؛ شاه گفته مدرسه فیضیه را خراب کنید؛ شاه گفته اینها را بکشید... آن مرد که آمد در مدرسه فیضیه – حالا اسمش را نمی برم، آن وقت که دستور دادم گوشهایش را ببرند، آن وقت اسمش را می برم [ابراز احساسات حضار] آمد در مدرسه فیضیه فرمان داد، سوت کشید؛ تمام مستقر شدند در یک گوشهای.
گفت: منتظر چه هستید، بریزید تمام حجرهها را غارت کنید، تمام را از بین ببرید. گفت: حمله کن، حمله کردند. از ایشان بپرسی آقا چرا این کار را کردید؟ میگوید: اعلیحضرت فرموده. اینها دشمن اعلیحضرتند. اسرائیل دوست اعلیحضرت است؟ اینها دشمن اعلیحضرت هستند؟ اسرائیل مملکت را به باد می برد.
تأثرات ما زیاد است؛ نه اینکه امروز عاشورا ست و زیاد است، آن هم باید باشد، لکن این چیزی که برای این ملت دارد پیش میآید، این چیزی که در شرف تکوین است، از آن تأثرمان زیاد است؛ میترسیم. ربط ما بین شاه واسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟ به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است؟
اینطور که نیست، ایشان میگوید: مسلمانم؛ ایشان که ادعای اسلام میکند، محکوم به اسلام است، به حَسَب ظواهر شرع. ربط ما بین اسرائیل ... این ممکن است سری در کار باشد؛ ممکن است آن معنایی که میگویند که سازمانها میخواهند آن را از بین ببرند، شاید راست باشد؛ احتمالش را نمیدهی تو؟ یک علاجی بکن، اگراحتمال میدهی.
یک جوری این مطالب را برسانید به این آقا؛ شاید بیدار بشود، شاید روشن بشود یک قدری. اطرافش را گرفتهاند، شاید نگذارند این حرفها به او برسد. ما متأسفیم، خیلی متأسفیم از وضع ایران، از وضع این مملکت خراب، از وضع این هیأت دولت، از وضع این وضعیتها، از همه اینها متأسفیم.
انتهای پیام/ 161