حلاوت از دست رفته «مختار نامه» به دلیل تکرار چندباره

«مختار نامه» در میدان جنگ نرم اقدام تاکتیکی مناسبی بود و با خود پیروزی به همراه داشت، اما این پیروزی به دلیل تکرار بیش از اندازه دیگر حلاوتی چون گذشته ندارد.
کد خبر: ۱۰۹۲۴۴
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۵ - 21October 2016
حلاوت از دست رفته «مختار نامه» به دلیل تکرار چندبارهبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، صدا و سیما به عنوان یکی از مردمی‌ترین رسانه‌های کشور با وجود فراوانی شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی هنوز نفس می‌کشد و به راهش ادامه می‌دهد. این رسانه ملی برای ماندن در میدان رقابت نیازمند تلاش جدی و خستگی ناپذیر است، تا از دور رقابت برای جذب مخاطب عقب نماند.

صدا و سیما برای آنکه همچنان مقبول باشد باید برنامه‌ریزی‌های اساسی داشته باشد، یکی از این برنامه‌ها، تولید آثار نمایشی در قالب تله‌فیلم، سریال و مجموعه‌های نمایشی است. متاسفانه رسانه ملی در ساخت سریال به لحاظ موضوعی دچار فقر است.

کلیشه‌ای بودن ساختار، داستان و موضوع در بسیاری موارد به دفع مخاطب دامن می‌زند. اما گاهی اتفاق‌هایی می‌افتد که این الگو را به هم می‌زند و با ساخته شدن یک اثر تلویزیونی موجی ایجاد می‌شود که نه تنها در داخل که در خارج از کشور نیز نظرات را به خود معطوف می‌کند.

حلاوتی که از دست می‌رود

سال 1389 سریال «مختارنامه» بعد از 10 سال تولید مداوم پخش شد. از همان قسمت اول سطح انتظار از آن بالا رفت و هر چه این سریال پیش می‌رفت ارزش‌های هنری کار، نمود بیشتری به خود می‌گرفت.

«مختارنامه» در قیاس با بهترین آثار سینمایی در مرتبه بالاتری قرار دارد و اگر ادعا کنیم این سریال از تولیدات غرب هم گوی سبقت را ربوده گزاف نگفته‌ایم. این سریال دربرگیرنده مفاهیم عمیق و مهمی است که آنها را بدون زیاده گویی، شعارزدگی و بازی‌های سیاسی بیان می‌‌کند. ساخت این اثر نشان داد که اگر هنرمندان و مدیران رسانه ملی بخواهند می‌توانند به راحتی پیروز میدان جنگ نرم باشند. اما یک پیروزی تا زمانی شیرین است که از یک تاکتیک جنگی بیش از حد استفاده نشود و رزمندگان این جبهه تاکتیک‌های دیگری را نیز تجربه کنند.

پخش چند باره «مختارنامه» نه تنها به جذب مخاطب کمکی نمی‌کند، بلکه تا حدی دافعه ایجاد می‌کند. تکرار اثری فاخر مثل «مختارنامه» نه تنها جذابیت‌های بصری خود را از دست می‌دهد بلکه مضامین مطرح شده در سریال نیز برای مخاطب تازگی خود را از دست می‌دهد.

«مختارنامه» حکم شربتی گوارا برای مخاطب تشنه را دارد. این شربت برای اولین و دومین بار مطبوع و دلچسب است ولی وقتی چشیدن آن تکرار شود، حلاوت خود را از دست داده و حتی ممکن است دیگر رغبتی به آن نشان دهد.

مشکل دیگر این تکرارها بیننده را به این یقین می‌رساند که دست رسانه ملی خالی است و به صرف پر کردن آنتن در ایام محرم و صفر «مختارنامه» را پخش می‌کند. رسانه ملی به راحتی می‌تواند آثار مشابه «مختارنامه» را تولید کند به شرط آنکه هنرمندان کار بلد را فراموش نکرده و در کنار آن از هنرمندان جوان نیز حمایت کند.

«داوود میرباقری» در ابتدای 30 سالگی به سمت ساخت سریال «امام علی (ع)» رفت و اثری ماندگار تولید کرد که با گذشت 20 سال هنوز زنده و پویا است. این کارگردان پس از تجربه‎‌های مشابه و دو دهه پس از ساخت «امام علی (ع)» برای ساخت سریال «امام علی (ع)» دعوت به کار شد. نتیجه کار بیش از آن چیزی بود که از میرباقری انتظار داشتیم.

اینکه چرا ساخت آثاری فاخر مثل «مختار نامه» هر چند سال یک‌بار اتفاق می‌افتد عوامل متعددی دارد. یکی از این عوامل به بودجه سنگینی برمی‌گردد که باید برای این دست آثار صرف شود. علاوه بر آن مدت زمان طولانی تولید این آثار است که عده زیادی را به خود مشغول می‌کند.

این که رسانه ملی به تنهایی بخواهد این بار را به منزل برساند انتظار به جایی نیست. دستگاه‌های فرهنگی متعددی باید در کنار صدا و سیما قرار بگیرند و آثاری مشابه «مختار نامه» را تولید کنند. این آثار به دلیل اینکه هنگام پخش بازگشت سرمایه را به همراه ندارد، بیش از پیش نیازمند حمایت‌های مالی دولت است.

منظور از دولت همه دستگاه‌های آن است، نه فقط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. حضور وزارت خانه‌های دیگر چون وزارت مسکن و شهرسازی برای اختصاص زمین و ساخت شهرک‌های سینمایی لازم و ضروری است. همچنین حضور مستمر و پی‌گیر حوزه‌های علمیه به منظور تولید محتوا برای عمق بخشیدن به آثار مشابه «مختار نامه» به غنای این آثار کمک شایانی می‌کند.

در این صورت رسانه ملی برای پخش برنامه در ایام محرم با گزینه‌های متفاوتی روبه‌رو خواهد بود و ذائقه مخاطب هم دارای تنوع می‌شود.

مطلب دیگر اینکه لازم نیست که فقط به سمت سریال‌سازی برویم که هزینه‌ها را به سازمان صدا و سیما تحمیل کند. تولید تله‌فیلم‌های متعدد با موضوع تاریخ اسلام و مضامین عاشورایی می‌تواند خلاء نبود آثار نمایشی این حوزه را پر کند. فقط در بازه زمانی مرگ معاویه تا حرکت امام حسین (ع) به کربلا و بازگشت اهل بیت (ع) به مدینه که چند ماه بیشتر نیست به تنهایی پتانسیل تولید ده‌ها تله‌فیلم را دارد.

نداشتن تسلط بر تاریخ اسلام یکی دیگر از مواردی است که فیلمسازان رغبت چندانی به آن ندارند. در حالی که تاریخ فارغ از اینکه در چه زمانی را در برمی‌گیرد برای مخاطب جذاب است و این مسئله در کنار مضمون اسلامی و عاشورایی آن جذابیت این آثار را دوچندان می‌کند.

خلاصه اینکه اگر دست رسانه ملی برای ارائه موضوعات عاشورایی خالی است مسئولیت آن بر عهده همه جامعه هنری است و همه باید پاسخ‌گوی آن باشند. چرا که مسئله عاشورا نباید در پیچ و خم‌های ادرای و برنامه‌سازی و توجیه نبود سرمایه فراموش شود.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها